سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 7 مهر 1403
  • روز آتش نشاني و ايمني
  • شهادت سرداران اسلام: فلاحي، فكوري، نامجو، كلاهدوز و جهان‌آرا، 1360 هـ ش
25 ربيع الأول 1446
    Saturday 28 Sep 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      شنبه ۷ مهر

      شعله‌ی آرزو

      شعری از

      علی پورزارع هیچ

      از دفتر هیچ نامه نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳ ۲۰:۲۰ شماره ثبت ۱۳۰۲۳۱
        بازدید : ۶۹   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علی پورزارع هیچ

      «شعله‌ی آرزو»
       
      من در این باغ پر هیاهو،
      میان هلهله‌ی سار و پرستو،
      روحم می‌کند پرواز،
      تا بلندای شادی،
      تا بوی خوش شمعدانی.
      به این سو،
      به آن سو؛
      زندگی می‌شود آغاز.
      بوی نعناع، بوی پونه
      در هوا پیچیده،
      سرمست کننده،
      گیرا.
      نکند کسی ناغافل 
      آنرا از ساقه چیده؟
      قامت پونه شکسته،
      اما بویش در هوا پیچیده!
      کودک بازیگوش بی‌هوا
      از میان آنها دویده.
       
      کودک را دیدم،
      به مرغکان بازیگوش،
       که در پی هم می‌دویدند،
      می نگریست
      و خود شاد و خندان،
      در پی آنها می‌دوید،
      در چشمانش زندگی را یافتم.
      جست و خیز کنان،
      رقصان،
      تهی از جهان هستی.
      گاه از آنها می‌ترسید، می‌رمید،
      گاه در پی‌شان می‌دوید،
      گاه دان می‌داد
      و گاهی همراه آنان پر می‌زد،
      پرواز می کرد تا بیکران هستی.
      نکند که من باشم آن کودک خندان؟
      تو گویی که انگارخود را می‌بینم.
       
      از پشت پنجره آرزوهایم،
      هر شب در رویاهایم،
      آن کودک شاد را می‌دیدم،
      که بر روی سبزه ها سرخوش می‌خرامد،
      صدای خنده‌هایش را می‌شنیدم،
      اما صد حیف و افسوس،
      که فقط،
      خواب او را می‌دیدم.
      «هیچ»
      ۴
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۵۲
      خندانک
      درودبرشما خندانک
      زیباوخیال انگیزبود خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      علی پورزارع هیچ
      علی پورزارع هیچ
      پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۳۴
      درود بر شما
      سپاس از مهرتان
      مانا باشید
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۲۱
      پر احساس و زیباست خندانک
      علی پورزارع هیچ
      علی پورزارع هیچ
      پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۳۴
      درود و سرور
      سپاس از مهر و همراهی همیشگی شما
      مانا باشید بزرگوار 🌹🙏🏻🙌🏻
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۲۵
      با عرض سلام
      قلمتان مانا ونویسا باد
      درود درود
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی پورزارع هیچ
      علی پورزارع هیچ
      پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۳۴
      درود و سرور
      سپاس از مهر و همراهی همیشگی شما
      مانا باشید بزرگوار 🌹🙏🏻🙌🏻
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2