چهارشنبه ۷ آذر
|
دفاتر شعر محمد شریف صادقی
آخرین اشعار ناب محمد شریف صادقی
|
باید گذری از گذران در هر روز
باید بِبُری از تن عادتاندوز
ما بندهٔ تودههای خلق از عادت
هان تا نشوی همچو سگی دستآموز
|
|
نقدها و نظرات
|
درود. ممنون بابت نظر شما🙏🙏🙏 عادت اندوختن اصلا در زبان ما وجود ندارد و این ترکیب اصلا در خارج از این شعر موجود نیست. اما عمدی در کار هست. راستش من ناخودآگاه بفکر آن شعر یهراب سپهری افتادم که «جیبهایشان را پر عادت کردیم»؛ گویی آن طور که انسان ثروت می اندوزد، عادت هم «می اندوزد» و گاهی بر «اندوختن» عادت اصرار می ورزد. اما خب کاملا درک میکنم اگر چنین ترکیبی از نگاه برخی جالب نباشد اما به نظر من رسالت شاعر فقط ساختن جملات جدید نیست بلکه ساختن ترکیبات صرفی جدید هم هست. مثلا مولانا صدها ترکیب جدید در اشعارش خلق کرده که بعضاً دلچسپ و بعضا ممکن است نامانوس باشند. | |
|
شما لطف دارید🙏🙏🙏🙏 بیت اول دربارهٔ روزمرگی صحبت میکند که چگونه گذران روزمره جلوی کمال و شکوفایی انسان را میگیرد و او را در چرخهٔ باطل تکرار و عادت قرار میدهد و انسان را به ماشینی بیروح تبدیل میکند. و «تنِ عادت اندوز» اساسا از تغییر میترسد زیرا تن ذاتا ماشینی است و این اندیشهٔ خوداگاه انسان است که میتواند انسان را از این منجلاب نجات دهد. حالا ارتباط بین این بیت و بیت بعدی چیست؟ گرفتاری در دام عادت یک عامل درونی دارد (همان تن عادت اندوز) و یک عامل بیرونی: و آن کلیشهها و عادات و روزمرگیای است که تودههای مردم و ساختار اجتماعی به ما تحمیل میکند و انسان را - بلا نسبت - مانند حیوانی دست آموز به بردگی در میآورد. در واقع هدف شاعر این بوده که از درون فرد به درون جامعه حرکت کند. ببخشید بابت پرگویی من؛ من صرفا خواستم بیشتر موضوع روشن شود و من اصلا در توضیح دادن شعر خوب نیستم. خیلی ممنون که مطرح کردید🙏🙏🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مصرع آخرو دوست داشتم
درود بر شما
شبتون آروم