سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        سفیدینوش

        شعری از

        سیاوش آزاد

        از دفتر سیاوش نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ ۱۸:۱۷ شماره ثبت ۱۲۸۱۴۸
          بازدید : ۳۵۹   |    نظرات : ۵۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سیاوش آزاد
        آخرین اشعار ناب سیاوش آزاد

        وجودا می گریزی از من ای آهوی بس وحشی
        چه زیبا ماورای آنچه اندیشم بیندیشی
         
        سکوتت نقره و فریاد زرسان است بارانت
        ازل را تا ابد سر در گریبان کرده ی خویشی
         
        بود بذر وجودم هیکل نیلوفری تو
        تجسم می کند بر من چه در روز فراموشی
         
        حلول عشق بین قلب و من افسانه گو باشد
        به سان خون به رگ های من من هام می جوشی
         
        سفیدینوش به روی اسب تیره قعر بحر آذر
        قدم بگذارد و آتش زند بر خرمن لاشی
        ۱۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۳:۵۸
        درود
        برای کلمه ای که در شعر از آن استفاده کردید، البته مصرعی پیداکردم .
        که به گفته صفحه گاهی شعرا از آن استفاده میکنند
        البته معنی آن همان است . که در لغت نامه آمده .
        مصرع این است

        مالش همه لاشی شد ملکش همه ناچیز

        از فرخی سیستانی

        خب دلیلی داشته که از این کلمه استفاده شده .؟
        به عقیده من شاید بهتر بود استفاده نمیشد .
        موفق باشید . خندانک

        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۸
        سلام
        سپاس از تاملی که فرمودید
        شروع اثر با وجود و ختمش هم با واژه ای که در حال و هوای متضاد با وجود است البته با توجه به بافت باز رجوع به وجود است چون نفی نفی است و در نتیجه اثبات
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۲
        درود جناب آزاد
        زیباست
        البته غزل نیست، قوافی شعرتان ایراد دارد و شعر با وضعیت کنونی با قالب آزاد) نه صد در صد( معاشرت بیشتری دارد 🙏🌺
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۸:۴۳
        سلام
        سپاس

        ضعف پیری قوت طبعم شکست
        راه فکرت بر ضمیر من ببست

        در دلم فهم سخندانی نماند
        بر لبم حرف سخنرانی نماند

        به که سر در جیب خاموشی کشم
        پا به دامان فراموشی کشم

        نسبتی دارد به حال من قوی
        این دو بیت از مثنوی مولوی

        «کیف یأتی النظم لی و القافیه
        بعد ما ضاعت اصول العافیه

        قافیه اندیشم و دلدار من
        گویدم مندیش جز دیدار من »

        کیست دلدار آن که دلها دار اوست
        جمله جانها مخزن اسرار اوست

        دارد او از خانه خود آگهی
        به که داری خانه او را تهی

        تا چو بیند دور از او بیگانه را
        جلوه گاه خود کند آن خانه را


        رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
        زنده و مرده وطنم نیست به جز فضل خدا

        رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل
        مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا

        قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر
        پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا

        ای خمشی مغز منی پرده آن نغز منی
        کمتر فضل خمشی کش نبود خوف و رجا

        بر ده ویران نبود عشر زمین کوچ و قلان
        مست و خرابم مطلب در سخنم نقد و خطا

        تا که خرابم نکند کی دهد آن گنج به من
        تا که به سیلم ندهد کی کشدم بحر عطا

        مرد سخن را چه خبر از خمشی همچو شکر
        خشک چه داند چه بود ترلللا ترلللا

        آینه‌ام آینه‌ام مرد مقالات نه‌ام
        دیده شود حال من ار چشم شود گوش شما

        دست فشانم چو شجر چرخ زنان همچو قمر
        چرخ من از رنگ زمین پاکتر از چرخ سما

        عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
        چونک خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا

        دلق من و خرقه من از تو دریغی نبود
        و آنک ز سلطان رسدم نیم مرا نیم تو را

        از کف سلطان رسدم ساغر و سغراق قدم
        چشمه خورشید بود جرعه او را چو گدا

        من خمشم خسته گلو عارف گوینده بگو
        زانک تو داود دمی من چو کهم رفته ز جا
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۲۱:۳۸
        درود بزرگوار
        جالب و زیباست
        به گمانم فلسفی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۵۳
        سلام
        خوش آمدید
        سپاس و تشکر
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۰۹
        سلام سیاوش جان آزاد

        مضمونی زیبا خواندم از قلمتان

        اما متاسفانه ساختار را مخدوش دیدم


        خصوصا قوافی که مهرداد عزیزم هم اشاره فرمودند

        خندانک

        بمانید به مهر و بسرایید خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۵:۵۱
        سلام
        سپاسمندم
        لطف دارید
        حالت چارپاره مانند محسوب نمی شود؟
        بیندیشی و خویشی
        فراموشی و می جوشی
        البته اگر بخواهیم مقید به قواعد باشیم
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۰۷:۱۴
        درود استاد سیاوش زیبا بود بی نهایت زببا
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۳
        سلام
        سپاس
        زیبا خوب شاید وزن دارد و از این لحاظ زیبا باشد
        ولی بی نهایت زیبا را چه کنیم؟
        بی نهایت زیبا باشد و بالاتر از بی نهایت نیز نیست و بنابرین بهترین شعر هستی است؟
        یا بی نهایت ها هم عالمی دارند و بی نهایت تر هم داریم
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        آوا صیاد
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۰۶:۵۸
        درود چون که پا را فراتر از ذهن هستی گذاشته ای
        کاری به نظر دیگران ندارم
        خواندم ودوباره نیز خواندم بس زیبا بود وبی نهایت به سرانجامش زیبا
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۵:۴۶
        سلام
        لطف دارید
        زنده باشید
        سید علی کهنگی (واسع)
        سید علی کهنگی (واسع)
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۲:۵۶
        درود بر شما،بنده به آقای آزاد خیلی ارادت دارم و نقد و شعر ایشان را همیشه ستایش میکنم،ولی اینبار شاید یا خیلی عجله داشتند یا موردی بوده که کمی توجه نکردند،ولی تعجبم از شماست که شعر آقای محسن ابراهیمی را فاقد هرگونه ارزش شعری خواندید و شعر آقای آزاد را بی نهایت عالی،البته باز هم از آقای آزاد عذر خواهی می کنم
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۲۰:۰۸
        سلام
        خواهش می کنم
        سپاسمندم
        نرگس زند (آرامش)
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۰۹:۲۰
        درود وعرض ادب واحترام خندانک
        موفق وسلامت باشید خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۳
        سلام سپاس
        موید باشید
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۰۹:۴۱
        درود بر شما جناب ازاد گرامی

        ناب سرودید

        زنده باشید

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۴
        سلام
        تشکر
        سرافراز باشید
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۲:۱۷
        درود جناب سیاوش خندانک
        بسیار عالی خندانک خندانک
        دمتون گرم👏👏👏
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۴
        سلام
        خوش آمدید
        سپاس
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۳:۰۲
        خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۴
        سلام
        سپاس
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۳:۳۶
        درود
        زیبا ودلنشین وباملاحت
        وپر احساس سروده اید
        🙏❤🌺⚘🙏
        رقص قلمتان ابدی
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۵
        سلام
        لطف دارید
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        مرتضی میرزادوست
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۱۸
        درود بر شما استاد آزاد بزرگوار خندانک
        زیبا و عالی سرودید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۵
        سلام
        تشکر
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۵:۰۹
        درود جناب آزاد اندیشمند خندانک
        قلم خاص خودتان را دارید. زیبا و جذاب خندانک
        خدای مهربان به اندیشه و قلمتان برکت دهد. خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۸:۴۶
        سلام
        بری ز اندیشه و اندیشناکم
        سپاس و تشکر
        نعمای الهی بر وجودتان مستدام
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۱۳
        به سان خودت، ثقیل اهل و سهلاخندانک
        کافور پوش به سان مرگ
        گرز و کوپال بر سر یار می زند همی بر سر یکی
        سیاوش خان هنوز در غم یار است
        خرما بر نخیل می کوبد یکی بر سر یکی خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۸:۵۶
        سلام
        خفیفم
        در کار کافور و ایضا بافور فعلا نیستم
        مرگ نیز موکول کرده ام به چند قرن بعد از وصال ورنه ناکام روم و روا نباشد ذوالفقار در نیام و زبان در کام
        گرز و کوپالی ندارم یار هم دور از من است
        انیس من شده این غم چه سازم ای ایبو
        الهی کام من شیرین شود با جرعه ای خرما
        عزت زیاد
        باقی بقا
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۴۵
        بود بذر وجودم هیکل نیلوفری تو خندانک
        تجسم می کند بر من چه در روز فراموشی خندانک

        سلام و درودها ادیب متفکر جناب آزاد گرانقدر خندانک خندانک

        بسیار زیبا قلم زدید خندانک خندانک

        موفق باشید و نویسا خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۵۶
        سلام
        متشکرم
        نه ادب درین وجود است
        نه تفکری عزیزم
        بنگر به حال زارم
        بنگر که در حضیضم

        لطف دارید
        متعالی باشید
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۲۱:۵۳
        درود
        زیبا سروده اید
        🙏⚘🌺❤
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۵۷
        سلام
        متشکرم
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۴۸
        درود بر شما
        سلامت و نویسا بمانید
        خندانک خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۵:۴۴
        سلام
        متشکرم
        موید باشید
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۸:۱۹
        سلام و درود و خدا قوت

        قشنگ بوده،
        کلمه ی لاشی صرفا برای الزام قافیه است؟
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۸:۴۴
        سلام و سپاس
        لطف دارید
        قوافی که دوستان گویند ایراد دارد
        باری در حال و هوای شبه قوافی آن قافیه آمده است اما با توجه به بافت معنایی فکر نکنم مشکلی داشته باشد
        باری شاید سروش چارپاره ای شده باشد
        سروش دوبیتی هم به نظرم رسید می شود داشت نمی دانم سروده شده یا نه
        ندارم طاقت و صبری خدایا
        درین زندان اسیرم در بلایا
        کریمی تو همی ای مهربانا
        سیاوش را ببخش از لطف و رحمت
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۱:۳۳
        درود استاد سیاوش کاری به قافیه و بند اوزان مباش
        که کارت به تعصب بی جا خواهد کشید آنچه تو را به آن وصل می کنم کار هنری است که انجام داده ای
        بقول استاد لکان روانکاو معروف
        تمامی هنرها به واسطه شکل خاصی از سامان یافتن پیرامون تهی بودگی شی مشخص می شوند
        یعنی یک شی را در وهم وخیال فرم هایش باید بیان کرد
        اینجا فقدان دال تعیین کننده در انبار زبانی دیگری بزرگ برای پاسخ دادن به بنیادی ترین پرسش های هستی مشخص می شود
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۵۵
        سلام
        قافیه را کمی سست گرفتم لیک وزن همچنان حکمفرماست
        البته آثاری بدون وزن نیز داریم ولی سلطه با وزن دار ها است
        امید که دچار تعصب نا به جا نشوم
        ما شاء الله پیچیده نگاری تان در متن هایتان نیز دست کمی از آثارتان ندارد
        با ظن خویش سعی کردیم اندک راهی بجوییم
        بنیادی ترین ها اگر بی پاسخ ترین ها بودند چه کنیم؟
        از گریزناکیش بیمناکم
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۱:۴۸
        بجای تاکید بر نقش ناکارآمد یک شعر شاعرانه و پرخاشگر های
        دیگران باید فضای توصیف شده و ارتباط زبانی شعر با شاعر را نگاه کرد و آنچه از سوژه های دست رفته را می توان بعنوان خلا پر کرد خلا جسمانیت شعر است نه رسالت شعر آیا شعر بر پایه کدام اصول و قواعد سروده شده است خود به خود رسالت شعر رو به تنزل خواهد رفت
        در شعر چیزی که میتوان به آن پرداخت اصل معمول شکاف بین چشم ونگاه است که به موجب آن جهان شعری براساس مشاهده های بی طرف است
        یک اثر هنری را نباید به مثابه امر غیر تاریخی به آن نگاه کرد چون شعر با تاریخ وزمان عجین می شود
        پس ضرورتا شاعر برایسبک هنریش براساس مکان وزمان خودرا به عنوان هنرمند متفاوت قلمداد می کند پس هنر بازمان و قرن خود در حرکت است
        هنر اهل چالش است
        هنر اهل جنجال است
        هنر با زمان خود بسیار غوغا دارد
        آیا هنر شما نیز نباید با قرن خود در حرکت باشد
        اگر بدانیم قافیه وردیف چه بلایی سر هنر می آورد هیچ وقت خودرا مقید آن نمی کردی سپاس
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۲۰:۰۶
        سلام و سپاس از نکات ارزنده ای که مرقوم فرمودید
        سعی کردم با دانش قلیل بل هیچ خویش بهره هایی ببرم و داغ مفرط جهل خویش را سامانی ببخشم
        باری
        عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو
        قافیه و وزن را سیاوش انس دارد و نیز همو در قرون اولیه می زید
        شیر هم شیر بود گرچه به زنجیر بود
        نبرد بند و قلاده شرف شیر ژیان
        باز هم باز بود، ورچه که او بسته بود
        شرف بازی از باز فکندن نتوان
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        آوا صیاد
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۲۱:۰۴
        درود شیر که در بند باشد دیگر شیر ژیان نیست اگر رها باشد تمام جنگل آن اوست
        به نظرم الاغ رهاشده بهتر از شیر در بند است
        سپاس
        اگر بیپاسخ در اصول بنیادی باشی جهان هستی شعرت دچار اخلال است
        پس سعی کن پاسخی برای بنیادی های شیر رها شده داشته باشد
        وگرنه شیر در اسارت از افسردگی جان خواهد سپرد
        بنده با استاد آزادبخت نیز سر اشعار موزون نیز مخالفم وهمیشه به این مساله اختلاف داریم سپاس
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۲۱:۴۳
        شیر دیوانه بود اندر غل و زنجیرها
        آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
        فرزند و عیال و خانمان را چه کند
        دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
        دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند
        بله دیوانه را کار با هر دو جهان نیست چه رسد به جنگل
        و اگر ژیانی از بندی زیان بیند همانا ژیان نبوده و نبود
        و لیک زمین به آسمان رسد شیر شیر است
        و گاه جهان هستی مبتنی بر اخلال است
        شیری که به شیر بودنش واقف شود هر آینه داند شیری او به شیری اوست و لا غیر
        طبائع مختلفند لیک گاه جنگل و رهایی شاعری در وزن و قافیه است
        سپاس
        فرشید به گزین
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۲:۳۸
        عیسی مریم به کوهی میگریخت
        شیر گویی خون او میخواست ریخت
        .
        .
        .
        برتن مرده بخواندم گشت حی

        بر سر لاشی بخواندم گشت شی
        ....
        در داستان معروف مولانا و گریختن عیسی از احمق
        واژه کذایی امده و معنی دقیق اش مشخص میشود

        زنده باشید خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۴۶
        سلام
        سپاس از شاهد مثالی که متذکر شدید
        موید باشید
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ ۲۲:۳۹
        درود جناب ازاد
        تامل بر انگیز است
        خندانک خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۴۵
        سلام
        متشکرم
        ارسال پاسخ
        نیره صدری
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۰۸:۴۷
        درود واحترام جناب آزاد ارجمند
        زیباست
        به مهربسرایید خندانک خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۴۵
        سلام
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        سید علی کهنگی (واسع)
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰
        سلام آقای آزاد عزیز،بنده هم با نظر آقای عزیزیان موافقم
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۴۴
        سلام و سپاس
        خوش آمدید
        بله با توجه به قواعد، قافیه محل اشکال است
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ ۱۲:۴۶
        درود بر شما جناب آزاد
        موفق باشید
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ ۲۲:۳۸
        سلام
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ ۱۱:۱۳
        درود و عرض ادب و ارادت جناب آقای آزاد گرانقدر خندانک



        در مورد ساختار شعر من در حدی نیستم نظر بدهم ولی
        تصاویر و مضمون شعرتان بسیار زیبا بود دوست داشتم

        موفق باشید خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۰۱:۱۳
        سلام
        سپاس از حضورتان
        لطف دارید
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0