پنجشنبه ۱ آذر
|
آخرین اشعار ناب وهب رنجبرکلیبی
|
یه شب توشبکه خبربادورزمنده فلطسینی صحبت میکردندازانقلاب سنگی وانتفاظه فسطین. ایشون میگفتن ما اول امکانات نداشتیم قاعده جنگ نمی دانستیم. حقیرهم یه شعری درهمی موردنوشتم ولی هنوزکامل نیست.
من وتوقاعده جنگ نمیدانستیم
کلک وخدعه ونیرنگ نمیدانستیم
دشمنان ماشه چکاندندوماسنگ زدیم
فرق تیروسپروسنگ نمیدانستیم
وبه آن پرچم خوشرنگ فلسطین قسم
مزه باده هفت رنگ نمیدانستیم
مابسیجی ره قدس شریفیم همه
معنی قبه وسرهنگ نمیدانستیم
تاکه روزبه ساروخ وبه پهپادمجهزشدیم
دیگه اندازه وفرسنگ نمیدانستیم
روبه حیفا وتل آویونمودیم وزدیم
تابدانیدکه آن سنگ زدن. جنگ نمیدانستیم
زاوباوکلینتن ودبل بوش همه ردکردیم
بازی بایدن الدنگ نمیدانستیم
دوست دارد. وهب. صلح وصفاباشدوبس
ورنه تٱدیب شما ننگ نمیدانستیم.
سیزده رجب. وهب رنجبر
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به امید پیروزی خون بر شمشیر