مردم شهر...

سلاملار اولسون آبجی همتبارم‌

چقدررر تلخ بود و ملموس و ظریف‌اندیش

امیدوارم شادی سراغت بیاید با سبدی از لبخندهای برآورده شده از حاجات و آرزوهای دلِ مهربان‌تان به دور از ملال های رنگارنگِ دنیای بی انصاف

شعر زیبایت مرا یادآور شعر زنده یاد خانم فروغ فرخ زاد بود : که او نیز جان برلب شده بود از دست دوست و دشمن و دنیای نازیبای آدم‌ها و نوشته بود :

می رَوَم خسته و افسرده و زار
سویِ منزلگهِ ویرانه ی خویش
به خدا می بَرَم از شهرِ شما
دلِ شوریده و دیوانه ی خویش


تابوده همین بوده و دنیا قَسی‌ّ القَلب و نمک‌نشناس است عزیزخواهر نازنینم
چه می شود جز بی خیال‌بودن پس بی خیال


این دلگویه ام جهت هم‌کلامی شعر زیبایتان‌بانو جان :


یک روز ِ سرد ِ پاییز ... می کوچَم از تبِستان
تنها به سوی ِ دریا ... غرق ِ نسیم و باران

آن روز از رهـــایی .... چونان سـپیـددُرنــــــا
هفتی قلم زنانم ....... بر لوح ِ آسـمـــان ها

دیگر نه نام و ننگی ........ دیگر نه نان و سنگی
پَر می کشم ازین جا .... غمخـانه ی کُـلنـــگی

در آرزوی آن روز .... هــــر لحظـــه در طلبگاه
صد ارمغان ِ بودن ... زنبیل ِ پُـــــر... من و راه ...

یـــا آن که کـــوزه ی صـبـر ...بر دوش ِ دختر ِ دل
تــا سَلسَبیل ِ خنده ... هر گــام گــر چــه بر گِــل

من می روم چــو دُرنـــا ... یـــا دختر ِ سبوحــآ
یا همچو عُـمــر هـر دَم .... تـــا پیشگــاه ِ عُقبی

سَرمنزل ِ نخستین ! سویَت کدام جـــاده ست ؟ ؟
کـــوهِ خمـــوش ... دیــده .. بر گـــام ِ یَـــم نهاده ست .

بااحترام خواهر کوچک‌تان
طاهره حسین زاده(کوهواره)

🌿🌼🍂🌿🌼🍂🌿🌼


در پناه یگانه خدای مهر و عشق و لبخند

درود بر رویا خانوم عزیز.. شاعر توانا..
چرا من این نیمایی سرشار از حزن رو ندیده بودم..
بسیار زیبا قلم زدید و تاثیرگذار..
اقیانوس دلتون آرام آرام..
شاد باشی و همیشه در اوج بدرخشی..

الهی دریای دلتون بی غم نازنینم
درود بر خواهر عزیزم رویا خانووم
چه شعر اندوه باری خواندم
زیبا بود اما بار اندوهش بر شانه احساس سنگین است
عمرتان به بلندای دعای دل دوست ونظر بازی دستان خدا
الهی دریای دلتون اروم خواهر گلم
بمانید در نگاه نور ویگانگی

درود ها بر رویا جان عزیزم
وااای چقدر تلخ وغمگین ..‌حتی تصورش هم سخته ودردناک..
ایشالا دلت همیشه شاد ولبت خندون ..با این همه تلخی زیبایی های خاص خودش رو داشت ..
همیشه سلامت وسعادتمند باشید

بداهه ای تقدیم شاعر و ادیب بزرگوار
ای مردمان شاعر ما
با شعر زیبا آمده
بر جان رفته از بدن
یک دم مسیحا آمده

درود بانو رویا بزرگوار
بسیار غمگین و در عین حال زیبا عالی 🌹
پایدار باشن دلشاد عمرتون با عزت 🌹👏

بگذارید مرا بر گردید
مردم شهر !
خداحافظتان
روی قبرم بنویسید فقط نام مرا

🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸

درود بینهایت رویا خانووم
چه غریبانه و زیبا!
سلامت و شاد باشید

یه آدم چقدر میتونه غمگین باشه که چنین شعری رو خلق کنه؟
برای بیان توانایی شما در آفرینش و انتقال این اقیانوس غم، همین بس که دل من طنزنویس همیشه خندون، الان زیر این امواج غم گیر کرده و نمیدونم چی باید بنویسم
شعر بود یا سیل غم؟!

شبی آخر
به فصل دیگری دور از شماها
کوچ خواهم کرد
به فصلی دور از اندوه و از شادی
به فصلی دور_مثل فصل آزادی_
چه عشقی دارد این دنیا
که خورشید از غمش اینگونه می‌سوزد؟
چه لطفی دارد این دنیا
که باغ از پاره‌ی تن
بر تن او جامه می‌دوزد؟
شبی آخر
تمام اشکهایم را
میان ِ رودها تقسیم خواهم کرد
و از اندیشه‌ی این آسِمان
چون ابر خواهم رفت...

(م. فریاد_ کوچ)

سلام شاعر توانا🌹
شما واقعا شاعر هستید🌹
اقیانوس دلتون آرام🌹

درود بر رویا بانوی عزیز و احسن
بر قلم گویا و روانتان.
نیمایی غمناکی را مهمانتان شده
و سرا پایم را غم و اندوه فرا گرفت.
امیدوارم که حال دلتان شاد شاد
باشد.
این هم آرزوی تقدیمی من به شما
خواهر نازنینم:
آرزو دارم که روز پیش رو
رو کند اخبار خوش از پشت و رو
حالتان حوِّل به احسن باشد و
کارتان سامان بگیرد مو بمو

از خدا خواهم براتان حال نیک
در دل دیوان حافظ فال نیک
روزگاری نو و ایامی بکام
هفته ها و ماهها و سال نیک

دوست دارم #دبش باشد چای تان
بگذرد خوش گردش #کنیای تان
#ارز_ترجیحی بریزم پر شود
جیبهای خوشگل #نیمای تان
🥀🥀💙💛💙🥀🥀

درود بر بانو رویا ارجمند..
زیبا سرودید..

پشت دیوار همین کوچــه به دارم بزنید
من که رفتم بنشینید و ... هوارم بزنید
باد هم آگهـــی مرگ مرا خواهد برد
بنویسید که: "بد بودم" و جارم بزنید
من از آیین شما سیر شدم ... سیر شدم
پنجـــه در هر چه کـه من واهمه دارم بزنید
دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!
خبـــر مرگ مرا طعنــــه به یــــارم بزنید
آی! آنها! که به بی برگی من می خندید!
مرد باشید و ... بیایید ... و ... کنارم بزنید

درود بر شما رویا جانم
سروده ی زیبا و انده بارت منو یاد شعر روان شاد نجمه زارع انداخت
الهی که شادی میزبان همیشگی ات باشد
برقرار و سلامت باشی

سلام گرامی

قلمتان نویساتر

دربارۀ مصراعی که دنبالۀ وزنی مصراع پیش از خود است، در دو جا، زیر شعر ’گل مرگ‘ از سارا (س. سکوت) توضیح داده‌ام. چنانچه به آن توضیحات نگاه کنید، ضرر ندارد.

درود بر شما رویا خانووم
زیبا بود و غمگین فقط یاد یه کاریکلماتور از خودم افتادم
غم یعنی !در اقیانوس اشک ،با لباس فضا پیما دویدن
شاد باشید همه چیز گذرا است دیگر نمی‌دانم گذرا به فعل است به نهاد است یه به متمم یا به...

سلام
آه چه قدر رسا و گویاو جان سوز

درود
تلخی حرف پر از رنگ شماست...

درودبرشما زیبابود 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌺🌺🌺🌺🌺
🪻🪻🪻🪻
🌼🌼🌼
🥀🥀
💮🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌺🌺🌺🌺🌺
🪻🪻🪻🪻
🌼🌼🌼
🥀🥀
💮🪻
💙💙💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
💐💐💐💐💐💐
🌼🌼🌼🌼
💟💟💟
❤️❤️
❤️💙💙💙💙💙💙
🩵🩵🩵🩵🩵
🩵💙💙💙
💙💙💙
🩵🩵
💙

درود زیبا ودلنشین سروده اید
⚘⚘⚘⚘
زنده باشید به مهر

درود بیکران بر شما مهربانو رویا خانووم گرامی

شعری سوزناک و غم انگیز بود


اما: غم همزاد انسان است و شادی در ذات
امیدوارم شادی خود را بیابید


شاد باشید و بی نیاز


در پناه حق

اندر دل بی وفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد


شعر غمگنانه و سوگمندانه ی شما را خواندم

الهی که همیشه سلامت و شاداب باشید و سایه ی پر مهرتان بر قرار باشد

درود بر شما بانو رویا خانووم گرانمهر


شاد یاشیاسیز