بَق دندانِ لَق!

درود بر شما جناب لاهیجی گرانمهر

بسیار زیبا و عالی بود

آفرین ها

بمانید به مهر و بسرایید

درود جناب لاهیجی گرامی
زیبا بود
پی‌نوشت زیباتر👏👏🌺🌺

درود استاد عزیز
جالب و زیبا بود

درودبرشما جناب لاهیجی عزیز
بسیارزیبابود

درود
ولادت با سعادت نبی گرامی اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلوات الله علیه و زاد روز ششمین اختر تابناک امامت و ولایت، حضرت
امام جعفر صادق علیه السلام را به شما و تمامی مسلمانان جهان تبریک و شاد باش عرض می کنم

می‌گویند که شیری در بیشه ای خوابیده بوده .
سگی از آنجا عبور میکرده و تا می‌بیند شیر خفته می‌رود و دست و پای شیر را به درختی می‌بندد .
شیر از خواب بلند می‌شود و می‌بیند که بله دست و پایش به درخت بسته شده .
خری از آنجا عبور میکرده ! شیر به خر می‌گوید اگه دست و پای من رو باز کنی نیمی از جنگل را به تو می‌دهم.
خر دست و پای شیر را باز می‌کند و .
به شیر می‌گوید سر قولت باش .
شیر می‌گوید من نصف جنگل را به تو نمی‌دهم کل جنگل را به تو می‌دهم.
خر می‌پرسد چرا تمام جنگل ؟
شیر می‌گوید در جنگلی که سگان دست و پای شیران را ببندند و خران آزادش کنند جنگل نیست . حکومتش فایده ای ندارد .

زیبا بود .
موفق باشید .

سلام و عرض ادب جناب استاد لاهیجی گرانقدر
احسنت و مرحبا !
بسیار زیبا و دل نشین
در پناه حق موفق و سرفراز باشید

درودها استاد
سنگین و وزین و خوش ساختار قلم زدید

سلام و درود خدمتتان جناب دکتر لاهیجی ارجمند زیبا بود

سلام و درود سید بزرگوار جناب لاهیجی گرانقدر
شعرتان را چندین بار خواندم
بنظرم موسیقی شعرتان بی نظیره

اما جز قسمت ابتدایی نتوانستم درک کنم
واقعا این قسمت را که دریافتم عالی ست
\"میانِ چالہ‌میدانِ قنوٺِ چانہ\"
هم در مفهوم هم در موسیقی
البته برای درک بیشتر شعر زیبایتان چندباره می آیم
سلامت و تندرست باشید

گاهی اصالت یک حرف در این است که هرگز بر زبان برده و گفته نشود!

سلام و درود بر شما جناب دکتر لاهیجی، ادیب گرامی و والامهر ناب
قلم زرین‌تان ماندگار
برقرار باشید و سبز

عرض ادب
درود بر شما استاد لاهیجی گرامی
سلامت باشید و سعادتمند

من نویسنده نیستم؛ آدمی هستم که جستجو می‌کند، و درگیر نبردی معنوی است. من در انتظار آنم که نوری بر ذهنم بتابد که در زبان آدمیان نامی ندارد!

قطعات تفکر، امیل سیوران
ترجمه بهمن خلیقی
نشر مرکز صفحه ۱۲۳

خواهرم خاطره‌ای را برایم تعریف کرد:
وقتی دوساله بوده‌ام، می‌کوشیدم با چکشی دیوار اتاقم را سوراخ کنم و ساعاتی بعد در تنهایی بازیافته در آپارتمانم اندیشیدم که هیچگاه از ساختن روزنه‌ای در دیوار جهان دست برنداشته‌ام و تنها از کودکی بدین سو ابزارم را دگرگون کرده‌ام، کلام و نوشتار سودمندتر از چکشی خالی به نظر می‌آیند!

رستاخیز
کریستین بوبن
ترجمه‌ سیروس خزائلی
نشر صدای معاصر، صفحه ۶۶

برای نوشتن هیچ ابزاری لازم نیست جز چشمی که جای دیدن در خود تأثیر از تماشا داشته باشد!

وَ نقطهٔ وصل نوشتن و خواندن تماشاست

صاحب دیدِ تماشا می‌نویسد
و آنکه چشم تماشا دارد بخواند آن را فهم، درک، و لمس می‌کند

با زیست تک بُعدی در یک وطن نهایت فهم از ادبیات دستیابی به پوسته است، و تنها آنان که در وطن جهان‌شمول ادبیات زی و زندگی می‌کنند به هسته و کادوی دربسته ادبیات دست خواهند یافت

نگاه تک بُعدی یعنی نگاهی مستعمره که مورد استثمارِ مرزِ یک فرض قرار می‌گیرد

شاعر وطنی به وسعت جهان دارد و خود را صرف یکجا نمی‌کند بلکه سر سفرهٔ آموزش‌های فرا مرز و فراگیر و فراوطن می‌نشیند و سهم خود را بر می‌دارد

در عرصه بیدادگری، دادگر آمد
تکبیر بگویید که هجران به سر آمد
تهلیل برآرید که پیغامبر آمد
پیغامبر از بهر نجات بشر آمد
میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم
و امام صادق علیه اسلام را به شما و تمام مسلمانان تبریک و تهنیت عرض می کنم

درود مجدد سید بزرگوار
شعر زیبایتان را دوباره خواندم
واقعا حضور بزرگوار و دانای چون شما در این محفل نعمت است و رحمت امید که غنیمت شماریم و شکر گزار خدا باشیم
و از علم و دانش شما بهره ای ببریم

درود زیبا ودلنشین سروده اید
⚘⚘⚘⚘⚘❤❤🍇🍇🍒
زنده باشید به مهر