سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 17 اسفند 1403
    8 رمضان 1446
      Friday 7 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        جمعه ۱۷ اسفند

        خاطرات کودکی

        شعری از

        علیرضا محمودی

        از دفتر درد دلهای خودمانی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱ تير ۱۴۰۲ ۲۳:۳۳ شماره ثبت ۱۲۱۳۴۶
          بازدید : ۲۲۷   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیرضا محمودی

        من عشق را در کنج چشم مادرم جا کرده ام
        خود را رها چون بچگی در دست بابا کرده ام
        دور از هیاهو ی زمان رفتم به باغ کودکی
        از موی سر تا پا گِلی، با خاک صحرا کرده ام
        در دفتر شعرم ولی انگار روی یک ورق
        با خاطرات کودکی طرح معما کرده ام
        می سازم اکنون موشکی با برگه ی مشق حسن
        چون دفتر مشق خودم را قبلا امحا کرده ام
        بر لقمه ی نانِ نقی، گازی زنم من دزدکی
        زیرا که کیک خویش را بر زهره اهدا کرده ام
        آموزگار امروز هم عباس را کرده فلک
        با پای لرزان زیر چشمی من تماشا کرده ام
        خطی کشم از روی لج بر دفتر نقاشی اش
        بغض گلویم این چنین من آشکارا کرده ام
        بزغاله ها از باغمان رفتند سوی منزل و
        از خستگی در گوشه ای از باغ لالا کرده ام
        هر روز با پول تقی من می خرم یک بستنی
        جای پدر بر دفترش من جعلِ امضا کرده ام
        با وعده ده تا پفک، آلوچه و خرما خرک
        با هم کلاسی های خود تمرین منها کرده ام
        در زنگِ املا می روم من در کنار پنجره
        زیرا تقلب های بسیاری در آن جا کرده ام
        شیرین زبان چون یوسفم تا نزدشان حاضر شوم
        من عاشقِ خود دختران، همچون زلیخا کرده ام
        گوید گدای سامرا بر من زن همسایه مان
        از بس پیاز و گوجه و نان زو تقاضا کرده ام
        من گشته ام بی آبرو همچون شبان قصه ها
        از بس شکستم شیشه و فی الفور حاشا کرده ام
        در دشت زیبا با شعف دنبال طوبی گشته ام
        من کاج دل را زینتی با یاس و مینا کرده ام
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۴ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۳۰
        خندانک
        درودبرشما جناب محمودی عزیز خندانک
        بسیارزیبابود خندانک
        خندانک خندانک
        علیرضا محمودی
        علیرضا محمودی
        يکشنبه ۴ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۳۲
        سپاس از شما خندانک خندانک خندانک
        جسارتا ، محمودی هستم نه زمانی ،
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۴ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۳۴
        ای دادبیداد ببخشید انگاربازگیج بازی دراوردم خندانک
        عذرخواهم خندانک
        علیرضا محمودی
        علیرضا محمودی
        يکشنبه ۴ تير ۱۴۰۲ ۲۳:۳۰
        ممنون. بانوی گرامی خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        دوشنبه ۵ تير ۱۴۰۲ ۰۰:۵۸
        درود جناب محمودی گرامی
        بسیار زیبا بود و از بهترین اشعارتان است
        👏🌺🌺
        علیرضا محمودی
        علیرضا محمودی
        دوشنبه ۵ تير ۱۴۰۲ ۰۸:۲۹
        درود بر شما
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۳ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۲۷
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        شاعر بزرگوار
        از خواند شعرت
        قلب‌ من پرید
        بسوی‌ آسمان رهایی
        پر کشید
        به گلزار بهاران رسید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا محمودی
        علیرضا محمودی
        شنبه ۳ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۵۳
        درود بر استاد انصاری عزیز
        بابت بداهه ای که سرودید سپاس گزارم . موفق و سربلند باشید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۴ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۳۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        شنبه ۳ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۰۰
        خیلی نوستالژی زیبایی بود خندانک خندانک درود بر شما خندانک لذت بردم از خوانش و خاطرات مدرسه زنده شد خندانک
        علیرضا محمودی
        علیرضا محمودی
        شنبه ۳ تير ۱۴۰۲ ۲۱:۵۴
        درود بر شما،
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۴ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۳۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا محمودی
        علیرضا محمودی
        يکشنبه ۴ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۲۷
        درود بر شما
        بانوی گرامی خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی(سراب)

        ت بارخدایا اا با تو سرافرازم و بی تو سرافکنده شدم اا وای بر این بندگیم مرگ بر این زندگیم اا مرده ی یک عمرم و در خاک لحد زنده شدم اا بارخدایا کرمی از یم اخلاص نمی اا کز شرر عُجب و ریا آتش سوزنده شدم اا سیل گنه برد مرا بحر بلا خورد مرا اا وای که من غرق در این سیل خروشنده شدم اا خاک قدوم ولی ام میثم دار علی ام اا با نفس شیر خدا زنده و پاینده شدم
        محمد حسنی

        ی ااا من از پروانه ی فروزان قریب شمع را دوست دارم من آن عشقانه ی سوزان نجیب شمع را دوست دارم اما آنکه پروانه کرده ام که بار ها می کوبم و باز پروانه می مانم نوش از گل های گلستان پسِ شعله ست
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        یک بار دیگر خنده کن بر دامن نجوای باران اا در انتهای خلوت دلمرده ی سرد زمستان اا با من بمان تا آخرین ویرانی بی رحم طوفان اا دکتر سید هادی محمدی
        محمد حسنی

        نیمه دوم گاز از سیب مان ااا اما این بار بیشتر گاز بزن ااا چون عشق و حوای منی
        ساسان نجفی(سراب)

        در ته باغ درختی است دور از نگاه هرز آدما اا سیب هایش همه بکرو ناب و شیرین

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2