ای پریشو ز طلسم دشت و باران ،برخیز
تا پریشان نشده چو یک بیابان، برخیز
اردویسور آناهید مهر بانوی کهن
صاحب گردونه ی پر آب یزدان ، برخیز
ای پریشو تو پیام آور آب و صدفی
کن پدیدار چهل چشمه ی جوشان، برخیز
ابر و باد و برف و باران و تگرگ و رعد و برق
با نگاهی سوی دشت خشک بی جان ،برخیز
دختر چشمه ی ساسان که شدی همدم سنگ
با همان پیچش گیسوی پریشان ،برخیز
مهربانوی چهل گیس پریشان ،چون باد
به شب دشت برو زود و شتابان،برخیز
در پریشانکده ی خشک و در این دشت شگفت
شو کنون چشمه ی پاینده ی ایران ، برخیز
رفته ای خواب و بر این چشمه نگهبانی نیست
با نسیم و نفس باد بهاران ،برخیز
دشت و تالاب پریشان شده بازیچه ی باد
آسمان پر شده از لک لک و طوفان ،برخیز
دشت ارژن که در آن گم شده آوازه ی شیر
رفته پاژن ز پی رفتن شیران ،برخیز
دشت برم در عطش تشنگی زاغ و بلوط
از صدای تبر و آتش سوزان برخیز
به کجا مینگری دختر مهرآوه ی آب
بشنو ناله ی دریاچه ی نالان ،برخیز
کوچ کرده قرقاول،به نیستان بنگر
با نوای نی و با گریه ی چوپان برخیز
آن بلم های فرو رفته به مرداب سکوت
سالها منتظر پاروی انسان ،برخیز
چشمها در افق از خشم زمین خسته شدند
ساحل شاد پریشان شده ویران ،برخیز
رود شاپور ز اعماق زمین و دل دشت
گشته خشک وشده در خاطره پنهان،برخیز
می وزد باد خزان یکسره بر دامن دشت
می دهدخاک بر این منظره جولان ،برخیز
ای پریشو صدف از ماتم باران شده سنگ
غوکها در پی برگشتن مرجان ،برخیز
بخت دریاچه به خواب است و حواصیل پی آب
تا که این قصه نرفته است به پایان ،برخیز
از مجموعه اشعار پژواک فریاد
دفتر شعر اساطیر
سروده شده در 401/2/29
پی نوشت:
پریشو نام نقش برجسته بانویی است که در دل سنگ تراشیده شده و همچون نگاه زنی با موهای پریشان است که نزدیک به هزار و هشتصد سال است که نظاره گر بدیع ترین و بکرترین چشم اندازهای تالاب پریشان کازرون بوده است.
ازآنجاکه در حوالی این سنگ نگاره نیزار وبزرگترین دریاچه آب شیرین ایران وجود داشته با وجود تندیس این زن بر بلندای کوه ، بر اساس نظر محققین چنین بنظر می آید که که این سنگ نگاره مربوط به آناهیتا ایزد بانوی آب هاست که همچون دیگر نقش برجسته های ساسانی در جوار چشمه، رودخانه و در ارتباط با آیین آنان است.
آناهیتا یا آناهید فرشته نگهبان آب ها و مظهر برکت و فراوانی در باور ایرانیان باستان بوده است.
اَردَویسور آناهید از چند بخش مجزا تشکیل شدهاست، اردوی (Arədvī) نام یک رود است که در اوستا ذکر شدهاست. سور (Sūrā) جزء دوم نام اوست که به معنی قوی، توانا و قادر است، فرشتهٔ آب با گردونهٔ خود که از چهار اسب باران، ابر، تگرگ و باد تشکیل شده به نبرد با دشمنان خود میرود و آنها را شکست میدهد.
جزء آخر نام او، آناهیتا یا آناهید است که به معنای بیآلایش و پاک است.
مهرآوه ی آب هم به معنای پرستشگاه آب در ایران باستان. اکنون سالهاست که خاکهای برخاسته از سطح خشک تالاب پریشان هم گردی از اندوه و پریشانی را بر اندام سنگی این تندیس هزاران ساله فرو آورده است.
تالاب بین المللی پریشان بعنوان بزرگترین دریاچه آب شیرین ایران و خاورمیانه ، در کنار دشت برم بزرگترین دشت بلوط ایران و دشت ارژن آخرین زیستگاه شیر ایرانی یکی از مهمترین ذخیره گاههای زیست کره ایران و جهان بشمار می آید.
بسیار زیبا و شورانگیز بود
دریاچه پریشان سالهاست
که از جور زمان
پریشان تر است