درود بر فریاد عزیز
آیا انقلاب ایران با «چراغ سبز» آمریکا، انگلیس و... رخ داده است؟!
اخیرا مباحث زیادی بین جریان های مختلف سیاسی در مجازی و ماهواره صورت گرفته است. جواب این سوال هر چه باشد الان کمتر به کار ایران می آید. بگذارید در مورد سوال و پاسخ مهم تری صحبت کنیم.
آیا تداوم 40 ساله انقلاب ایران به نفع آمریکا، انگلیس و... بوده است؟
قطعا خیر
در تشریخ این پاسخ قاطع به چند بند اشاره می کنم. مطمئن باشید برای هر گزاره که در ادامه می آید «فکت»های متعددی وجود دارد و اکثر صاحبنظران روابط بین الملل در سرتاسر جهان بر آن اتفاق نظر دارند:
1ـ از حدود نیم قرن قبل (قبل از انقلاب ایران)، اندیشمندان و سیاستمداران مطرح حوزه روابط بین الملل در آمریکا، نگران «بچه غولی» به نام چین بودند که در آسیای جنوب شرقی متولد شده بود. اندیشکده های معروف آمریکا، توصیه اکید به سردمداران آمریکا داشتند که سریعا چین را مهار کنند وگرنه طی چند دهه، گردن کاپیتالیسم غرب را خواهد شکست.
2ـ آمریکا خیالش از خاورمیانه به عنوان منبع اصلی تامین نفت راحت بود. اسرائیل با شعار «از نیل تا فرات»، اعراب را می کوبید و شاه مانع اتحاد جماهیر شوروی بود که به سمت خلیج فارس بیاید. در آن زمان آمریکا تولید کننده اصلی نفت نبود و بلوک غرب، وابستگی شدید به نفت خاورمیانه داشت.
3ـ انقلاب ایران در 1979 میلادی پیروز شد. چند ماه پس از انقلاب و خصوصا پس از اشغال سفارت آمریکا، آمریکایی ها اطمینان پیدا کردند که ایران در خاورمیانه دردسر جدی ایجاد خواهد کرد. سراغ ایران آمدند و چین اندکی مجال و فرصت یافت تا خود را بسازد.
4ـ طی حدود بیست سال از 1980 تا 2000 میلادی، آمریکا توانست ایران را از طریق جنگ ایران و عراق، روی کار آمدن رفسنجانی و تکنوکرات های غربزده، ایجاد پایگاه های متعدد در اطراف مرز، تحریم و... مهار کند. از سوی دیگر با حمایت از مجاهدان عرب ـ افغان (پدر مادی و معنوی القاعده و طالبان فعلی)، روس ها را در افعانستان زمینگیر کرد و دومینوی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را به حرکت در آورد.
5ـ در کمال ناباوری، نسلی عجیب با خصیصه هایی مانند اعتماد به نفس بالا، آرمان گرایی، جهان گرایی، خرده فرهنگ و نظام ارزشی منسجم، رویکرد تهاجمی به نظم جهانی و...در جریان جنگ ایران و عراق تربیت شد. پس از شکست ظاهری ایران در جنگ (حدودا 1990 میلادی)، این نسل فراموش و توسط رفسنجانی سرکوب شد ولی طی یک دهه (تا حدود 2000 میلادی)، آرام آرام «ریشه دواند و پاجوش زد.»
6ـ سال 2003 میلادی و پس از اشغال عراق، آمریکایی ها که پیدایش نظام تک قطبی را جشن گرفته بودند «میخ خود را در خاورمیانه کوبیدند و هیچ نفس کشی را برجای نگذاشتند.» پس آماده شدند «کله آن بچه غول (که اکنون جوان برومندی شده بود) را بکوبند.»
7ـ از حدود 2005 میلادی تا اکنون، رویدادهای غیرمنتظره ای در خاورمیانه و سرتاسر جهان اتفاق افتاد و هژمونی آمریکا را با تردید مواجه ساخت. در اکثر این رخدادها، ردپای همان نسل برجای مانده از جنگ ایران و عراق، به چشم می خورد. در همه دردسرهای کشمیر، عراق، لبنان، فلسطین، منطقه شرقی عربستان، بحرین، یمن، شمال آفریقا، نیجریه، آمریکای جنوبی و... نام گروهی از ایرانی ها به گوش می رسید.
8ـ آمریکایی ها برای مقابله با دردسرهای ایرانی ها، دوباره از چین غافل شدند. نبردی فرسایشی در خاورمیانه و نقاط دیگر جهان شروع شد. اسرائیل برای نخستین بار شکستی مفتضحانه خورد و از جنوب لبنان خارج شد. نوار غزه همانند شاخ گاوی در پهلوی اسرائیل فرو رفت. عراق یکسره به دست طرفداران ایران افتاد. یمن ملتهب شد. داعش در عراق و سوریه قلع و قمع شد. دامنه نفوذ حزب الله لبنان در آمریکای جنوبی گسترش یافت و...
9ـ آمریکایی ها بنا به اعتراف رسمی خودشان، بیش از 8 هزار میلیارد دلار به صورت مستقیم، فقط در خاورمیانه هزینه کردند. این جنگ فرسایشی برای ابرقدرتی که گران می جنگد کمر شکن بود. در همین دوران، هزینه کل جنگ برای محور مقاومت، کمتر از 100 میلیون دلار بود. بدهی ملی آمریکا چنان افزایش یافت که چشم انداز آینده ایالات متحده را تیره و تار کرد. متفکران و صاحب نظران بزرگی از سرتاسر جهان، زمزمه هایی مبنی بر فروپاشی آمریکا سر دادند.
10ـ «بچه غولی» که آمریکا نگرانش بود به خاطر وجود ایران، «نره غولی» شده است و دیگر کسی یارای مقابله با او را ندارد. چین تا قبل از 2030 میلادی، با فاصله زیاد، اقتصاد اول جهان خواهد بود. خرس پیر (روسیه) به سمت اروپای شرقی تاخته است. اگر موفق شود آمریکایی ها علاوه بر چین باید نگران روس ها هم باشند. اگر موفق نشود تجزیه خواهد شد و چین با تصاحب بخش بزرگی از روسیه، قدرتمندتر می شود. سلطه دلار به زودی از بین خواهد رفت. 4 دهه تداوم انقلاب ایران بود که این بلا را بر سر آمریکا آورد. به زودی آمریکا بر سر خودش آوار خواهد شد و به دنبال آن، شاید تمدن غرب هم.
گمان می کنم توضیحات بالا، نشان می دهد انقلاب ایران در این 4 دهه، «گربه رقصان» آمریکا، انگلیس یا... نبوده است. همه صاحبنظران غربی و شرقی می دانند نسلی از ایرانیان، یک بار دیگر در شاهراه تاریخ، سرنوشت جهان را تغییر دادند. اما یک سوال هنوز بی پاسخ مانده است:
انقلاب ایران چه دستاوردهای مثبت یا منفی برای ایران و ایرانیان داشته است؟
پاسخ این سوال برخلاف سوال قبلی، به هیچ وجه ساده نیست. میزگردهای بی بی سی، صدای آمریکا و اینترنشنال هم چنگی به دل نمی زنند. باید در این خاک، میزگرد گذاشته شود و همه اندیشمندان با هر تفکری، در آن شرکت کنند...
امیدوارم همه ما منصفانه و بر اساس واقعیات موجود تحلیل کنیم.
در پناه خدای مهربان باشید.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
موفق باشید