درود بر جناب کریمی اندیشمند و فرهیخته
خوش آمدید و سپاس بیکران
بداهه زیبایی خواندم از قلم نابتان. این هم یک رویکرد به جریان زندگی ست.
و اما بعد
ناگهان گزاره هایی به ذهنم خطور کرد که بداهه برایتان می نویسم تا مهار شود و شاید به یادگار بماند.
وقتی سلطه گر می خواهد صاحب آرمانی را بزند خصوصا اگر اهل قلم باشد
نخست «انگ» می چسباند به او
سپس منابع درآمدش را قطع می کند
و در آخر، او را در حاشیه قرار می دهد به امید اینکه پلاسیده شود و بی اثر
یکی از مهم ترین سوالات زندگی هر انسان خودشکوفایی این است که آیا آن آرمان می ارزید به این مصائب؟
به نظر من
آری، می ارزد.
رنجی که می کشی قول و قلم و قدمت را جلا می دهد، غنا می بخشد و ماندگار می کند.
هر کسی تاریخ بسیار بخواند این جلوه درخشان را بارها دیده است. در ماجرای سقراط، ابوذر، فردوسی، ملاصدرا، امیرکبیر، میرزاکوچک خان جنگلی، فرخی یزدی، جلال آل احمد، شریعتی و... غیر از این نیست.
آری، اینچنین است برادر. قطعا می ارزد...
به مهر یزدان بمانید با قلمی مهراندیش و مهرافزا و مهرگستر
زنی زنده، سرحال و قبراق...🤭😜
سلام بر استاد معناگرا
جالبههه مثل قبلیاااا...
قسمت ساعت رو بیشتر دوست داشتم و حس شاعرانهتری داشت...
شاد باشید