پنجشنبه ۱ آذر
|
دفاتر شعر ابراهیم کریمی (ایبو)
آخرین اشعار ناب ابراهیم کریمی (ایبو)
|
به گل های قالی که میرسم
صلوات میفرستم
میگویند!
منصور را
اول به دار آویختند
سپس به زیر پای آمیختند.
|
|
نقدها و نظرات
|
استاد عباسعلی عزیز ممنونم از لطف و توجه ای که دارید ولی روزگار غریبی است نازنین انگار شعر هم به قدر سنگ پاره ای چند گران شده است. | |
|
بعد از آسمان بهشت ! در آغوش نزدیک مهربانی است | |
|
و به آنان که می نگرند مرا در آینه ی خویش سلام با تذکری به جایی که فرمودید شعر را چنین اصلاح کردم اگر پسند آمد بگویید سپاس به گل های قالی که می رسم صلوات می فرستم می گویند منصور را اول به دار آویختند سپس چون شعری عاشقانه مچاله پرپر ! به زیر پای ریختند. | |
|
با سلامی دوباره
بله واژه پرپر بجاست زیرا بدن ایشان را مثله کردند درانتها سوزاندند و خاکسترش بر باد دادند | |
|
و در برودت سرما حلاوتی سلامی واپسین کلمه را عطش زیستنی دوباره داد. سپاس نازنین | |
|
و چه گوارا این آبشخور زیبایی که از نگاهتان سر ریز می شود درودتان باد قسمت اول شعر تا آنجا که نامی لیلایی اسمی (اسم خاصی )نیامده بود پهلو به پهلوی اسطوره قدم بر می داشت کاش لیلا را نگاه نگاه می داشتی | |
|
شب است و نقاره زنهای آسمان به فریادی غریب آشنایی میجویند کیست در این برهوت هیچ نغمه ای را به دل فقط برای او بگوید؟!!! سپاس جناب فتحی عزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و پر معنی است
موفق باشید