سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      گل و دار

      شعری از

      ابراهیم کریمی (ایبو)

      از دفتر همه چیز و هیچ نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۳۳ شماره ثبت ۱۰۹۸۲۰
        بازدید : ۳۲۲   |    نظرات : ۱۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر ابراهیم کریمی (ایبو)
      آخرین اشعار ناب ابراهیم کریمی (ایبو)

      به گل های قالی که می‌رسم
      صلوات می‌فرستم
      می‌گویند!
      منصور را
      اول به دار آویختند
      سپس به زیر پای آمیختند.
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۹:۳۶
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و پر معنی است
      موفق باشید خندانک
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      يکشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۲۹
      استاد عباسعلی عزیز
      ممنونم از لطف و توجه ای که دارید
      ولی روزگار غریبی است نازنین
      انگار شعر هم به قدر سنگ پاره ای چند
      گران شده است. خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۲:۳۸
      سلام و درود

      شعر زیبا و نکته سنج تان را بااجازه اینگونه می خوانم :


      گل های قالی را که (می بینم)
      صلوات می فرستم
      می گویند
      منصور را
      اول به دار آویختند
      سپس
      چون شعری عاشقانه
      مُچاله پرپر !
      به زیر پای ( عابران) ریختند.


      به قول قرآن کریم :

      \" وَ اِخلَع نَعلیکَ اِنَّکَ بِالوادی المُقدّس طُوی \" خندانک


      و به قول حقّ ِ حافظ :

      گفت آن یار کزو گشت سَرِ دار بلند
      جُرمَش این بود که اَسرار هویدا می کرد خندانک


      درود و رحمت واسعه ی خدا برشهیدان ِ لاله رُخسار خندانک
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      جمعه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۵۹
      با سلام و درود فراوان از لطف بی نهایت شما وقتی می گوییم گل های قالی را می بینم شاید بارها و بارها دیده باشیم و هیچ اثری در ما نداشته باشد انا آن لحظه ی رسیدن و شهود است که موجب دیدن می شود نه دیدن خالی اما به در مورد عابران به نظر مخاطب از اندک ایجازی که هست متوجه می شود که عابران منظور است ولی باز برای روانی مطلب چشم این نکته را مد نظر خواهم داشت بازهم ممنونم از لطفتان خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      يکشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۲:۲۰
      کوتاه و
      زیبابود
      هزاران درودتان باد
      شاعربزرگوار
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      يکشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۲:۲۵
      بعد از آسمان
      بهشت !
      در آغوش نزدیک مهربانی است
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم کاسیانی
      يکشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۳:۰۴
      درود بر شما
      نگاه جالبی دارید
      *به زیر پای آمیختند* میتوانید جایگزین بهتری داشته باشید

      یاد شعر زیر از استاد شفیعی کدکنی افتادم

      در آینه دوباره نمایان شد
      با ابر گیسوانش در باد
      باز آن سرود سرخ اناالحق
      ورد زبان اوست
      تو در نماز عشق چه خواندی ؟
      که سالهاست
      بالای دار رفتی و این شحنه های پیر
      از مرده ات هنوز
      پرهیز می کنند ؟
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۲۷
      و به آنان که می نگرند مرا در آینه ی خویش سلام
      با تذکری به جایی که فرمودید
      شعر را چنین اصلاح کردم اگر پسند آمد بگویید سپاس
      به گل های قالی که می رسم
      صلوات می فرستم
      می گویند
      منصور را اول به دار آویختند
      سپس
      چون شعری عاشقانه
      مچاله پرپر ! به زیر پای ریختند.
      ارسال پاسخ
      مریم کاسیانی
      مریم کاسیانی
      سه شنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۳۹
      با سلامی دوباره


      بله واژه پرپر بجاست زیرا بدن ایشان را مثله کردند
      درانتها سوزاندند و خاکسترش بر باد دادند
      روح اله سلیمی ناحیه
      دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۰:۵۳
      درود جنتب کریمی
      جالب بود
      موفق باشید 🌹🌹🌹
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۳۶
      و در برودت
      سرما
      حلاوتی سلامی
      واپسین کلمه را
      عطش زیستنی دوباره داد.
      سپاس نازنین
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سید محمدرضا لاهیجی
      دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۰۸
      فراوان سلام
      و بیکران درود

      (هاشور) زیبایی ست!
      تولد این شعر بر شما بزرگوار مبارکا باشد
      سید محمدرضا لاهیجی
      دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۱۶
      لیلا خیابان مستطیلِ مرگ گشته
      توراتِ چشمم مثلِ نیلِ مرگ گشته
      دفتر،کتابِ مدرسه، کفش و لباست
      سرخ از جنونِ بی دلیلِ مرگ گشته


      لیلا چرا سنجاقِ سر بر مو نداری
      بر سینه‌ریزت کفتر و آهو نداری
      سیبِ لبت زخمی شده، رنگت پریده
      کیفی به دست و قدرتِ بازو نداری


      لیلا عزیزِ دل فقط نُه ساله بودی
      کردی سقوط‌آزاد از چشمم صعودی
      از نسلِ پاکِ پوپک و پروانه‌هایی
      که تا خدا بالِ پریدن را گشودی


      لیلا چرا با خون سرت را رنگ کردی
      کاکل‌حنایی رو به قبرِ تنگ کردی
      قالب تهی کردم، قلم افتاد از دست
      جانِ پدر با کفرِ دشمنِ جنگ کردی


      سیدمحمدرضالاهیجی
      ساکوتی.هند
      بخشی از یک اثر برای کودک دختران مظلوم خراسان (افغانستان) که سال پیش، توسط کافران وهابی اسرائیلی جانشان غصب و قصابی شدند!
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۱۴
      و چه گوارا این آبشخور زیبایی که از نگاهتان سر ریز می شود
      درودتان باد
      قسمت اول شعر تا آنجا که نامی لیلایی اسمی (اسم خاصی )نیامده بود
      پهلو به پهلوی اسطوره قدم بر می داشت
      کاش لیلا را نگاه نگاه می داشتی
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۱۱
      درود برشما

      بسیار عالی خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      سه شنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۱:۵۵
      شب است و نقاره‌ زن‌های آسمان
      به فریادی غریب
      آشنایی می‌جویند
      کیست در این برهوت هیچ
      نغمه ای را به دل فقط برای او بگوید؟!!!
      سپاس جناب فتحی عزیز
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2