سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        عطشی بنامِ بارانِ شهوت

        شعری از

        الناز حاجیان (مهربانی)

        از دفتر خلقِ داستانِ واژه ها نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۵۵ شماره ثبت ۱۰۹۴۹۰
          بازدید : ۳۵۲   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         من ازدیاری خموش حرف میزنم
        اینجاهواگرم است
        میخواهنددوباره باران رابه آسمان پس دهند
        کشاورزان رویِ خودرا کنده
        ودرزمین دفن میکنند
        باران نمی بارد
        قهرش گرفته است از دهِ ما
        کدخدامیگویددعایِ باران بخوانیم
        امادردهِ ماهمه لال هستند
        فقط کودک سه ساله یِ مش قربان میتواندحرف بزند
        امااوهم چون کورهست نمیتواندببیندولبهایش هنوزاداکردنِ واژه هارا بلدنیستند
        کدخداهرچه دعامیخواندبازبانِ لال بازهم باران  نمیبارد
        اورانمیدانم
        امابی بیِ مهربانم  وقتی نگاه به ِآسمان میکرد در خشکسالیِ ده
        باران میبارید
        نه اهلِ ده را میشناخت نه نمازِآیات را
        اماکدخدامیگویدبایدبرایِ باران
        دعاکنیم
        نمازبخوانیم
        بی بی مهربانم  همیشه به مامیگفت خدای اگرببیندتوخوب هستی برایت شکرانه میفرستد
        در دهِ ماگاهی رهگذران راسنگ میزنندتابه درخت هایِ سیب دست درازی نکنند
        کودکان راه را غلط علامت زده اندتابجایِ ده دره را درآغوش کشنددوستدارانِ روستاگرد
        اینجا  نان ها  بیات میشود
        ودوره گردرانانِ بیات هم نمیدهند
        مردان درمیانِ بوته زارهادختران ده را دیدمیزنند
        وبراندامشان نظرمیکنند
        کدخداپنج زنِ صیغه ای دارد
        دخترانی که بیوه میشوندرابه عقدِخوددرمی آورد
        ومیگویداینگونه ازگناهِ زنا(زانیه) دورشان میکنم
        امامن خودم باچشمهایِ خودم ناظربرخط ونشان هایش برایِ مهریماه بودم
        دخترکی که فقط باایماواشاره به کدخدامیگفت مردِمن چشمش به دنبالِ زنان ده هست
        وچراغ خانه ام راخاموش کرده
        امانمیخواهم صیغه توشوم
        کدخدامیگویدهرشب خدای راملاقات میکند
        اولال است اماحرف زدن بادستانش گویی کفراست
        دیشب بربامِ خانه اش ماه رانمیدیدم
        امامیگویدخدای ماه را هرشب بجایِ چراغ درخانه اش برایِ تشکرازاوبه اومیبخشد
        کدخدادروغ میگوید
        اوباران رامیگویدرقصِ بوسه براندامِ دختران
        تصمیم گرفته انددختران درزمین هاباعریانی برقصندتاباران برتنشان بوسه زند...
        بارانی بنامِ شهوت...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۴۵
        درود بانو
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
        بیچاره کدخدا خندانک
        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۵۳
        سلام استادبزرگوارم
        دنیایی سپاس ازحضورتان
        ببخشسداستاداما بایدگفت بیچاره دهی که درجهل به سرمیبرد
        کدخداخودنقطه یِ کورِداستان است
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۳۲

        خندانک خندانک

        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۲۱
        سلام بانوی ادیب وشاعرِعزیزم
        حضورت گلباران خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا شفیعی
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۷:۵۷
        درود بر شما
        شعرتان بسیار زیباست،
        به زیبایی تخلصتان.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۴۰
        سلام بزرگوار
        دنیایی سپاس ازاینکه متن راباضعف هایش زیباپنداشتید
        هرآنچه زیباست ازخوانش شماست که زیبابه واژه هابخشیده
        دنیایی سپاس ازلطف شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۳۷
        درود بر بانوی ادیب خندانک
        چه خوب واژه ها را به خدمت گرفته اید. خندانک
        گویی در راهرویی قدم می زنم و هر چند قدم، پنجره ای به بیرون گشوده شده است ولی به هر پنجره که می رسم منظره ای متفاوت می بینم. خندانک خندانک
        در مورد موضوع و مضمون دلنوشته، کلامی دارم مفصل. نه در مورد متن خاص شما بلکه در خصوص یک جریان ادبی 40 ساله در کشور که چند نسل از استعدادهای ادبی ایران زمین را با خود همراه کرده است. اگر عمرم به دنیا بود به یاری خدا در اردیبهشت جاری تکمیل می شود و اگر مایل بودید قول می دهم به طریقی به دستتان برسانم.
        و اینکه بدون هرگونه غلو، به لطف خدای حکیم، شما را یکی از استعدادهای ادبی با آینده ای درخشان می بینم.
        قلمتان سبز
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۴۵
        درودبرشمااستادبزرگوارم
        شایددرتخیلاتم مرورِیک تصویرسازی وتحلیلش بسیاردشوارباشد
        امانمیدانم چگونه قلم همان تصویرگُنگ رابرایم بربستردفترناب رقم میزند
        گویی تخیل زاده قلم است
        سپاسگزارهستم استادازاینکه بامحبتتان درکلام بسیارمرا درنوشتن قوت میدهید
        امیدوارم درکنارهرپنچره ای که بازمیشودبه رویِ شما میخکی عطرِخودرا بدرقه یِ حضورتان کند
        مطمئن باشیدبرایم هراثرِهنری چه کوچک چه خلاصه چه انباشته شده ارزشی گران دارد...دنیایی سماس ازلطف ارزشمندتان ...بی صبرانه منتظرِآثارِهنریِ شماهستم خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۲:۳۲
        سلام شاعروادیب گرامی
        قوالعاده زیبا بود
        قلمتان همیشه توانا
        درپناه خدا
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۳۵
        سلام استادارجمندم
        سپاس ازمحبت گران شما
        زیبامیخوانید
        حضورتان گلباران خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۰۸
        درود بر شما ادیب بزرگوار خندانک
        طبع‌تان مانا خندانک
        قلمتان نویسا به عشق خندانک

        پاینده باشید و برقرار خندانک خندانک
        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۵۴
        سلام مهربانوی ادیب
        سپاس ازنگاه ارزشمندتان
        حضورتان گلباران خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۰:۱۵
        درود بر شما
        درود بر خیال و خردتان
        کاری ندارم دگران چگونه بخوانند و بدانند
        اما من واقعا ماندم چه بگویم
        بی پرده بگویم این نوشته ات بسیار والاتر از قبلها بود
        درست است نوشته های قبلی هم واقعا زیبا بود اما یاس و تاری بیشتر نمودار بود
        ولی این نوشته در بین تمام بدی ها و کجی ها اصل نور را گم نکرده ای
        مثلا نقل بی بی مهربان نهایت روشنایی و حقیقت را جوری نشان میدهد که تا اخر گم نمی شود
        بیشنر از این توانم نیست بگویم
        اما عالی بود
        ایکاش همیشه این نکته را در بین نوشته هایت بزنی
        تا خواننده با تمام این ها ذهنش در گیر همان نیک و حقیقت ریز در متن بماند
        درخشیدی ،⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩
        💐💐💐💐💐🌺🌺🌺🌺🌺🍀
        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۱:۱۲
        سلام جناب سلیمی استادبزرگوارم
        دنیایی سپاس ازاینکه مرابانقدهایِ ارزشمندتان به نقطه ی روشن درنوشتن سوق میدهید
        این متن تلخی هایی رافریادمیزدکه همان دوخط اولش را اگرتیزبین باشدمخاطب میتواند پِی ببرد که متن اشاره به چه چیزی دارد
        دنیایی شادگردیدم ازنقدزیبای شما
        خستگی را از خیالات و وهم هایِ درونم محوکرد
        ومرابه جلونقطه یِ روشن سوق داد
        دنیایی ازنقدتان سپاسگزارم
        ان شاءالله درنوشته های بعدنورحکمرانی کندوتاریکی ردی باشدبرای بیداریِ روح نه گمراهی
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی
        چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۳۹
        درود بانو حاجیان
        نوشته ات در ابتدا به داستانی میماند که مخاطب را همراه خود میکرد و در انتها تیر آخر را میزند .سنگین بود ولی مرا تا آخر کنجکاوانه کشاند .
        یاد شعر کدخدای ده ما افتادم .البته شاعرش را نمیدانم کیست ولی خواننده اش را دوست دارم (همای)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        الناز حاجیان (مهربانی)
        چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۰:۵۳
        سلام بانوی ادیب
        عزیزم دنیایی سپاس ازنگاه ارزشمندت
        امیدوارم متن رادوست داشته باشید
        من هم شعرکدخدای ده ما روبسیاردوست دارم
        البته عجیب هرنوشته ای که ختم به داستان کدخداهاشودرادوست دارم خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4