يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر سید محمدرضا لاهیجی
آخرین اشعار ناب سید محمدرضا لاهیجی
|
جریدهها
نوشتهاند جویده جویده
مرکبِ سیاه
در آغوشِ ماندلایِ مردمانت
فهمید آپارتاید را!
تو کیستی؟
که به سُخره گرفتهای
تبعیضِ نژادیِ سپیدیِ دفتر را!
عشق بر تو باد!
تا یاد نمیرود از یاد
مهربانِ همیشه آزاد!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سیدمحمدرضالاهیجی
ساکوتی.هند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود حضرت استاد استکی گرانقدر عرض ادب
از لطف شما بزرگوار بر شاگرد کوچکتان سپاسگزار و خاکسارم! | |
|
سلام و درود بزرگوار
خاکسار و سپاسگزارم | |
|
سلام
والا منم همینجورم یه اثر میفرستم صد بار مجبورم ویرایش کنم همین دیروز یه اثر فرستادم واسه تأیید بعد بیست بار ویرایش کردن صبح که به لطف جناب ملحق تأیید شد دیدم ای دل غافل گریه را گرایه تایپ کردم باز ویرایش زدم الآنم رفتم سراغش دیدم از نظر خودم یه اشکال دیگم داره، منی که کلمه تکراری در شعر متنفرم دیدم یه کلمه را سه بار تکرار کردم دو بار خوبه چون تبیین و بیان کننده است ولی یکبارشو باید تغییر بدم و اونم باید درست کنم و ویرایش!
دغدغه و گرفتاری زندگی روزمره حواس نمیگذاره واسه آدم حالا خوبه زن و بچه ندارم، فکر کنم الآن با شرایط موجود اگر دم به تله داده بودم فسیل شده بود مغزم!
| |
|
جناب دکتر به زعم من چندان به تاهل بستگی ندارد بیشتر فرسایشی است که زندگی ما را دچارش می کند. مثل سمباده اینقدر ذهن و روح را می سابد که از جلا گرفتن هم می گذرد. بهترین ها را برایتان آرزومندم | |
|
حالا منو بگید که حتی یادم رفت یک بند رو تقطیع کنیم و در حال ویرایشه الان شعر چلیپا شده ام خدا می داند چقدر دیگه اشتباه دارد که حواسم نیست | |
|
سلام
مشکل حقیر عروض و افاعیل نیست بزرگوار دیگه عروض و بحور و مسائل ازاین دست به لطف خدا در حقیر مدّتهاست نهادینه و ملکهٔ ذهن شده، مشکل یا بهتر بگم مسئله من سر دو چیز دیگرست اوّل خب برای یک فرد نابینا تایپ و نوشتن کمی سخت است، وقت سرودن با خط بریل مینویسم بعد باید بخونم ربات تبدیلش کنه به نوشته که قابل رؤیت برای شما دوستان عزیز باشه، ربات چ را خ و ح مینویسه یا هندوانه را با ح و حسن را هصن باید با بلوتوث بندازم رو تی وی کلمهها صدها برابر بزرگ کنم که با چند درصد دید محدودی که دارم اصلاحش کنم و بعد ارسال کنم به سایت خیلی سعی میکنم که اشتباهی صورت نگیره اما همین آخر اثرو که ارسال کردم بعد بیست بار ویرایش که چیزی و اشتباه ننوشته باشم بازم وقتی تأیید شد دیدم گریه را گرایه نوشتم!
مسئله دیگم که مدتیست دچارش شدم وسواس مزمن روی کلمه تکراریِ غیر تبیینی و غیر قیدیست!
انصافاً امروز انقد ویرایش کردم تایید شد که از روی جناب ملحق خجالتزده و شرمندهام! | |
|
مزاحم صفحه شما شدم ولی اجازه بفرمایید خود را از پریز نقد بیرون کشیدهام همین راه را ادامه دهم شاید که رستگار شوم! | |
|
سلام و درود جواد خان گلاندیش
سپاسگزارم از مراحم و محبت شما | |
|
سلام و درود
فرانوشت نیست بزرگوار مقیّد به سپیدست فرانوشتها ذیلش امضا فرانوشتست و در دفتری دیگرسو
از لطف شما سپاسگزارم
| |
|
سلام
شرمنده من بی تقصیرم شاید نت شما دچار ضعف بوده و از سر گرسنگی بین راه ارسال آنرا خورده! | |
|
سلام و درود جناب محمدنژاد. از لطف و محبت شایان حضرتعالی سپاسگزارم | |
|
سلام و درود
خاکسار و سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما جناب لاهیجی
بسیاربود