سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        شباهنگام

        شعری از

        علی احمدی( امین)

        از دفتر شباهنگام نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۱ ۱۹:۲۴ شماره ثبت ۱۰۸۸۹۷
          بازدید : ۶۶۸   |    نظرات : ۴۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی احمدی( امین)

        شاید خیال کنند
        که سال‌های نوری فاصله دارند
        اما به یاد دارم شبی را
        که این سال‌های سال
        خوار و ذلیلِ سانتی‌مترِ نگاهم شدند
        سوی قاب مشکی‌بافت آسمان شب
        گرد هم آمدند
        ستاره‌های خاطی
        که منت نیم‌رخ ماه را بکشند
        و هفته‌ای بعد
        همگی رو سپید شدند...!
        و من
         رخ به نیم‌رخ‌ات نشسته‌ام
        روی "زمین"
        منت‌کش و عشوه‌کش دلربا سیمایت
        ای دوم‌شخص شاعرانه‌های من!
        ۱۹
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        سیاوش آزاد

        ،

        علی احمدی( م امین)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        تکتم حسین زاده

        ،

        ژکا گرجاسی

        ،

        رضا سعادت نژاد

        ،

        نیاز ناطق

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        مهدیس رحمانی

        ،

        محمد نوری

        ،

        مهرداد عزیزیان بی تخلص

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        مجیدنیکی سبکبار

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        هادی محمدی

        ،

        احمدی زاده(ملحق)

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        محسن ابراهیمی اصل (غریب)

        ،

        امیرحسین مرتضائی(آفتاب بهار)

        ،

        علی شاهی تخلص(محزون)

        ،

        آرمین پرهیزکار

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        سیروس میرزاوند

        ،

        نفیسه کلهری نفس

        ،

        شاهین زراعتی رضایی

        ،

        حمیدرضاسیستانی تخلص آدم

        ،

        الناز حاجیان (مهربانی)

        ،

        بتول رجائی علیشاهدانی(صنم)

        ،

        معصومه خدابنده

        ،

        سارا خوش روش

        ،

        امین رشیدی

        ،

        طاها تحقیقی( یاحسین )

        ،

        محمد فاضلی نژاد

        ،

        فریبرز رامیار

        ،

        شیما جریده (شین بانو)

        ،

        عرفان آزاد

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        حوریا.د (شاهزاده خانوم)

        ،

        روح اله سلیمی ناحیه

        ،

        فاطمه بهرامی

        ،

        رویا ادیب (نازبانو)

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۲۸
        سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا بنویسم

        قبل از شروع نقد از تمامی دوستان شعر نابی که به غزل های بنده رای  و رتبه ی اول را به بنده اختصاص دادند کمال تشکر را دارم، همچنین از دوست خوبم مهرداد عزیزیان که بی توقع و دلسوزانه فراخوان را به نحو احسن اجرا کردند قدردانی میکنم
        و اما شعر


        شعری پیش رو داریم از آقای علی احمدی که چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت.

        این شعر، از معدود سپید هایی است که باید برای شاعر آن تبریک گفت چرا که معادلات شعری را چنان در هم تنیده که خواننده پس از رسیدن به مصرع آخر جواب معادله را می‌گیرد و مجهولات تبدیل به معلوم می‌گردد

        در رزومه ی شاعر شعری چندان ندیدم که خط و سبک فکری شاعر برایم آشکار شود اما با توجه به سیاق نوشتن با شاعری آینده دار سرو کار داریم که ان شالله بعد از مشاهده ی اشعارشان این امر محقق گردد
        در شعر لازم است به قیدهایی مانند «دوباره، باز، هی و ....» توجه بیشتری داشته باشیم. با توجه به اینکه آوردن این قیدها معمولاً به‌هرحال و با شیوه‌ای به معنای کلی گزارۀ مطرح‌شده می‌چسبد که در این شعر جای خیلی از قید ها خالی بود تا پرداخت بهتر و عمیق تری به نوشته ی ما بدهد.
        شاعر در این پرسپکتیو کمی در قعر فرورفته اما ناگهان به جای عمق بخشی به جان شعر ناگهان خود را به سطح کشیده است
        بزرگ‌ترین مشکلی که درنهایت در شعر به وجود می‌آید این است که شعر ضربۀ نهایی و محکمی ندارد. درواقع سطور در حال آماده‌سازی سطر نهایی‌اند ولی درنهایت، یک ضربۀ کم‌جان به ذهن مخاطب وارد می‌شود. ما در شعر انتظار اتفاق یا کشف بزرگ‌تری بودیم که چنین نمی‌شود و شعر به‌نوعی در ورطۀ کلیشه فرومی‌رود.
        به نظر بنده بزرگ‌ترین مشکل این اثر ساخت و بافت یکپارچه نداشتن است. درواقع  سطور راه خودشان را می‌روند و ارتباط عمودی در شعر ضعیف است. مفاهیم و گزاره‌ها هم یکدست نیستند و درنهایت مخاطب نمی‌فهمد که شاعر چه می‌گوید
        از حسن های شاعر و نقاط قوت این شعر سطر بندی درست است چرا که در اشعار سپید به جای مصاریع و ابیات سطور هستند که شاکله ی  شعر را تشکیل میدهند و اگر این امر به درستی مراعات نشود شعر سپید دچار دگرگونی می‌شود

        نکته ی دیگر در این شعر عدم استفاده  از آکسان در شعر است
        آکسان نوشتاری در سپید دقیقا کار وزن در کلاسیک را انجام می‌دهد و تاکید بر برخی از کلمات میتوانست بهتر و بیشتر مخاطب را جلب این شعر نماید.
        حشو هایی در نگارش این شعر است مانند سال‌ های سال سطر چهارم و خوار و ذلیل در این سطور که هم حشو است و هم اطناب همچنین نشسته ام روی زمین باز حشو است و ای کاش حذف میشد تا مخاطب خودش جایگاه نشستن را تداعی می‌کرد.
        شاعر باید توجه کند که کلمات و جملات به تنهایی شعر ایجاد نمی‌کنند، بلکه باید از آن‌ها برای فضاسازی‌ استفاده کرد (رخ به نیم‌رخ‌ات نشسته‌ام
        روی "زمین"
        منت‌کش و عشوه‌کش دلربا سیمایت
        ای دوم‌شخص شاعرانه‌های من)
        این جمله زیباست، حتی بار شاعرانه هم دارد، اما نباید بی‌توجه بود به اینکه از بیان شاعرانه تا شعر هم فاصله‌ای وجود دارد، ممکن است مشابه این جملات را در صفحات مجازی با عنوان دلنوشته هم ببینیم، مضمون هم چندان تازگی ندارد.
        و سطر  آخر با مراعات النظیر ها و عبارت منت کش و عشوه کش  تلاش در ایجاد انسجام در شعر دارداما با ابهام معنایی دیگری روبرو شده و کل متن را پا در هوا به پایان می رساندای دوم‌شخص شاعرانه‌های من!  یعنی چه ؟ اول شخص کیست و اشخاص بعدی؟
        در کل با شعری روبروییم که حرف بزرگی ندارد اما به دلیل تشتت ذهنی و عدم انسجام فکری شاعر ، بیهوده پیچیده و دشوار شده است و این امر از صمیمیت اثر هم به شدت کاسته است .


        امید که شاهد آثار پربارتری از این شاعر جوان باشیم


        ایام عزت مستدام

        #سید_هادی_محمدی
        خندانک خندانک خندانک
























        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۲۱:۵۲
        سلام و درود بر استاد محمدی ادیب و گرانقدر
        افتخار من است که بزرگواری چون شما پنجره‌ی سبز به صفحه‌ام گشوده است.
        خیلی خیلی سپاسگزارم که وقت گرانبهایتان را صرف نقد اثر کردید. قطعا به یاری ادیبانی چون شماست که فرصت ترقی برای جوانان خامی چون من مهیا می‌شود.
        نکات خیلی ارزشمندی را گوشزد کردید؛ تک تکشان را به دل جان می‌سپرم و در حد توانم، از پسشان بر می‌آیم به امید خدا.
        در خصوص دوم شخص: راستش منظور من بیشتر مخاطب قرار دادن معشوق بود و قصد معرفی اشخاص دیگری را نداشتم. اما واضح است که ایهاماتی را خلق کرده‌‌ام غیر عمد؛ که بابتش عذرخواهی می‌کنم از شما بزرگان.
        باز هم تشکر می‌کنم بابت نقد اثر و این همه درس ارزشمند. انشالله که در آینده استادان گرانقدر بر بنده ارج نهاده و مرا به شاگردی بپذیرند.
        پایدار باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۳۶
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۱۳
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۲:۴۹
        سلام و درود بر استاد استکی گرانقدر
        زیبا نگاهید بزرگوار
        مانا باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۵۰
        درود علی جان احمدی عزیز
        قلمت سبز
        سرفراز باشی خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۲۳
        سلام و درود بر جناب علامیانِ دوست داشتنی
        مفتخر شدیم بزرگوار
        ای کاش منت می‌گذاشتید و قابل می‌دانستید؛ ما را ذره‌ای از هستیِ دانسته‌هاتان بهره‌دار می‌کردید؛ مایه مباهات و صد البته پیشرفت من خواهد بود.
        مانا باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۳۵
        خندانک
        درودبرشما خندانک
        زیبابود خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        والبته جای بهترشدنم هم دارد
        استادمحمدی هم زحمت کشیدند وبه نکات ارزشمندی اشاره داشتند خندانک خندانک خندانک
        موفق باشیدشاعرجوان خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۱۵:۵۳
        درود بانو
        زیبا نگاهید
        پایدار باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۰۹:۲۶
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شمابزرگوار
        دررا به روی شعرایت واکردی
        بساط شعر برپاکردی
        عشق با شعر احیاکردی
        مانند همیشه غوغاکردی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۲۹
        ممنون استاد نازنین
        نگاهتان زیباست؛ به همراه بداهه‌تان
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۱۴
        درود بر شما
        زیبا بود🌹
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۳۰
        درود بانو
        سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        ژکا گرجاسی
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۰۰
        درود امین عزیز ، رفیق هنرمندم
        شعر دلنشینی بود ، از دل بر آمد و بر دل نشست
        با احترام لایک شد
        بهترین های روزگار و برات آرزو می کنم
        در پناه الله یکتا سعادتمند باشی
        خندانک خندانک خندانک

        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۳۳
        سلام ژکا جان عزیز
        ممنونم رفیق
        برقرار باشی
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امیرحسین مرتضائی(آفتاب بهار)
        دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ ۲۳:۵۲
        بسیار زیبا بود قلمتان مانا
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۰۹:۵۴
        ممنونم از حضور پر مهرتان
        برقرار باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        يکشنبه ۲۱ فروردين ۱۴۰۱ ۰۰:۲۰
        درود بر شما
        جذاب و دلنشین خندانک
        پاینده باشید.
        خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        دوشنبه ۲۲ فروردين ۱۴۰۱ ۰۸:۳۹
        درود بزرگوار
        لطف دارید، خوش آمدید به صفحه‌ی شعرم
        برقرار باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        چهارشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۲۴
        درود و عرض ادب و ارادت بزرگوار
        بسیار عالی درودتان باد خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        پنجشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۴۷
        سلام و درود بانو صنم گرامی
        سپاسگزارم از لطفی که به شعرم دارید
        برقرار باشید بزرگوار
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        چهارشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۳:۳۰
        سلام و احترام
        درود بر شما
        🌹🎋
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        پنجشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۴۸
        سلام و عرض ادب
        به مهر خواندید، ممنونم
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سارا خوش روش
        پنجشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۹:۱۶
        درود بر شما چه تعابیر زیبایی،لذت بردم
        ماندگار باشید خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        پنجشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۰۸
        سلام و درود بر بانو خوش‌روش
        سپاسگزارم از حضور گرمتان
        پاینده باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۹:۴۵
        درود و سلام امین عزیز و گرامی، بعد از مدتی چه خوش است دیدن رویت و خواندن شعر بسیار زیبا و هنرمندانه ات. قبل از همه باید از شما پوزش بخواهم که دیر خدمت رسیدم بخاطر گرفتاری کاری خودم که تأسیسات است و در این آغاز فصل گرما برای ما دردسر آفرین است. خندانک
        خندانک دوست عزیز و برومندم. که در زمان غربت و ناآشنایی ام در این سایت که هنوز هم خاتمه نیافته تو چقدر با مهر و بزرگواری مرا از این تنهایی رهایم می ساختی و امید و تسکینم می دادی.
        نقدی را در بالا دیدم و پاسخ مظلومانه و به غایت غم انگیز تورا که انگار شاعری را بعد از سرکوب بیرحمانه اثرش نظاره گر باشی. ما در این سایت سروده هایی در حد یک جمله و عبارت داشتیم که آش دهن سوزی هم نبودند اما این یک بام و دو هواهای ما یکی را در تقدیس و بی عیبی و کمال زیبایی توصیف می کردند و دیگری را با یک خط قرمز بر شناسنامه اثر به سمت سرنوشت محتوم می راندند. در صورتی که فی الواقع نه تنها در این سایت بلکه در کل ایرانِ ما، نه این درست است و نه آن. نه کسانی به شاعری بی عیب و نقص خودشان می توانند ببالند و نه کسانی از گفتن و بیان احساس شان واهمه داشته باشند و زبان به اعترافی بگشایند که به غایت ظالمانه است. من این جمله را از خودت که در پای شعر یکی از عزیزان این سایت نوشته بودی خواندم و دلم را ریش ساخت:
        « . . .
        شرمنده‌ام از اینکه مدتی غایب بوده‌ام. برگشتم با اثری بی در و پیکر- لااقل دال بر اینست که هنوز زنده‌ام!- و مشتاق تر از همیشه برای بودن با شما عزیزان.
        . . . »
        بلی اشتباه نمی کنید این کلمه ها را امین عزیز و مستعد و هنرمند و امیدوار نوشته است که بعد از مدتی دوباره به جمع دوستانش برگشته است. اما خود شعر:
        کوتاه نویسی در این سایت هرگز عیب شمرده نشده و تازه شباهنگام کوتاه کوتاه هم نیست. من پاراگراف یا بند اول آن را می آورم که بر خلاف گذشته که در درک مضمون شعرت مشکل داشتم و خودت هزار نکته به من آموختی این بار توجه اساتید و مخاطبان عزیز را به نکته ای بسیار با ارزش جلب می کنم و آنوقت به زیبایی کلام و هوش و خیالات شور انگیز شاعر می پردازم:
        « . . .
        شاید خیال کنند
        که سال‌های نوری فاصله دارند
        اما به یاد دارم شبی را
        که این سال‌های سال
        خوار و ذلیلِ سانتی‌مترِ نگاهم شدند
        سوی قاب مشکی‌بافت آسمان شب
        گرد هم آمدند
        . . . »
        واقعا فکر کنیم و به عمقی که در این چند سطر نوشته شده است توجه کنیم. برای خود من که با ریاضیات و مفاهیم نجوم و فیزیک و دیگر چیزها نا آشنا نیستم خیلی عجیب بود که یک نفر بتواند اینچنین واقعیات سماوی را با دیدگاه و تخیلات زیباشناختی انسانی در هم بیامیزد و برای دومین بار نشان بدهد که شاعر ما قبل از همه انسانی است که به آسمان و ستارگان و مفاهیم مربوط به آن حساس است و آن ها را سرچشمه ای برای احساسات شاعرانه خودش قرار می دهد. خندانک
        حالا سئوال بنده اینست که آیا نقد کننده محترم به مفهوم این کلمات راه یافتند. حتما آری. چرا بیان نکردند. اگر همه شعر شاعر همین بود بقیه را من خط می زدم و این بند را در دفترم برای همیشه نگهمیداشتم . گرچه الآن نیز صادقانه بیان می کنم که برای تمامی عمرم من این برداشت م. امین را از این واقعیت سماوی در ذهن خواهم داشت و به دیگران نیز خواهم گفت. خندانک
        امین عزیز چه می بیند در آسمان . خدای من! گیتی را می بیند. به قول کسانی که به واژه های خارجی علاقه مندند یونیورس را می بیند. نه کهکشان را ، نه کهکشان ها را بلکه مجموعه عالم را می بیند که ما به اشتباه و تصور ناقص خودمان به آن می گوییم آسمان. او گیتی را می بیند که تقریبا همه آن ذرات نورانی ضعیف گاها نه تنها ستاره نیستند بلکه خیلی هایشان کهکشان هایی هستند که از همدیگر مسافت های نجومی فاصله دارند که هر گز به هم نمی رسند ، مگر در تراکم های موضعی و یا زمانی که فرضیه ای وجود داشته باشد که بگوید کائنات در حال انقباض بوده و به همدیگر نزدیک می شوند. در حالی که اکنون برعکس آن آموزش داده می شود. جهان در حال گسترش است و همه چیز ها از همدیگر دور می شوند و با سرعتی سرسام آور. کجا می روند معلوم نیست.
        شما این شاعر جوان را ببین که این ها را در مخیله خودش جا می دهد و بخاطر ترسی که از این نقد های (!) ما دارد آن را با مطالب پیش پا افتاده دیگری در هم می آمیزد . بیامیزد چه اشکالی دارد. اما صدف او دارای یک مروارید نفیس و گرانبهاست من در این هفتاد سال عمر باطله ام همچین توصیفی ندیده بودم و در برابر م.امین سر تعظیم فرود می آورم. وبه او آفرین می گویم. خندانک
        هنر امین در کجاست. او می گوید عجایب خلقت را ببین که من اینهمه ستاره، نه ببخشید ستاره چیه؟ کهکشان ؟ باز هم نشد. آسمانی را که امین می بیند کل جهان است. گیتی است و یونیورس است اما چه زیبا بیان می کند که این اجرام فضایی که میلیاردها سال نوری با هم فاصله دارند چقدر با ذلیلی و کوچکی در سانتیمتر زاویه دید من جا می گیرند. اوج تفکر فیزیکی و اپتیکال. خوب شاعر چه کاری کند عظیم تر از این. با شکوه تر از این. که از همه مهمتر ذهن پویا و فعال اوست که به این چیزها یا فکر می کند یا مطالعه می کند و آن ها را از جایی به ذهن می سپارد در هر صورت آفرین بر او . من اگر داور شعر سپید بودم بهترین مدال را به امین می دادم. تفکری جامع در یک کلام کوتاه اما نه دم بریده خندانک
        از امین می خواهم به خودش اعتماد کند. آنچه از احساس او تا نوک قلم ذهنش خطور می کند اولویت دارد. دیگران موظفند به آن توجه کنند و ارزش قائل بشوند. نه این که اینجا شناسنامه باطل کنند و جای دیگر انگار که حاکم سرزمین شعر باشند مهر بی عیب و بی نقص را بزنند. من جای امین باشم پشت سر هم می سرایم بد هم باشد مشکلی نیست ما از همدیگر می آموزیم همه به هم محتاجیم. این مسابقات و وزن کشی و نقد ها هیچگونه ارزش و اعتبار علمی و هنری ندارند مگر این که جوان مشتاقی را در راه سرودن و هنر آفریدن قربانی منویات و سلیقه های معیوب خودشان نسازند. خندانک
        جوانان را نه به بهانه نوپردازی و سایر اسامی دهن پرکن سراسیمه و دهن بین نسازیم. به آن ها فرصت بدهیم خودشان احساس کنند و خودشان بیان کنند. در مسیر این سرایش و به اشتراک گذاری خودشان کار خودشان را تکمیل خواهند ساخت.
        جلوی چشممان عاقبت کسانی را که به این یا آن سلیقه رانده می شدند می بینیم.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        پنجشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۱ ۲۱:۳۶
        سلام گرم من خدمت نازنین مرشدی که هیچگاه مرا از لطف گران خود بی‌نصیب نکرد؛ دلمان تنگ شده‌بود جناب! خندانک
        مثل همیشه جز شرمندگی چیزی در بساط ندارم... اگر به مثقالی می‌ارزد، خدمت حضور پر مهرتان!
        از خیر مزاح بگذریم اگر؛ به‌حق دیدگاه‌تان برای من بسیار باارزش است و منکر نمی‌شوم که خوانش نظر مخاطب مشتاق، مو به تن هنرمند سیخ می‌کند. دو مخاطب دارم که نظرشان یک دنیا برایم مهم است، شما یکی از آنهایید. یک دنیا تشکر بابت این همه محبت و شفقت. کاش توان جبرانش را داشته باشم.
        و اما نقد جناب محمدی... باور دارم شما هم کمی سخت گرفته‌اید. هر چند واضح هست که نقد زهردار کم نیست در دنیای ما، اما من چنین چیزی را در نقد جناب محمدی ندیدم. چه بسا هنرمند باید کمرش را سفت ببندد که اگر هم چنین باشد، نقد در شوم‌ترین حالت، بی‌ارزش میشود و هیچگاه مضر واقع نمیشود.
        با بخشی از نقد مشکل داشتم، اما دفاع نکردم. یا ماحصل ترس بود یا احساس جسارت؛ که جناب محمدی ادیب بزرگی هستند و شاعری زرنگار.
        آن بخشی که به عدم انسجام و نبود یکپارچگی اشاره کردند... من اینطور فکر نمیکنم چون از مصرع اول تا روسپید شدن ستاره‌ها، همگی در خدمت توصیف آسمان شب بودند و یکدیگر را کامل میکردند: این روند از گرد هم آمدن آنها شروع شد، به منت کشی عاشقانه‌ی آنها از ماه رسید، و نهایتا به روسپیدی آنها ختم شد. و در ادامه گریزی به معشوق شاعر زد و ماجرای اول را به معشوق مرتبط کرد و شباهت‌شان را شرح داد. به نظر من اینجا عدم یکپارچگی درست نیست که کل ماجرا داستان وار است.
        به غیر از این نقد جناب محمدی واقعا ارزشمند بود؛ استفاده از قیدها، حشو نگارشی و آکسان نوشتاری و... نکاتی بودند از این نقد یادگرفتم. نقد ایشان بسیار مهم بود برای شخص بنده و از ایشان تشکر هم می‌کنم.
        بنده به عنوان شاگرد این مکتب، از شما بسیار سپاسگزارم که در وهله‌ی اول، شعرم را فهمیدید و ثابت کردید قصدم آنچنان هم پیچیده و مبهم نبود. و در وهله‌ی دوم وقت گرانبهایتان را صرف شرح احساستان به شعر و دفاع از آن صرف کردید. خیلی مشعوف شدم، خیلی زیاد، بی‌تعارف.
        خوشی‌های روزگار خدمت وجود نازنین‌تان که حال دلم را خوش کردید.
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        شنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۳:۵۸
        سلام و احترام جناب احمدی ادیب
        پویایی ذهن و آمادگی برای پرواز از ویژگی اندیشه تان است ،گاهی آماده میشود و میخواهد پرواز کند و خلق مفهوم و تخیل کند اما نمی تواند ،نیاز به بال در شعرتان احساس می شود ،بالهایتان را پیدا کنید
        امیدوارم که در ادامه با مطالعه ساختاری منظم و در عین حال پرداخت به مفهوم را در آثارتان شاهد باشیم
        تقدیمتان
        خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        شنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۴:۱۰
        سلام بر استاد آزادبخت
        بله بی‌شک بنده هنوز ابتدای مسیر هستم و چیزهای زیادی هستند که باید با مطالعه و به لطف شما بزرگان فرابگیرم.
        ممنونم از نقد و نظرتان
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد فاضلی نژاد
        سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۷:۴۶
        درود به شما جناب احمدی
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        برقرار باشی
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۳۸
        سلام و درود بر جناب فاضلی نژاد عزیز
        مانا باشی و نویسا بزرگوار
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فریبرز رامیار
        پنجشنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۱:۰۸
        سلام جناب عرض ادب تشکر خندانک
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۲:۲۷
        و من
        رخ به نیم‌رخ‌ات نشسته‌ام
        روی "زمین"
        منت‌کش و عشوه‌کش دلربا سیمایت
        ای دوم‌شخص شاعرانه‌های من!
        خندانک خندانک
        درودتان خندانک
        شاعرانه ای لطیف و دل انگیز
        لذت بردم خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۲۲:۵۸
        سلام بانو
        به مهر حضور یافتید و صفا بخشیدید به این مقدم
        ممنونم از محبتتان
        برقرار باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۵۶
        ای دوم شخص شاعرانه های من!
        خندانک خندانک

        چه زیبا و پخته خندانک خندانک
        عالی بود خندانک
        فکر کنم به عالم ستارگان و کواکب و.. علاقه داری خندانک

        بسیار پخته عمل و رفتار می کنی از پاسخ هایت به اساتید مشخص است خندانک

        آفرین هااااااا خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۱۴
        درود مجدد خواهرم
        (والا من آنقدر بین این پسوند جمع احترام و یا صمیمانه نویسی گیر کرده‌ام که هر دفعه بین این دو در رفت و آمدم)
        این دفعه صمیمانه خطاب میکنم:
        مرسی خواهر مهربونم خندانک
        آره مدتی بود به فضا و آسمان علاقه‌ی شدید پیدا کرده بودم. الان هم هست این علاقه منتهی کمتر
        ممنونم که به اشعارم سر زدی
        قبل تر هم گفتم اما دوست دارم «سپیده» را بخوانی
        قطعا از این دو شعر اولی سطح پخته‌تر و بهتری در شان نگاه مهربانت دارد
        سرفراز باشی
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۵۳
        درودی دوباره خندانک
        تو مثل برادرمی..
        نیاز نیست حتما از پسوندهای جمع احترام استفاده کنی..
        والا لحن صمیمانه ت هم بسیار مودبه خندانک
        پس آسوده باش برادر خوبم خندانک

        چشم، حتما می رم می خونمش خندانک خندانک
        علی احمدی( امین)
        علی احمدی( امین)
        سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۰۲
        ممنونم از مهرت خواهرم خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0