سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
شعری پیش رو داریم از جناب سعادت نژاد که در مختصری
به لحاظ ساختاری و محتوایی نقدی بر آن خواهم نگاشت
چه شعری که رگه هایی از پسامدرن و مدرن در آن به چشم میخورد. حال نگاه شاعر نگاهی تک بعدی در مقوله ی زنان و دختران سرزمینم هست اما تنها این نگاه مرا به شعر نکشانده بلکه استعداد ذاتی شاعر و تلاش وی برای بهتر سرودن مجابم کرد تا نکاتی را تذکر دهم.
بند اول چهارپاره
به کاربردن مستقیم کلمات مونث و مذکر از لطافت شعر کاسته در اشعار پسا مدرن صورت مسئله را حل کردن و دست مخاطب دادن شعر را از مدار خود خارج می سازد. شاید حتی به کاربردن لغات کلیشه ای سارا و دارا بهتر از به کارگیری کلمات فوق الذکر بود.
به لحاظ محتوا یک سو نگری در مقوله ی آزار جنسی دختران،
از ابعاد جامعه شناسی مورد تردید است شاعر با نگاه فمنیستی با شروع بند سایر مولفه های این مقوله را نادیده گرفته
و این شاید به ذائقه ی بانوان و دختران در نگاه اول خوش آید اما فرکانس های شعر را به قهقرا می برد.
آمار نشان میدهد دختران و زنانی که در خانواده های ول انگار و دارای بی بند و باری فکری زندگی میکنند بیشتر مورد هجمه ی آزار و اذیت قرار میگیرند. خانواده ای که در آن آمار مطالعه صفر و به جای آن استفاده از محیط مجازی کنترل نشده از دوران کودکی مبنای کار است و اینستاگرام و فیس بوک خط و خطوط آنان را تعیین میکند معمولا در دام این آزار ها می افتند، سوای مقوله ی دینی و مسائل حجاب
در صورتی که خارج از محدوده دین (ماتریالیستی و اومانیستی) حق عریانی برای زن را بررسی کنیم، با این مقدمه که زن از لحاظ خلقت و فطرت علاقمند به نمایش زیبایی های خود است و حق دارد هر آنگونه که بخواهد در جامعه ظاهر شود و زیبایی های خود را برای مردان آشکار کند بایدطبق منطق سست غربی متقابلا حق التذاذ مرد را هم در نظر بگیریم. زیرا از لحاظ فطری و خلقت مرد به سوی زیبایی های زن میل پیدا می کند و علاقمند به ایجاد رابطه جنسی است. پس حق دارد از چیزی که از آن خوشش می آید بهره ببرد. بنابراین چیزی به نام تجاوز معنا پیدا نمی کند. چون زن که از مرد اجازه ای برای نمایش زیبایی های خود نگرفته و اگر مرد با عریانی های وی تحریک شود دلیلی ندارد برای رفع میل جنسی خویش از زن اجازه بگیرد و اگر عریانی زن را منوط به خویشتنداری مرد کنیم با شعار "حجاب من پلک چشمان توست" باز یک ظلم در حق مرد است چراکه طبق منطق غربی، زن نخواسته خود خویشتندار باشد و حالا این خویشتنداری را از مرد می طلبد که یک ظلم به حق مرد است. بحث سر مولفه های این امر زیاد است که به دلیل وقت کم و سر رفتن حوصله ی عزیزان تا این حد بسنده میکنم.
بند دوم چهارپاره
اولا به کاربردن( تکلیف میگوید) جمله ای به لحاظ ادبی نادرست است چرا که در این نوشته بهتر بود جور دیگری پرداخت میشد و عنوان کردن آن از ظرافت شعر کاسته است
در بحث نه سالگی دختران، شاعر بُعد تکلیف شرعی و رشادت را باهم اشتباه گرفته، اگر دختر در سن نه سالگی هورمونهایش فعال و از نگاه دین مبین مکلف به اجرای احکام الهی است
اما در کنوانسیون حمایت از حقوق کودکان کلیه افراد زیر ۱۸ سال، طفل و نابالغ خوانده می شوند. ایران نیز جزو امضا کنندگان حمایت از این لایحه بوده. پس در نتیجه قوانین حاکم بر جامعه امروزه نباید در تناقض با آن چه که از آن حمایت شده باشد.
هم قافیه گرفتن( دختران و نوجوان) به لحاظ ادبی درست نیست و ایراد قافیه در این بند مستتر میباشد
بند سوم چهار پاره
زبان شعر در این بند هم الکن است چه چیز اصلاح شد قانون یا عرف، و چگونه لذت شرافت را مورد تردید قرار داده بحث التذاذ و شرافت دو وجه مختلف دارند چرا که لذت نسبی و شرافت قطعی است
جناب سعادت نژاد شاعری است با انگیزه و پر مطالعه که سر در کتاب دارد و با ولعِ شیرینی، شعرها و نظریههای ادبی را کاوش میکند و تقریباً از هیچ چیزی نمیگذرد اما در این راستا باید در اشعار پسا مدرن مطالعه ی بیشتری کند، انتحال و برداشت بیچارچوب از مضامین اجتماعی شعر را در دره ی سقوط میکشاند.
سررشته ی نچسبی و عدم رسایی مفهوم در مصراع اول بیهیچ تردیدی میرسد به «ابژه»هایی که حضورش هیچ توجیهی شاعرانهای ندارند.
به کار بردن کلمه ی دگر در مصرع آخر این بند وصله ی ناجوری است در زبان مدرن شعر و اگر شاعر بر فرض محال روی بر آرکائیسم گذاشته در شعری با مولفه های ساختاری و معنایی پسامدرن جایز نیست
بند چهارم چهارپاره
کلمه ی ترافیک با آنچه که در ذهن عوام جاری است متفاوت است عوام ترافیک را منع سنگین عبور و مرور معنی میکند حال انکه ترافیک به معنی عبور و مرور است و سبکی و سنگینی آن مورد نظر میباشد حال به کار بردن کلمات غیر فارسی چقدر به شاکله ی شعر ضربه میزند بماند.
واژه های (ترافیک خطوط عقل) و (خودکار غیرت) گرچه نو و بکر است اما استعاراتی است گنگ و منتهی به فلسفه ی دادائیسم
شعر یعنی «فشرده گویی + پوشیده گویی + دگرگونه گویی». شاعر همان چیزی را که همه می بینند، جور دیگری می بیند، آن را دگرگون می بیند و سپس با بیانی فشرده و غیرمستقیم، آن دید متفاوتش را جوری عرضه می کند که حس و هیجان خودش را به مخاطبش انتقال بدهد. هدف نهایی شعر، بازگو کردن نیست، بازتولید یک هیجان در مخاطب است و یکی از دلایلی که نقد بر این نوشته کرده ام خواستم جناب سعادت نژاد
متوجه شوند که داستان روایی شعرشان معمولی و کلیشه ای و به دور از نو آوری است روایت صرف است از یک نابهنجاری و آنتی ولیو اجتماعی که میشد با زبانی بهتر و ساخت و پرداختی معما گونه کشف رازهای شعر را برای مخاطب گذاشت نه اینکه مسئله و راه حل معما را یکجا عنوان کرد.
بند پنجم چهارپاره
شاعر به راحتی می توانست شیارهای مغز را به چیزهای دیگر تشبیه و حتی صنعت تشخیص را اضافه کند که نکرده اما
بند آخر با توجه به قافیه قرار دادن کلمه های روادید به زعم من شاهکار این بندهاست ولی کلمات در هم تنیده ی شلیک تهمت بکر نیست و شاید هم ردیف آن در اشعار زیادی از حقیر و شعرا به چشم برخورد.
بعد از واکاوی ایرادات شعر نکات مهمی در زیبایی های این شعر و شاعرش عرض کنم
شاعر علاوه بر سن و سال کم توانسته انسجامی در بندها بیافریند استفاده از مراعات النظیر ها، استعاره ها، صنعت حسن تعلیل، تشبیه ها، پارادوکس ها، وزن درست از مولفه های قدرت این شعر است، دغدغه مندی شاعر بر مسائل اجتماعی خصوصا بحث آزار جنسی چه در زمینه دختران و چه پسران قابل ستایش است
امیدوارم آثار بهتر و پربارتری از این شاعر شاهد باشیم
ایام عزت مستدام
سید هادی محمدی