سلام جناب آزاد بخت. مسعود عزیز
ممنونم که از حضور پر مهرت
و لطفی که به این شعر داشتی
من پای شعر دوستان که میرم
معمولن پیامهای پای اشعار می خونم
و بخصوص پیامهای شمارا
که به دقت به نکات مثبت ومنفی شعر ها
به زیبایی اشاره می کنی
و این نشان از شخصیت والای تو
که مثل من فقط از سر باری به هرجهت
یه پیام پای شعر ها کپی نمی کنی
به خودم واجب دونستم این بگم وازت تشکر. کنم
در مورد سوالاتی که فرمودی
تقریبا همون نظر خانم ناطق که زحمت کشیدند به بخشی پاسخ گفتن
در مورد زمین اش، زمین به معنای کلی کلمه منظور نیست چون قبلش آبادی آومده، قطعه زمین یا زمین خاصی در گوشه ای مثلن همین ایران عزیز ما
در مورد دیوانه شاید روی دیگر شاعر، در فضای شعر حضورش تقریبا محسوس در آنسوی دریچه نشسته وشعر از دید خودش در جاهایی روایت می کنه
خدایا بهشتت را در من بمیر، بکش، اگر باید این هزینه رابدم، یا این تحمل کنم و دم بر نیارم، در وجود من، در اعتقاد من بمیر،. گاهی نیاز در پرده سخن بگویم
بقول سیاست مدار ا سعی کردم در این شعر فرا جناحی باشم، صد البته از باورها دور نشدم
چیزی که شعر باید می گفت بخشی این بود
اما اینکه چقدر تونسته نظر تو و دیگر دوستان
اگر دریغ نکنند مشخص می کنه
من از بحث و تبادل نظر استقبال می کنم همیشه
مخصوصن طرف بحثم بزرگ واری چون شما باشد
البته که شعر سنگینیست
منتها بنده در همان مقدار هم که فهمیدم لذت بردم
موفق باشید 👏👏🌺