سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۱- نهاد نیک ۲- طُعمه .. ۳- نوبت مطب ۴- خویشاوندان بی مقصد ۵- آدم و حوّا ۶- هوای هار ۷- ☄️ به من چه☄️ ۸- آدم ۹- غزل شد هنرم ۱۰- تسلیم حمایت از شعرنابکانال تلگرام شعرنابتقویم روزيکشنبه 4 آذر 1403 23 جمادى الأولى 1446 Sunday 24 Nov 2024 |
اشتراک گذاری این شعر
۵۲ شاعر این شعر را خوانده اند
رضا سعادت نژاد،مسعود آزادبخت،ماهور محمدی،ریحانه حجازی(ریحان)،ژکا گرجاسی،شین بانو،سیاوش آزاد،طوبی آهنگران،نیاز ناطق،محمد علي واشقاني ( باران )،مهدي حسنلو،محمد قنبرپور(مازیار)،آهو محمدی،مهرداد عزیزیان بی تخلص،عباسعلی استکی(چشمه)،اميرحسين علاميان(اعتراض)،محمد باقر انصاری دزفولی،آرمین پرهیزکار،تکتم حسین زاده،بهروز ابراهیمیان،مجیدنیکی سبکبار،سارا خوش روش،مجتبی شفیعی (شاهرخ)،مهدیس رحمانی،روح اله سلیمی ناحیه،سيد هادی حسینی(هادی)،مدیر ویراستاری،مجیدمسکین آبکنار(مسکین)،زلیخا رامیار،امید سحر،اصغر ناظمی،مهدی محمدی،مرضیه رضایی (رها)،مریم کاسیانی،منوچهربابایی،مجید خوش خلق سیما،سامره حاجیان(مهربانی)،امیررضا خانلاری (وکیل الشعرا)،آرمان پرناک،عليرضا حكيم،احمدی زاده(ملحق)،فرهاد احمدیان،حسین شفیعی بيدگلی،جمیله عجم(بانوی واژه ها)،امین رشیدی،احسان کریمیان علی آبادی،کورش آزادی،پارسا عزیزی،اله یار خادمیان(صادق)،پارسا حسینی،ورمز،فاطمه کرمی،رویا محمدی
نقدها و نظرات
 پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۲:۳۵
درود مجدد خدمت جناب سعادت نژاد گرامی بنده معمولا اگر نیازی حس نکنم پیگیر نقدها و نظرات خود نمیشوم منتها لازم دیدم که یکی دو نکته را پیرو پنجره ی سبزی که گشودم توضیح دهم عزیز. ببینید اگر چند عزیز بزرگوار و محترم و دوست داشتنی🙏 پیدا شوند و بیان کنند از متنی دچار ابهام نشده اند دلیل بر مبهم بودن آن متن یا شعر یا خبر یا هرچه نیست. همانگونه که برای پریدن ارتفاع اراده مهم است برای نکته سنجی هم ارتفاع دقت مهم است عزیز. دوستان بزرگواری بوده اند که بدلیل نظراتی که مطابق میلشان نبوده بنده یا دیگر دوستان نکته سنج را در لیست سیاه خود قرار داده اند. با این کار گویی یک دریچه را رو به خود میبندیم البته شما که از عزیزان هستید و چنین کاری نکرده اید و جوان با هوش و با استعدادی هستید منتها ترس دارم دچار دامی که برخی دیگر از عزیزان شده اند بشوید. برای مثال شعری از بزرگواری که همیشه پذیرای نقد بوده اند نقد شده و به ۱۰ نکته اشاره شده. شاعر نیز از منتقد تشکر کرده بعد مشاهده میشود دو ماه بعد همان شعر انتشار مجدد میشود توسط شاعرش و عین ۱۰ مورد نقد شده هیچ تغییری نکرده. اینجاست که منتقد احساس میکند آبی در هاون میکوبیده و وقتش را در جایی که نباید صرف کرده. باز هم مثال بزنم؟ مدتی نسبتا دور،در یکی از سایتهای نا وزین بنده سه شعر ارسال کردم برای نقد. منتقد بدون ذکر یک نکته ی فنی به بنده پیشنهاد دادند دفتر شعرم را در آتش بیاندازم صرفا به این دلیل که اشعار زبان کلاسیک داشتند . منتها بنده چون کلا نگاهی فنی در ایشان ندیدم دفترم را در آتش نیانداختم، بلکه چند عدد سیب زمینی در آتش انداختم و به یاد مهربانی ایشان با نمک فراوان خوردم و الان هم در خدمت شما هستم. اینها را گفتم که وقتی نقدی از هر دوستی به شما میشود فارغ از بحث سلیقه و ذائقه ، ببینید آن نقد از نظر فنی مبحثی ایراد میکند یا خیر. پیگیر مسائل باشید تا از گزند خطاها دور تر بمانید. قصد نداشتم پیرو نقد و حتی جواب شما نظری بنویسم چون در نهایت شاعر مختار است اثرش را تغییر دهد یا ندهد منتها دیدم دوستان عزیز و گرانقدر ممکن است با قوت قلبی از سر مهربانی، مانع از تفهیم چالش نقد شما شوند و مسئله خطرناک تر شد هنگامی که جناب سبکبار گرامی و عزیز و ارجمند و محترم🙏🙏🙏 این جمله را فرمودند که "پریدن هیچ وقت به معنای پرواز کردن نیست." فرهنگ عمید پریدن= پرواز کردن، بال و پر زدن پرندگان در هوا ،جهیدن، جستن از جا به طور ناگهانی،بخار شدن و به هوا رفتن جسم فرار فرهنگ معین پریدن= پرواز کردن، برجستن و سوار شدن، جهیدن، تبخیر شدن دانشنامه اسلامی پریدن همان جهیدن و پرواز کردن است..... فرهنگ فارسی پریدن =با پر سوی هوا اوج گرفتن و مسافت پیمودن ببینید بزرگوار ، این عجیب نیست که شخصی نکته سنج در ذهنش بیاید این پریدن پرواز کردن است یا جهیدن در ثانی چرا بنده دچار این شک میشوم؟ چرا بنده به شما " جسارت" را به جای " اراده" پیشنهاد دادم؟ پریدن از بلندی حرکتی از بالا به پایین است و هیچ نسبتی با اوج گرفتن ندارد. پریدن از بلندی ، عملیست صرفا برای هیجان یا اثبات شجاعت ارتباط پریدن از بلندی با اراده ی آدمی بسیار نا مفهوم است عزیز. پریدن از بلندی، برای انسان صرفا با شجاعت ،هیجان و جسارت ارتباط معنا و مفهومی دارد در مقابلش پریدن به معنای پرواز از دیرباز آرزوی انسان بوده بی نهایت تلاش برای آن شده در موردش رویا پردازی شده برایش چه اراده ها که هزینه نشده است پریدن به معنای پرواز ، ارتباط مستقیمی با اراده،تلاش، رویا پردازی و .... انسان دارد. حالا میتوانید ببینید چرا پریدن شما در کنار ارتفاع اراده مرا به یاد پرواز می اندازد نه پریدن از بلندی؟ مطمئن باشید اگر نظری نقد گونه از طرف بنده در صفحه ی عزیزی مینشیند ،اندکی فکر پشت آن است. شما قدم اول را برداشته اید و مانند بسیاری از دوستان عزیز و ارجمند این محفل با ارزش، پذیرای نقد هستید. منتها این صرفا گام اول است. گام دوم‌که مهم تر است ، این است که آیا اگر نقدی حرفه ای به ما شود ما نیز با آن حرفه ای برخورد خواهیم کرد؟ فقط این را بدانید که خود بنده هم در گام دوم هنوز مشغول دست و پا زدن هستم!! پاینده باشید دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۴۴
درود بر شما جناب سعادت نژاد گرامی قلمبه سلمبه های زیبایی بود 👏🌺🌺 در مورد اولی و سومی ۲ نکته در ذهن دارم که اگر اجازه دادید عرض میکنم موفق باشید  دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۳۹
درود بزرگوارجالب و زیبا بود ند 
 چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۵۷
سلام آقا رضای گل از وقتی که شاعر بزرگی شده ای دیگر دوستان قدیمت را فراموش کرده ای.آقا رضا از من می شنوی شعر نخستت کلا بی اساس است. شعر دومت که شوخی دوم کافی است که انسان به گریه بیافتد با قیود و شرایطی می تواند درست باشد. اما شعر سومت شاهکار است که خودت هم نتوانستی بخوبی از آن دفاع کنی. حالا من جور شما را می کشم. مو لای درز این سخن مؤجز نمی رود. اساسنامه زندگی و موفقیت و خود باوری است. پریدن هیچوقت به معنی پرواز کردن نیست. پریدن به تنهایی حتی به معنی پایین پریدن هم نیست. لفظ پریدن زمانی مصداق پیدا می کند که مانع یا شکافی در سر راه موجود جنبنده از جمله انسان قرار داشته باشد. می تواند با آوردن اسمی از این مانع یا شکاف یا بدون آن استعمال شود. اراده یعنی خواستن به تمام. منتهای خواستن می شود اراده . برای پشت سر گذاشتن هر مانعی در زندگی چه فیزیکی و چه اجتماعی یا روحی اراده نه تنها مهم است بلکه شرط اصلی است. تا یادم نرفته به اضافۀ بی نظیر « ارتفاع اراده » باید نمره بیست داد. درست مترادف « بلندی همت » است و فاز پریدن را از موانع ساده و جوب و غیره به سختی های زندگی و اهداف والا هدایت می کند.
 يکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۴:۴۰
سلام و احترام جناب سعادت نژاد عزیزکمی راجع به نوشته هایتان تحقیق کردم ،،و بانظر سلیمی راجع به دلنوشته اولتان موافقم و البته انگشت اتهام نمیزنم که از ادب بسیار دور است اما حرفهای جناب سلیمی را خواندم و سکوت یک زن را نیز سرچ کردم ، این مورد آمد ،،،،، سکوت زن(هم در پیوند با یک زنِ دیگر و هم در ارتباط با مرد) نشانه‌اى است دال بر این که اوضاع مساعد نیست و از نظر زن از کنترل خارج است و آسیب از سطح به عمق رسیده و دیگر امیدی به بهبود نیست. زن تا زمانى صحبت مى‌کند که روزنه‌اى براى ترمیم آسیب و یا حل مشکل ببیند، هنگامى که همه‌چیز را تمام شده مى‌داند، آن گاه سکوت مُهر پایان است.با یک نتیجه گیری میتوان فهمید سکوت زن خطرناک است،تنهای یک مرد را نیز سرچ کردم و آهنگ بانی اومد که از تنهایی یک مرد صحبت کرد که چقدر بد و خطرناکه راجع به مطلب دومتان برای خندیدن یک شوخی و برای گریستن دو شوخی کافی است لزوما این جمله قطعیت ندارد و نمیتوان بطور قطع بکار برد،پس جملاتی که قطعیت ندارند را نمیتوان به عنوان یک اثر آن را نگاشت چون شما به عبارت) کافی است( اشاره کردید عرض کردم جمله یا دلنوشته سومتان، چه کسی نمیداند برای پریدن ارتفاع اراده لازم و مهم است؟ برای بلند شدن نیز اراده لازم و مهم است، البته با تمام احترامی که برای جنابتان موافقم و نیز برای ارزش گذاشتن به این محفل این نکات را بیان داشتم که خدای نکرده توهین به شعور هیچ مخاطبی نباشد ،این نظر بنده هست و البته ممکن است خطا نیز باشد با پوزش و احترام
 يکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ۲۰:۲۸
عرض سلام و ادب خدمت جناب آزاد بخت با احترام...بنده نقدتان در مورد اثر اول را نه تنها بی مورد بلکه غیر حرفه ای میدانم درست است سرچ کنید سکوت زن و هزاران مطلب بخوانید سرچ کنید تنهایی یک مرد و هزار مطلب بخوانید هزاران موسیقی و فیلم در رابطه با انها وجود دارد و من خودم می دانم اما شما چرا فقط ابتدای اثر را می خوانید ایا بخش خطرناک ترین سلاح های بشریت را نمی بینید؟؟ ایا ان را هم سرچ کردید؟؟ سرچ کنید خطرناک ترین سلاح های بشریت و ببینید ایا به جز تفنگ و نارنجک و موشک وو ..... چیز دیگری می بینید؟؟ اینجاست که شاعر بین سکوت یک زن و تنهایی یک مرد و خطرناک ترین سلاح بشریت ارتباط برقرار می کند ارتباطی که سرچ در گوگل ان را برای شما اشکار نمی کند ایا شاعر باید بر اساس سرچ های عامیانه گوگل شعر بگوید؟؟ این ارتباط انقدر مو شکافانه صورت گرفته که اگر مایلید همین جا بطور تمام و کمال برایتان شرح می دهم تا همه متوجه باشند با احترام به شما ... نقدتان کاملا غیر حرفه ایست از جناب عزیزیان هم سپاسگذارم که منصفانه نظراتشان را گفتند.... دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۳۸
عرض ادب و درود خدمت ادیبان ، اساتید ، شاعران و اعضای محترم سایتدر رابطه با اثر اول توضیحی می دهم و این وظیفه من است که از اثرم دفاع کنم اثری که نه بی اساس است نه رایج است و نه با هر سرچ گوگل می توان ان را خواند . . زنها معمولا در بحث ها سکوت نمی کنند و از خودشان دفاع می کنند،از غرورشان دفاع می کنند زنها با کسانی که برایشان مهم هستند سر موضوعات مختلف بحث می کنند و معمولا اهل کوتاه امدن نیستند یک زن تا وقتی درد می کشد ان را فریاد میزند و اعتراض می کند،اما اگر به اوج غم و درد در وجودش برسد سکوت می کند وقتی کسی شنونده اش نباشد سکوت میکند و هرچه هست را درون خودش میریزد ادمی میشود که قبلا نبوده و چیزی برای از دست دادن ندارد همچین زنی بسیار خطرناک است و هرکاری از دستش بر می اید مرد ها معمولا انسان هایی هستند که رفیقان و دوستان زیادی دارند و با تنها ماندن سازش ندارند اصولا مردها در تنهایی بشدت ضعف از خودشان نشان می دهند مردها اهل خوشگذرانی های دوستانه اند و معمولا کار تیمی را هم بهتر از زنان انجام می دهند و یا حتی یک مرد تا وقتی معشوقه ش کنارش باشد تنها نیست و بعد از رفتن معشوقه تنها می شود تنهایی برای مرد سم است،مرد ها بعد از تنها شدن سردرگم میشوند..مردی که تنها میشود همه چیز را درون خود میریزد غمش را با خودش تقسیم میکند مردها دوست دارند یک فرد صمیمی داشته باشند و درد و دل کنند،ولی وقتی تنها میشوند دردشان در درونشان میماند همچین مردی هم عوض میشود و چیزی برای از دست دادن ندارد در نتیجه هر کاری از دستش بر می اید اساس من این است که خطرناک ترین سلاح ها چاقو و تفنگ و .. نیستند که باعث صدمه به جسم میشوند خطرناک ترین سلاح ها روح را نشانه میگیرند خطرناک ترین سلاح برای بشریت مرگ یک روح است مرد تنها و زن ساکت روحشان هدف گرفته شده و خودشان هدف همچین سلاحی هستند و بعد از مبتلا شدن به ضرر این سلاح خودشان هم این سلاح را به دست میگیرند و به دیگران اسیب می زنند چیزی که همواره شاهدش هستیم انسان های افسرده و کسانی که از درد روحی رنج میبرند به بقیه هم اسیب می رسانند به اصطلاح عقده هایشان را تلافی می کنند مرد تنها و زن ساکت مجهز به خطرناک ترین سلاح هستند آیا اصلا چنین سلاحی وجود دارد؟ بله ، وجود دارد خوب در واقعیت خطرناکترین سلاح بشریت چیست که از بمب اتمی و سلاح های بیو شیمیایی و انواع بدتر آن خطرناکتر و نابود کننده تر باشد.؟؟؟؟ "تفکر های وحشی" تحقیقات المانی ها روی مغز انسان را در جنگ جهانی دوم سرچ کنید که سربازان را از لحاظ احساسی بیرحم بار می اوردند که راحت قتل و کشتار کنند هیتلر چگونه این همه اشوب به پا کرد؟؟ با ارتشی که انها را اموزش داد چه اموزشی؟؟ انها را زیر نظر دکتران متخصص روانی و مجنون میکرد زنان و مردان را زیر ازمایش های روحی و روانی پرورش میداند بدون اینکه خودشان متوجه شوند بصورت تدریجی دچار مشکلات روحی می شدند این کار را با گرفتن معشوقه هایشان و تنها کردنشان انجام می داد زن ها را در سلول های انفردای هفته ها در سکوت زجر می داد میتوانید سرچ کنید هیتلر اینگونه اشوب به پا کرد ارتشی ساخت که تمام زندگی و احساسشان را باخته بودند...ارتشی از مرد های تنها و بی کس که احساسی در وجودشان نبود ارتشی که هر کار از دستش بر می آمد خطرناک ترین سلاح را شناختید؟؟؟؟؟ حالا شما هزار بار سرچ کنید خطرناک ترین سلاح بشریت ببینم کدام یک از حرف ها و تشبیهات اثر من را برایتان ظاهر می کند.... اسکندر مقدونی در زمان خودش و هیتلر هم در زمان خودش اشوب های بزرگی به پا کردند که جان انسان های زیادی گرفته شد حالا شما بگویید سلاح کدامشان خطرناک تر بود؟؟؟شمشیر و کمان یا توپ و تانک؟؟؟ هیچکدام از این سلاح ها.....سلاح خطرناکی که هردو به ان مجهز بودند جنون بود....جنونی که بر اثر تنهایی یک مرد بوجود امده بود.. درباره زندگی شخصی هیتلر و اسکندر سرچ کنید و از تنهایی هایشان بخوانید یک تنفگ اگر به دست قاتل روانی باشد خطرناک است اما در دستان یک پلیس اینگونه نیست... موفق باشید . . رضا سعادت نژاد  دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۱۲
تنهایی یک مرد و سکوت یک زنخطرناک ترین سلاح بشریت اند حق ترین جمله 
 دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۳۵
سلام و درود بر شما جناب سعادت نژاد بسیار زیبا 👌🏻
 دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۱:۳۲
سلام بر رضای همیشه در صحنهخوب از پس سبک های جدید بر میای روله تنت آزا با ، تمارزو دیین ریتیم  دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۱:۳۵
درود جناب سعادت مثل همیشه عالی
 دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۴:۴۴
ای فروغ ما نو. خورشید تابان یا علی واژه های ناب. قران معنی. عرفان. یاعلی لا فتی الا لا سیف لا دالفقار نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را  دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۰۱
سلامدست مریزاد سومی دوست داشتم اما به نظر شخصی ام گاهی ارتفاع اراده سبب ترس از ارتفاع و هزار چیز دیگر میشه روزت مبارک مرد
 دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۳۷
درود جناب سعادت نژادمثل همیشه عالی فکرتان داعم درحال پرواز است
 دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۴۳
درود بر شما البته تنهایی و سکوت همیشه لازم است قلمتان سبز
 دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۲۱:۱۵
شاعر بزرگوار قلمتان همیشه جاودان بادا هزاران درود
 سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ۰۰:۰۳
درود رضا جانعالی و اندیشمندانه سرودی رفیق لذت بردم..احسنت قلمت همواره مانا و گویا
 سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ۰۰:۴۹
درود جناب سعادت نژاد🌹جملات بسیار با مفهوم و زیبایی خلق کردید🌹روزتان مبارکپاینده باشید  سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ۰۴:۲۸
باعرض ارادت٫عالی سرودیدشاعر بزرگوار قلمتان همیشه جاودان باد همیشه سربلند وبرقرار باشید
سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ۰۸:۴۰
با سلامی گرم و با صدها درودآمدم، خواندم من این زیبا سرود مهر آن بر دل نشاندم همچو رود آفرین بر شاعرش ====================== منتظر اورا که پاید دفترم با حضورش بر نهد منت سرم خواند او شعرم فزاید باورم نقد هم سازد چه خوب ====================== یک ستارک چون که هستی، شاعری یک ستارک گر به خواندن حاضری کسری از آن سه که گوید قادری برسرودن شعر ناب ====================== این سروشم مثل کارتی مشترک راه جو بر هرگلی چون شاپرک کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک گر دل آزارت شده گو برکَنَم ====================== * * * برای نقد سروده ات بر می گردم  سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ۱۴:۳۱
عالی ،بسیار ژرف و قابل تأمل،درود بر شما
 پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
درود بر شما موفق باشید انشاالله
پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۲:۵۳
سلام مجدد جناب سعادت نژاد عزیز هر سه اثر خیلی عمیق و خلاقانه گفته شدن اولی و سومی اصلا گنگ نبودن و من همون برداشتی رو داشتم که خودتون گفتین ولی به شخصه دومی رو قشنگ متوجه نمیشم پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۶:۰۶
درود شین بانوی مهربان و ادیب که دوباره لطف کردید و نظر دادید  بله اثر سوم کاملا واضح است و بعضی دوستان گفتند شاهکار و برخی هم گفتند مبهم اثر اول را هم برخی گفتند مبهم و برخی گفتند جای کار دارد ولی عمیق است گویا کاملا به سلیقه و برداشت شخصی مربوط است اما اثر دوم را تقریبا همگی اثر خوبی دیدند برای خندیدن یک شوخی و برای گریستن دو شوخی کافی است منظور این اثر زیاده روی در شوخی کردن است که باعث ناراحتی می شود و در کل مفهوم تعادل و میانه روی در هر کاری را می دهد...ممکن است با شخصی سر موضوعی شوخی کنیم و او بخندد و خوشش بیاید اما شاید تکرار این شوخی باعث رنجش او بشود خیلی خوشحال شدم دوباره پا به صفحه ام گذاشتید شین بانوی لر،دوست عزیزم
پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۴۴
منم همینو برداشت کردم ولی با شک ممنونم 🙏🤍  پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۳۹
سلام اثر دوم اینگونه به نظرم رسیده بود که زیاد خندیدن گاه موجب می شود اشک از چشمان انسان بیایدارتفاع اراده تعبیری زیبا اگر تنهایی و سکوت را یکی یا دو روی یک سکه بدانیم کلمه مفرد سلاح شاید صحیح باشد مثلا علم و قدرت سلاح بشر است البته اینکه آثار چقدر به کلام مخیل یا شعر نزدیکند و یا دور امر دیگریست  پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۱:۱۷
با احترام بیت ابتدایی که نیازی به شعر نبود رایجترین حرفیست که همه شنیده اند سکوت زن یا تنهایی مرد قسمت دوم که نه بیت میباشد نه دلنوشته تاسف اینجاست که این فرهنگ را داریم وارد شعر میکنیم کجا و کدام کتاب پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۱:۱۹
قسمت سوم هم هیچی دیگه بسیار زیبا و بسیار عالی سروده اید درود بر شما و خردو اشعارتا👏🏼👏🏼🌺🌺🌺🌺🌺🌺 پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۲:۵۰
و همچنین تنهایی یک مرد چی نوشتی را ببین قبل از تخریب و شخم زدن کسی ابتدا یکم فکر کن  جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۴۹
زن ها سکوت نمیکنندآنها حتی در پیله یِ تنهایشان در درونشان هر روز واژه ها را پرواز میدهند زنها وقتی سکوت میکنندکه دیگردرونشان برایِ کسی نجوشد... موفق باشیدبزرگوار
جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۵۲
بارها پریدن از ارداه ام سِبقت گرفتوقتی به سقوط نیندیشیدم
جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۵۵
خنده ایی که خود درآن شریک باشی برایِ لبهایت بارها خندیدن را وصله میزند برخود اما چه دردیست که درجمعی حضورداری و بر تو برایِ تمسخرِ کوربینیِ خود خنده کنند وتو نیز در وجودت بارها فرو بریزی و از خندیدن ها نفرت به وجودت گره زنی درودبرشما بدرخشید برای شعروادب  دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۵۳
درود جناب آقاي سعادت نژاد عزيز و دوستان ادب دوست من . حقيقتش من معتقدم( آقاي سعادت نژاد جوان عزيز ما ) اين شوخي هاي شعري را بيان نموده اند تا اندكي از فضاي خشك و بي روح قالبها و چهارچوبهاي رايج خارج شويم . البته با رعايت اصول ادب . اما نمي دانم چرا اينگونه فرض شده است كه بايد دوباره در چهارچوبهاي سخت تري گرفتار شويم كه مثنوي هفتاد من نيز براي رهايي از آن كافي نيست . . اصولا معتقدم اگر با اين ديد حركت مي كرديم تا اينجاي كار شايد دهها شوخي ناب ادبي ، از تمامي عزيزان به فراخور ، شاهد بوديم و حتي مي آموختيم . و اگر لازم بود در جاي ديگر براي هر كدام يا بعضي بحث مي كرديم .. بياييم راحت تر ببينيم ، بنويسيم و همراه باشيم . دوستي و نشاندن خنده بر لب يك موهبت و توفيق الهي ست . و حالا در همينجا به شما قول مي دهم كه حداقل در ده شعر ارسالي اينجانب ( در آينده ) فقط طنز تقديم شما بزرگواران خواهم كرد . البته تعداد اشعار طنز اينجانب آنچنان زيادست كه اگر يكسال هم به فراخور زمان و مكان ارسال طنز نمايم باز هم توان بيشترش خواهد بود . دوستي هايمان پايدار و شادي هايمان بي قرين به فضل حضرت حق . .
 دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۶:۰۱
درود زیبا و جالب بودند شاد و پیروز و سلامت باشید
 دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۴:۵۱
برای پریدنارتفاعِ اراده مهم است عالی بود
سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۳۹
درود بر شما جملات زیبایی خلق کردید لذت برم
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعرهکاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
|||||||||||
شاعر درخواست نقد دارد
ارسال پیام خصوصی
مهرداد مانا
ابراهیم هداوند
محمد رضا خوشرو (مریخ)
علی نظری سرمازه
سید هادی محمدی
ساسان نجفی(سراب) 
مهدی انصاریان نصما 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
و عزیزان سایت 🙏
بی مقدمه عرض کنم ، آنچه یک اثر بد را به یک اثر خوب تبدیل میکند وجود ساختار و قاعده است.
و اثر شما اثر خوبیست.
اما مرحله ی بعدی چیست؟
آنچه یک اثر خوب را به یک اثر عالی و بعد از آن، یک اثر عالی را به شاهکار تبدیل میکند چیست؟
اگر فقط بخواهم یک جواب بدهم ...
"توجه به جزئیات"
جزئیات باعث خلق شاهکار ها میشوند .
همه ی نویسنده ها میتوانند رمان بنویسند
اما چند نویسنده ظهور میکنند که بتوانند رمانی بنویسند که در آن بیش از ۵۸۰ شخصیت را دقیق و باور پذیر و عینی توصیف کند و اثری ارائه کنند که ماندگار باشد و شاهکار لقب بگیرد؟( جنگ و صلح)
فکر میکنید چه چیزی لئو تولستوی را از نویسندگان خوب نویس فراتر میبرد و تبدیل به شاهکار نویس میکند؟
قطعا دلایل بسیاری دارد منتها یکی از آن دلایل توجه به جزئیات و دقت در ترکیب جزئیات است.
البته منظورم از جزئیات صرفا تعدد اجزا نیست!
منظورم بیشتر هماهنگی اجزا برای رسیدن به هدفی واحد است. همان هدفی که صاحب اثر میخواهد.
بر فرض ( این را جایی خوانده ام و گمانم داستانی خیالیست)
در یک مسابقه از شرکت کنندگان خواسته شد در جمله ای ۳ کلمه ای شرایطی را توصیف کنند که در آن همزمان " صلح، آرامش و خوشبختی" وجود داشته باشد!!
برنده ی مسابقه خالق این جمله بود
👇
همسرم خواب است!
بنظرم این جمله هم هوشمندانه است، هم عمیق است، هم حاوی اطلاعات بسیاریست، هم خواننده را در فکر فرو میبرد، هم بر لبش خنده می آورد و هم هدف مسابقه را محقق کرده.
همه ی اینها در یک جمله
واقعا عجیب است
با بی مقدمه عرض کنم شروع کردم و هنوز به اثر شما نرسیده ام!!
در مورد اثر دوم صحبتی ندارم و بنظرم
عمیق، رسا، موجز، نافذ و هماهنگ است.
این ۵ المان بنظر بنده لازمه ی حرف قلمبه سلمبه است.
در مورد اثر اول
تنهایی/ یک/ مرد /و/سکوت /یک/ زن
خطرناکترین سلاح /...../ بشریت اند
عمیق و نافذ است.
رسا،موجز و هماهنگ تر میتواند باشد.
۱.دو عامل را آورده اید و بعد سلاح را مفرد آورده اید
۲. اگر منظورتان ترکیب تنهایی مرد و سکوت زن است و از تجمیع این دو سلاحی خطرناک حاصل میشود در رسایی کلام مشکل وجود دارد
۳. اگر این دو عامل جداگانه مد نظر است پس باید از " سلاح ها" استفاده شود
۴. دو عدد " یک" دارید که در کوتاهی کلام تاثیر گذارند
این ۴نکته را بنده با سلیقه ی خودم ویرایش نمیکنم چون تمامش ممکن است از کم دقتی من باشد
در مورد اثر سوم.
برای/ پریدن/
ارتفاع / اراده/ مهم است
پریدن،ارتفاع،اراده
گاهی آنچه در ذهن صاحب اثر بسیار روشن است و از دید او هیچ ابهامی ندارد در ذهن مخاطب ،اگر دقیق بخواند، مبهم میشود.
آیا پریدن منظور پرواز است یا با توجه به ارتفاع ،منظور همان پرش از بلندیست؟
اگر منظور پریدن از بلندیست ارتباطش با اراده چیست؟
اگر منظور بلندیست آیا واژه ای مثلا مثل " جسارت" به جای اراده از ابهام کم نمیکند؟
اگر منظور پرواز است آیا واژه ای مثل " میزان" به جای ارتفاع ، از ابهام کم نمیکند؟
آیا استفاده از " پرواز" به جای پریدن تمام ابهامات را برطرف نمیکند؟( برای پرواز، ارتفاع اراده مهم است)
و چند آیای دیگر ...
با توجه به این ابهامات این اثر در " رسایی" اندکی نارسانا عمل میکند و در هماهنگی اجزا.
ولی در عمیق بودن،موجز و نافذ بودن در سطح بالاییست.
۲ نکته.
۱.بنده در مورد سبکهای مختلف سرودن که اطلاعات اندکی در موردشان دارم نظر بلند نمیدهم که مبادا خطا باشد. در این مقوله نیز هیچ اطلاعاتی نداشتم بزرگوار ، پس بدانید این نظر یک شخص مطلع نیست و نیاز به تجمیع آرا وجود دارد.
۲.نظر های بلند از طرف بنده را به حساب علاقه بگذارید و احساس مسئولیت در قبال دوستان ولی بدانید که اینها تماما پیشنهادند و مثل منوی رستوران ، هر کدام را دوست داشتید انتخاب کنید و اگر باب طبع نبود به رستوران دیگری بروید .
بدانید بنده ناراحت نمیشوم.
موفق باشید 🙏