سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 8 بهمن 1403
    28 رجب 1446
      Monday 27 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. محمدتقی بهجت

        دوشنبه ۸ بهمن

        بوسه ای بر دست قسمت چهارم ( آخرین)

        شعری از

        مجیدنیکی سبکبار

        از دفتر برای او نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۹ دی ۱۴۰۰ ۰۴:۰۷ شماره ثبت ۱۰۶۱۰۰
          بازدید : ۱۱۴۱۲   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        صدای ارسالی شاعر:
        بوسه ای بر دست
         قسمت چهارم ( آخرین )
         
        اینچنین بودش  هیاهو  در بساط صورتم  
        جز به لیلی هر  چه در اطراف    دیدی در جنون
        تا که لب هایم نشیند پشت دستت با وقار
        گیرد آرامش به آن دم چشم و بینی گوش و پوست
         هم دل و هم دلبر و هم خاص  و عام
        تاشکوهش را تماشائی کنند و حس  حال
         لب وکیل و بوسه حس مشترک
        دست تو همچون سفیری از تنت
        راهی ملک وجودم سر به سر
        وقت بوسه از وکیلی بر سفیر
        شامه ام یابد به هر لحظه  پیام و رمزکی
        گوش من مشغول سمع  تیک و تاک و باز و دم
        چشم من بر چشم تو آهسته اندازد نظر
        سر که  بالا سوی رخسارت کند عزم سفر
        دستت هشیار است و هشدار از خطرها می دهد
        حال چون باشد لبانم پشت دستت بوسه دار
        قطره اشکی  می چکد از چشم تر بر دامنت
         کس عجب این را نمیدارد   چو    داند    راز     آن
        دائم  آنها ئی  که شیدایند     و   اینجا می رسند
        راه پیش و راه پس  را  جملگی  گم می کنند
        هم وکیل و هم سفیرش  هم که رخسا ران   و هم جمعیتش
        کس نداند راه  و تکلیف  خودش  تا  بشنود  
        صحبت دل را و حکم عقل را
        فتوی دین را و صد ها ماده  و قانون را
        هم هزاران عرف و عادت های الوانی که هست
        در وفا کردن  به آئین طبیعت   چون  وحوش
        بوده  و هستیم مختار و توانا یا که نه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4