سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        غربت شاعرانه ها

        شعری از

        مجید قلیچ خانی

        از دفتر الثیا نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۴۸ شماره ثبت ۱۰۵۶۴۷
          بازدید : ۷۶۲   |    نظرات : ۱۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجید قلیچ خانی

        روزگار بمب ها بود و ویروس
        روزگار مذاهب 
        گردن طفل امروز بود
        و تیغ فتوای دیروز
        انجمن انجیرهای هنر کال بود
        و منقار های نقد منصف صاف
        صفوف سینه ی برهنه تا به ناف
        و کلیساهای کلیشه وار و کج
         من اما
        دست بر سینه میکشیدم و میگفتم :
        الثیا
        هنوز هوای هزار بوسه در سینه ی من است
        و تپش تمام تفنگ ها در اقبال ما
        چه معصومانه ی مسمومی بود
        هوایی که در آن عاشقی میکردم
        روزگار دل های مقوایی بود
        و سیگار های فلزی
        اعضای پارلمان بی سر
        اروتیک فرزند بود و پازل های مکعبی مادر
        و من بارنگ کلمات میسرودم:
        آی امپرسیونیسم چشم الثیا
        آه کمر خمیده ی رنگین کمان
         
        ۱۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۴۶
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        موثر و پر معنی
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۱۸
        درود و سپاس جناب استکی بزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۴
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۱۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۳
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۱۱:۴۴
        سلام و احترام استاد سپیدهای نوراندیش


        رئالی تلخ اما گسترده بیان سرودید


        درپناه حق سلامت باشید و شاد

        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۱۲:۱۴
        به به خانم کوهواره،درود و خیلی خوش آمدید
        سپاگذارم از شما خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۵
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۵۷
        سلام
        قهوه ی قلیچ است دیگر خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۱۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۳
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۰۹
        درود .
        جناب قلیچ خانی.
        به هر صورت شعری که گفته می‌شود.
        شاعرش حتما مواردی در ذهن داشته.
        و با آن نمودار جلو رفته .
        موفق بوده یا نبوده.
        شاعر کارش را انجام داده . و شاید این موفقیت در آینده . روشن شود.
        و شاید ایراد از خواننده است که دوست دارد بلافاصله تمامی اهداف شعری را در لحظه پیدا کند .
        خندانک
        درودها .
        جالب بود.
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۲۷
        درود جناب خوشروی عزیز،خیلی خوش آمدید،بله چندین سال موارد را در مورد شعر های سپید شرح دادیم و از ما بزرگتران هم درس دادند و دیگر جایی برای این مسائل نمیبینم
        من توانم را انجام میدهدم،و قطعا قواعد علمی و هنری مختص خودم را اجرا میکنم،دیگر هر مخاطبی خوشش آمد نوش نگاهش و هرکه خوشش نیامد دفعه ی بعد زحمت خواندن به خود نمیدهد.
        پای یک شعر مجال شرح مثلا یک مکتب هنری واقعا برایم مقدور نیست چنان گذشته ها. خندانک
        از حضور عزیزت خوشحالم خندانک
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۱:۵۵
        سلام بالاخره افرادی تازه وارد هستند حقیر حدود سه ماهست آمدم درین سایت آموزشی آیا نباید این امکان فراهم شود که بدانیم سپید قافیه میخواهد یا نه چون سالها پیش بحث شده است بیش از صد هزار اثر درین سایت است از کجا بدانیم در کجا بحث کردید مطلب بعد آنکه ذیل اثر شما چه بنویسم که مرضیتان باشد و اساسا چرا گزینه نظردهی را برای مخاطب فعال نمودید شما اثر را در سایت قرار دهید بدون امکان نقد و نظر هر که فهمید فهمید هرکه نفهمید خوب نفهمد
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۲:۲۸
        آقای آزاد باز بودن نقد یعنی اگر نقدی دارید بنویسید،بنده تمایلی به آموزش شما ندارم ،بزرگان هم کتاب در این زمینه نوشته اند و میتوانید مطالعه کنید،بجای بیشتر نوشتن و شلوغ کردن بهتر است کمی دقت کنید تا نیازی نباشد من به شما توضیح بدم .وقتی تازه وارد هستید پس سعی نکنید به من یاد بدهید نقد شعرم را ببندم یا باز بگذارم.
        هر نقدی بر این شعر باشد میپذیرم .
        اگر جویای آموزشید تشریف ببرید جای دیگر.
        در صورت حرافی بیشتر مجبورم شما را از ورود به این صفحه مسدود کنم
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۶:۳۷

        سلام مهمانی بودم آمدم و رفتم ولی اگر باز اثری از شما در سایت قرار گیرد شک نکنید خواهم آمد و خواهم خواند خداحافظ ارادتمند مانادوستان سیاوش
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۷:۱۹
        میگم یه سوال فنی محمدرضا جان :
        تو چرا هر روز خوش تیپ‌تر میشی ؟
        و من چرا هر ساعت کچل تر ؟
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۷
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۰۰
        خوشروی نازنین
        همچنان منتظر واکاوی تان در پای خون سروده ام خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۲
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۴
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۴:۳۸
        سلام مجید عزیزم.
        سلام مانای عزیزم .
        سلام آزاد عزیزم.
        اول مجید جان مجید من باور بفرمایی نکنه ای که می‌نویسم الکی نمینویسم حتی بزرگوار بیکار که میشوم نوشته های شما را در سایت های دیگر رامی‌خوانم مثلا چند روز پیش بود پیام مجید را که شش سال پیش در یکی از سایت ها برای جناب حسنلو نوشته بودند مطالعه میکردم

        و مجید عجب توضیح کاملی داده بود برای یکی از اشعار جناب حسنلو .و جناب حسنلو هم توضیحات زیبایی ارائه داده بودند نام شعر یادم نیست.
        بعضی از توضیحات برای شعر ها قبلا ها داده شده و اینکه حالا بعد از چندین سال دوباره یک سری از توضیحات مجددا داده شود .وقت گیر و از حوصله خارج است .شدیدا قبول دارم.
        شعری نوشته می‌شود و شاعرش دغدغه های خود را بر روی کاغذ آورده و حال توضیح اضافه شاید باعث پیداشدن ضعف های ناخدا گاه شود به هر صورت هیچ کدام ما که حافظ و سعدی و مولانا نمی‌شویم و مسلماً ضعف هایی هم هست.
        باتشکر از جناب قلیچ خانی.
        استاد مانای عزیزم.
        درود و بزرگوار یک عکس است.و از بی عکسی هی رنگ هایش را عوض میکنیم و برای جوانی مان است .
        تصویر فی الحالمان .حالی ندارد.
        درود بر شما.
        درود بر سیاوش عزیز سیاوش من یک مثال بزنم.و با مثال کار را شروع کنم.
        انیمیشنی نشان می‌دهند ...و شما دوست عزیز می‌گویید به به چه قدر زیبا بود.
        و شمایید که این انیمیشن را جدیدا دیده اید و تکرارش به سن شما خورده.
        در صورتی که دیگران این برنامه را در زمان نوجوانی خود دیده اند .
        و جای سوالی برایشان نیست.
        و حال اینکه اگر من نوعی سوالی دارم که برنامه را بعد از بیست سال میبینم ...
        دیگر مشکل من است و باید آستینی.بالا بزنم و بروم به دنبال جواب سوال هایم .
        درودها دوستان و شاعران عزیز.
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        گل تقدیم همگی.
        خندانک

        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۴:۵۰
        درود محمد رضای عزیز و دوست داشتنی،یادش بخیر جناب حسنلو هم از آن شاعران هستند که کارهایش را و خودش را خیلی دوست دارم،هرکجا هستند حالشان خوب باشد الهی.
        لطف کردید به بنده سر زدید و زحمت نوشتن را منت گذاشتید بر من.در پناه خدا باشی دوست جان خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۶:۲۹
        هستش
        و راجع به شعرهام‌خصوصی مطلب می فرسته
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۷
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۰۱
        خندانک خندانک خندانک اینم گل واسه خودتون
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۲
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۲:۱۳
        خندانک
        سلام خندانک
        شعرزیباوجانداری بود درودبرشما خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۲:۱۷
        درود جمیله خانوم گل خندانک
        خوش آمدید و سپاسگذارم از شما خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۵
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۵۷
        حضورتان سبز خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۱۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۳
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۰۸
        سلام ..... اول از هرچیز یک ترفند مانایی نشانتان بدهم . حتمن بارها برایتان پیش آمده که به هر علتی کامنتی که نوشته اید قبل از ارسال از بین برود و شما ناچار به ترک صفحه یا مراجعه و تایپ مجدد شده اید . بهترین راه آن است که ابتدا در واتساپ بنویسید و بعد اینجا کپی کنید . یا قبل از ارسال اول متن را کپی کنید .

        همین قدر کوتاه بگویم که قافیه در شعر سپید مجبور نیست اما ممنوع هم نیست و چه اشکال دارد اگر گاهی وزن درونی شعر به جدار بیرونی اش نیز سرایت نموده و اسباب نشاط گردد ؟ و در مورد یک دستی زبان هم بگویم که به مفهوم زمانی آن است و نه به معنای بومی کردن آن . ما سه نوع زبان برای گفتار داریم :

        ۱- زبان قدیمی ( آرکاییک )
        ۲- زبان رسمی ( معیار )
        ۳- زبان محاوره ( کوچه بازار )

        در شعر چنانچه بخواهیم نقل قول کنیم گذار از هرکدام از این زبانها به زبان دیگر عیبی ندارد :

        مثال :
        مرد بقال از من پرسید
        چند من خربزه می خواهی ؟
        من از او پرسیدم
        دل خوش سیری چند ؟


        زبان اصلی شعر در اینجا معیار است ، اما مرحوم‌ سهراب بخاطر لوکیشن این جملات که در بازار بوده از همان گفتار محاوره استفاده کرده است .

        اما شاعر برای کاربرد کلمات از زبانهای بیگانه ( بومی یا برون مرزی ) دستش به فراخور معنا باز است . زیرا اگر بنابر محدودیت و ممنوعیت این واژگان باشد ، درصد بسیار بالایی از واژه های فارسی در واقع فارسی نیستند . ما به هرحال برای رادیو / تلوزیون / و بسیاری اختراعات و بسیاری مکاتب هنوز نامی پیدا نکرده و رواج نداده ایم . در شعر قطعنامه از احمدشاملو واژه های انگلیسی و نام بزرگان را یادم هست که به کار برده بود . همینطور عبارتها و کلمات هندی در شعر سهراب یا کلمات محلی در شعر نیما
        قدیم ترها نیز حافظ و سعدی و مولوی و ... عبارات و کلمات خارج از فارسی کم نداشتند . مثلا همان بیت اول دیوان حافظ که با \" الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها \" شروع شده و نه فقط عربی ست و اکثر مردم عادی معنی اش را نمی دانند ( الان ملت می ریزن توی نت ) بلکه کل جمله نیز اقتباس از یزید بن معاویه بوده .
        یا مثلا در داستان کنیز و پادشاه که حضرت مولوی از \" استثنا \" می گوید و مرادش جمله ی \" ان شاء الله \" است و البته هر دو عربی . یا در داستان رزم علی و عمربن عبدود یک بیت این چنینی دارد :

        راز بگشا ای علی مرتضا
        ای پس از سوء القضا حسن القضا


        پس وقتی ما از سلامت و یکدست بودن زبان حرف می زنیم ، منظور حفظ حتی الامکان لهجه ی حاکم بر شعر است که یا محاوره باشد ( مثل مرحوم پناهی ) یا معیار ( مثل مرحوم‌سپهری ) یا آرکاییک ( مثل مرحوم اخوان )
        وگرنه کاربرد کلمات بیگانه ( چنانچه طبیعت شعر را مختل نکنند ) منعی ندارد ، همچنانکه پیش از این نداشته . نه فقط کاربرد عبارات و کلمات زبان دیگر ، بلکه اصطلاحات علوم دیگر مثل نجوم و موسیقی و ریاضی و فلسفه و ... هم کم نبوده و حتا شاعران برای نشان دادن دایره ی دانش خود به آن تمسک جسته اند . آنجا که حضرت حافظ می فرماید \" صراحی گریه و بربط فغان کرد \" یا جایی که مولانا می فرماید : \" عشق اسطرلاب اسرار خداست \" و از این دست مصاریع و ابیات و عبارات ، همه گواه صدق ادعای این نوشتار است .
        حالا اینهمه صغرا کبرا کردم تا برسم به امپرسیونیسم ....

        همه ی اهل خرد بر این صحه می گذارند که گاهی کلماتی هستند که همتایی در زبان دیگر ندارند . و برای توضیح آن شاید مجبور به توضیحاتی چندخطی شویم . یا معادلی که مفهوم دقیق آن کلمه را برساند ، پیدا نمی شود . در دهه هفتم یا هشتم قرن ۱۹ میلادی ، گروهی از نقاشان در پاریس بر اهمیت و تاثیر نور بر رنگها تاکید داشته و سعی کردند به جای ترکیب رنگها ، از خود رنگهای اصلی استفاده کنند و در واقع ترکیب آنها در خود بوم نقاشی صورت بپذیرد . آنها دلیل این کار را حفظ اصالت منظره ی مادر می دانستند و معتقد بودند اثرشان صادقانه تر است . در واقع می توان این سبک از نقاشی را که به هنرهای موسیقی و ادبیات و سینما هم سرایت کرد ، نوعی وفاداری به طبیعت دانست . پس اگر بگویم امپرسیونیسم و نچرالیسم هردو از یک مادرند ، و حتا دیدگاه ژان ژاک روسو رو نوعی امپرسیونیسم اندیشه بدانم ، شاید تا حدودی محق باشم . پس امپرسیونیسم به حقیقی بودن ، صداقت و طبیعی بودن و بکارت یک تم اصرار دارد . حالا اون تم اینجا چیست ؟ چشم السیا
        خوب پس السیا ( معادل یونانی حقیقت و کاراکتر شعرهای مجید ) چشمانش نشان از صداقت و طبیعت و بکارت دارد . و به هیچ تصنع و فریب و دوز و دروغی آلوده نیست . و رنگین کمان نیز رنگهای حقیقی اند که از پس باران نمود پیدا می کنند و خویشتن آشکار ، و حقیقت البته بار ثقیلی ست و محملی سنگین وگرنه کمر رنگین کمان از دشواری اش خم نمی شد . از خواص قصیده های قلیچ عبارات تک ضرب است که شاعر به جای توضیح یا تعمیق آنها در شعر ، سعی می کند در حد نیاز و به شکلی کدوار آنها را بیان کند و کشف علت و اسباب آن را بر عهده ی مخاطب می گذارد . در اینجا نیز :

        انجمن انجیرهای هنر کال
        منقار های نقد منصف صاف
        صفوف سینه ی برهنه تا به ناف
        و کلیساهای کلیشه وار و کج
        معصومانه ی مسموم
        دل های مقوایی
        سیگار های فلزی
        اعضای پارلمان بی سر
        اروتیک فرزند
        پازل های مکعبی مادر

        کدهایی هستند که گشایش هرکدام از آنها باعث باز شدن قیود و عقود اثر گشته و راه را بر فهم و تعمق آن آسان تر می کنند .

        نقد را در جواب دوستمان سیاوش آزاد پرانرژی نوشتم که از بابت کلمات بیگانه و مقفا در شعر پرسش کرده بود . و امید آنکه پاسخی در خور داده باشم .
        و این را نیز اضافه کنم که برای شناخت هر شعر ، شناسایی پس و پیش هنری آن شاعر و کلیشه های قلم و شخصیت او نیز می تواند چراغی فرا راه نقد اثر باشد . ما اغلب در نقد و تحلیل هایمان این مهم را فراموش می کنیم . این است که ممکنست حضور محبوبه در شعر سلمان و السیا در شعر مجید و آیدا در دفاتر بامداد و ری را در قلم صالحی و البته خانم بنده یعنی گلاله ( خندانک ) در دیوانگیهای مانا برایشان آبستن حیرت و پرسش باشد . هرچند اگر از خود ما نیز بپرسند ، نه از ازل چیزی به یادمان می آید و نه تاریخ دقیق ابد را می دانیم .... اما السیا اگر حقیقت است ، آیا حقیقت امری نسبی ست یا مطلق ؟
        و آیا این معنا را می توان بر واژه سوار نمود و آیا این روح برهنه ، در تنی آرام می گیرد ؟ یا تن و جان و فکر و حس را نیز به دنبال کشیده و در آفاق محو می شود ؟؟
        آیا شاعر السیا زنده است ؟


        مانا
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۳۵
        درود مهرداد عزیز،من که حوصله ی این همه‌سوال رو ندارم و حوصله ام در تولید محتواها صرف میشود،اما اینقدر بگویم که مثلا مکعب خود اشاره به کوبیسم دارد و کوبیسم و امپرسیونیسم باز در جایی به هم ربط دارند...
        باز کردن کدها کار من نیست بلکه خلق انها کار من است.
        و میدانم این روزها. کسی حوصله ی شکافتن اعضای پارلمانی که سر ندارند را ندارد و اساسا شعر من همیشه در بی مخاطبی به انزوا کشیده میشود که یادم هست شعری در این زمینه سروده بودم که دلم به بی کسی و شعرم به بی مخاطبی عادت دارد.
        سمت و سویی از شعر سپید که به ثقیل بودن گرایش پیدا میکند و در همسایگی شعر حجم توقف میکند برای مخاطب عام سروده نمیشود و مختص نوعی خاص از ایدئولوژی فکری یا اجتماعی میشود،در ذات این آثار دیده شدن عامی بیلبوردی وجود ندارد،چرا که برای اقلیتی سروده میشود.
        تشکر از زحمت نقدی که کشیدی و قطعا از ضعف من در حوصله ی پاسخ ها اگاهی لازم رو داری و بیش از آن در سواد متونی هم قطعا حکم استادی دارید و کلاس درسی برای من نوعی هر بار مهیا میشود.
        سپاس از همه ی عزیزان.
        الثیا هم حقیقتی هست که اثبات آن یا دادن نسبت زندگی و مردگی و هرچیزی که به وقوع و واقعیت محدود میشود تنها مسیر باور و فهم اورا به بیراهه خواهد برد،به قول خواهرم گلاله: الثیا حقیقتی ست که هست ،نه می آید نه میرود.
        همانطور که خود شاهدی هر وقت کسی ادعای الثیا بودن کرد لباس حقیقت بر تنش بزرگ بود و طولی نکشید که خود از این ارتفاع وجودی ترسید و به جای پیشین خود بازگشت. خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۰۲
        اصلا بحث بی مخاطب بودن کاری به قوت و ضعف و سبک و خاص و عام بودن شعر ( در سایتها ) نداره . اینجا محل مبادله و معامله س . باید به دیگران سر بزنی تا بهت سر بزنن . اگر مانا سرش شلوغه هیچ ارتباطی شاید به کیفیت کارش نداره . بلکه چون یکسال و نیم اینجا وقت گذاشتم ملت هم پاسخ میدن . وگرنه خود مولوی بیاد اینجا وقتی صفحه ی کسی نره اونام نمیان . ولی شما برو همه صفحات بعد هر از گاهی هم بگو :

        خاله ملکه مورچه داره
        دور و برش کوچه داره


        قطعا بازدیدش از حافظ هم بیشتره .
        نگاهی به ستون پر مخاطبین ها بنداز ، هممون از کسانی هستیم که فعالیم وگرنه لزوما شاعران خوبی نیستیم .

        در مورد دوستانی که لباس مورد نظر را می پوشند . آنها گناهی ندارد چون خود ما انتخاب کرده ایم . یادمه پنجسال تمام یارو خودش می گفت بابا‌ من اون موعود مقدس حضرتعالی نیستم . میگفتم بیخوووووود خودتی ..
        و تا کشف گلاله راه درازی پیمودم . اما اگر گلاله هم روزی مرا تنها گذاشت راستش من تقصیر را در خودم می بینم . عزیزی چند روز پیش کامنتی برایم فرستاد که " مهربانی فقط شعر گفتن نیست " و تازه‌ یاد این افتادم آیا برای این زن که خانم دو جهان بنده شده غیر از شعر چه کاری کردم ؟ آیا برای فعل و نظرش احترام قائل بودم‌؟ آیا هیچ وقت دلش را نشکستم ؟ آیا پناه راز و نیازش بودم ؟ آیا در رشد او کمکی کردم ؟ آیا تکیه گاه اندوهش بودم‌؟ و هزار اما و آیا دیگر که بعدش به خودم‌نهیب زدم " والا مانا غیر از استرس دادن به گلاله کاری براش نکردی و گلاله بودنش مقامی نیست که منت بر او بگذاری ، مسئولیت است که بر دوشش نهادی و اوست که باید طلبکار باشد که آخه مرد مومن این‌چه کار بود با من ساده روا داشتی ؟ "

        راستی امشب جای خیلی چیزها خالی ست خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۱۶
        سلام و سپاس از تشریحی که عزیزم مانای ماندگار فرمودند اما نکاتی دارم
        1-حقیر اثری دارم که کهن، معیار و عامیانه را در هم آمیختم و در منظر خودم تنافری ایجاد نکرد چرا این سه باید تفکیک شوند؟
        2- اگر کاربرد قافیه در سپید مجاز است چرا اکثرا رعایت نمیشود با اینکه قافیه زیبایی آفرینست و هنر مگر به غیر از خلق زیباییست
        3-در اینکه آن مصرع از آن شقی باشد امریست اختلافی و برخی معتقد بدین امر نیستند
        4-آیاداستان عربی متفاوت نیست و آیا میتوان آن لسان مبین را بیگانه دانست؟ مضاف بر آن آیا زبان فارسی هم اکنون در مصاف عربی است یا تحت تهاجم زبانهای فرنگ؟
        5-آیا وظیفه مخاطب کد ببخشید رمزگشایی از اثر است در عصر سهل گویی جایگاه صعب گویی چیست؟
        دوستدار و شاگردتان سیاوش
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۳۲
        سلام‌و عرض ادب
        عرض کردم که به فراخور محتوا می توان تداخل زبانها را تحمل کرد . ولی رای منتقدین بر یکدستی لهجه است . چرا که تغییر لهجه تولید دست انداز می کند

        تولید قافیه مجاز است . و لکن اکثر شعرای سپید ( البته اگه واقعا شعر بگن ) تاکیدشان روی عدم استفاده از قافیه است . ولی اگر کسی هم استفاده کرد به نظرم به زیبایی کارش کمک کرده

        ظن اقوی آن مصرع را از یزید می دانند . البته بحث هم چندان در مورد سراینده ی آن نیست . صرفا خواستم حضور زبان عربی را به عنوان مدرکی دال بر حرفهایم نشان دهم‌


        زبان عربی به هر حال زبان ملی ما نیست . و اگرچه بسیاری از کلمات آن دیگر عادی شده اما باز هم زبانی ست غیر
        و البته ای کاش ما هم مث اعراب زبانی چنین فخیم داشتیم

        کد دار بودن شعر و هنر زمینه ساز بحث و میزگرد است . مثلا لبخند ژوکوند که همچنان جذابه یا سخنرانی های سروش در باب مولوی که در واقع " شرح گفتن رمزی از انعام او " ست .
        اصولا زبان نمادین دیرتر کهنه می شود . و البته ذائقه ها متفاوتند .

        عزیزمی سیاوش جان . ببخشید خوابم میاد و درد قفسه سینه هم داره اذیتم می کنه عذرخواهی اگر کوتاه و سرسری نوشتم و سپاسگذارم که باب اشتراک و تبادل را گشودید خندانک
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۰۱:۱۶
        سلام متشکر از تشریحی که فرمودید ببخشید دیروقت مزاحم شدم
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۵
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۳
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۲۶
        درود
        بله به زعم من الثیا حقیقتی ست که هست نه می آید و نه می رود
        اما آنچه از خودِ الثیا مهم تر است پذیرش اوست که به گمانم برادرم -همانگونه که جناب ثنایی نسب مرقوم فرمودند- شعر، شاعری و شعور همراه با بصیرتی ژرف را توام در شخصیت والای خویش دارند که سبب امتیازهای ویژه ای در ایشان شده است.
        پذیرش امری ست که تنها از قلب های شجاع و زنده بر می آید.
        برادرم؛ الثیا مبارک وجود نازنینت.
        الثیا حقیقتی ست که هست آنچنان که هست؛ نه آنچنان که باید باشد
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۱۵
        درود
        از دیشب و پریشب که وول خوردم در میان شعرهای ارسالی و جدول نقد را مرور کردم و همینطور جدول پرمخاطب ترین را و اینور و آنور گشتم بالاخره چند مورد شعر واقعی دیدم که بخاطر آنها عضو شدم . آن آقای مانا و آقای مولایی کارشان حرف نداشت و خانم عبدلی که تجربه اش انگار کمتر بود و لیکن پای در کفش اراده و مکاشفه کرده بود و همین باعث شد پای صفحه شان مطلبی کوتاه بنویسم . اما از این کانال و از آن کانال سر از اینجا در آوردم . نام خانوادگیتان مرا یاد زنده یاد علی قلیچ خانی انداخت که شوربختانه کتب شان یافت نمی شود و در زمان خود نیز رسانه های جیره خوار او را کشف نکردند . در زمانه ای بی رحم هستیم که انزوا و ستم و آپسوردیت حاکم را تنها می توان به زبان کد و نشانه های رمزی بیان کرد که اولا فضا برای برداشت های متنوع ایجاد شود و ثانیا راه اختفا آسانتر گردد . نمادهای جالبی در این اثر دیدم که می ترسم شرح آنها را توهین به شعور مخاطب تعبیر نمایند . هرچند در نقدی که اون بالا نوشتند به برخی سوالات پاسخی درخور داده شده ولی رسالت نقاد در مواجهه با چنین آثاری علاوه بر دفاع از آنها ، تشریح نیز هست . در این شعر ما دو اردوی متخاصم داریم :

        اردوی حجم
        اردوی رنگ

        اولی به واقعیت و خط و نقطه نظر دارد
        دومی به حقیقت و نور و جلوه

        اولی پی لذت است ( و فرزندش اروتیک )
        دومی پی کشف است ( و سازنده ی الثیا )
        اولی کوبیسم است و بر مکعب ها اصرار دارد
        دومی امپرسیونیسم است و از فیزیک پیشتر رفته

        اما الثیا در این شعر زن نیست . بلکه زنانگی ست
        زیرا زن ها ممکنست زنانه نباشند و زنانگی را نیز می توان گاه از کائنات گرفت . چرا که حقیقت نیز در واقع جلوه ای زنانه دارد وگرنه اینهمه تکاپو برای همآغوشی با آن معنا نداشت . انسان تشنه زن نیست بلکه کشته زنانگی ست . زن می میرد . می آید . می رود ولی زنانگی همیشه هست . زن پیر می شود اما زنانگی همواره جوان است .

        در اردوی راست این لشکر جرار هستند :
        ۱- سیگارهای فلزی ( که توخالی اند و دودی بی مایه دارند )

        ۲- سناتورهای بی سر ( که فکر ندارند و از اندیشه و حتی جایگاه اندیشه نیز بی نصیبند )

        ۳- دل های مقوایی ( که تپش و خواهش ندارند و چگونه از مقوا توقع عاطفه و عشق می توان داشت )

        ۴- معصومیت مسموم ( عصمت تنها با اختیار معنا دارد وقتی محدودیت باشد عصمت نیز معلول بی ارادگی است پس اختیار هوایی تازه است که عصمت را فربه می کند و گناه را نیز . اما عصمت مسموم تعابیر فراوانتری دارد . که من تنها از زاویه ی خود بیان کردم


        اما در اردوی چپ عشق است که با الثیا اعلام وجود می کند و رنگها قالب مکعبی را رها کرده و از راه خورشید بر بوم شعر می نشینند . تا منشور شاعر آنها را به دلخواه و بر اساس طبیعت و طینت شان تجزیه کند . اینجور است که در پایان شعر رنگین کمان رخ می نماید و تازه می فهمیم در این شعر تمام وقت زیر باران بودیم . باران حقیقت . باران الثیا

        دستتون مریزاد
        و چقدر حالم خوب شد با این شعر
        و با این شاعر
        و با این شعور خندانک خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۳۹
        درود جناب ثنایی نسب،ابتدا ورودتان را خوش آمد عرض میکنم ،راستش ابتدا از جناب علی قلیچ خانی گفتید و روحش شاد ،در کودکی خاطرات جذاب و گاها عجیبی با ایشان داشتم.و اتفاقا کتابشان را با امضای همسر عزیزشون روح انگیز خانوم دارم که دو سال. پیش دادم مانا مطالعه کنه.
        یکی دیگه هم دارم که میتونم تقدیم شما کنم.بربازوان باستانی فولاد نام این مجموعه شعر هست.
        اما از این مهم که بگذریم،بنده سالها بود نقد موشکافانه،و درک شعری که زوایای از عمد تاریک شعر را بشناسد ندیده بودم مگر از همین جناب مانا.و گاهی گلاله،که البته نقد های خود جناب مانا هم. نسبت به سالهای پیش رو به افت میبینم چون بجای کیفیت و عمق به تعداد بیشتر تمرکز دارند.
        لذت بخش است دیدن کسی که هرچه پشت کلمات پنهان میکنم ،می یابد.و در واقع تمام لذت هنر همین کشف ها و یافتن ها ی ساده ترین حرف ها در پشت پیچیده ترین یا اقراق آمیز ترین اشکال است.
        از شما سپاسگذارم و برایتان دعای خیر و ارزوی آزادی و دلخوشی. دارم. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۵:۱۶
        خندانک بنده را چوب کاری نفرمایید جناب قلیچ خانی عزیز
        باور کنید آنچه نوشتم از ته دل بود و اگر کسور و قصوری بوده قطعا از ناحیه کم اطلاعی و کم خردی بنده است . شما و نیز دوستانی که نام بردید و در این دو روز مطالب شان را اینجا و آنجا خواندم همگی در سطح بالایی هستید و امید آن دارم که در جمع نازنینتان خوشه چینی کنم خندانک
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۶
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۵۸
        پازل زیبایی چیدید ... لازم شد به صفحه ام دعوتت کنم و مسیر را فرش نمایم .
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۱۹
        خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۴
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا مرادی( مراد )
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۰۹:۲۸
        سلام
        سروده بدیع و زیبایی است
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۱۸
        جناب مرادی،درود و خوش آمدید خندانک
        سپاسگذارم خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۶
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۵۹
        خوش آمدبد خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۱۱:۰۸
        سلام و عرض ادب
        تنها می توانم بگویم
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۱۱:۴۴
        درود جناب عسکری عزیز
        خوش آمدید و سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۶
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۵۹
        همشهری دکتر خوبی؟ خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۴
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۱۹:۲۲
        سلام و احترام
        بسیار تلخ و گیرا
        درود بر قلمتان
        خندانک خندانک خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ ۱۹:۴۱
        درود آقا مسعود،خیلی خوش آمدید و سپاگذارم از شما خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۷
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۵۹
        مسعود خوش تیپ خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۲
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        امين آزادبخت
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۳۱
        سلام بر مرد سرزمین آرش...

        سپید خوش تراشی بود

        باغتان سبز است...

        نیز هم

        رد پای سیاوش،
        غنیمت است.


        درود بر دو عزیز.


        با سپاسمندی خندانک خندانک خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۱:۱۰
        درود جناب آزاد بخت گل خندانک
        روزگارت. نستوه و دلت شادمان
        خوش آمدی خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۷
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۰۰
        متشکرم مرد دانا خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۲
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۵:۰۴
        سلام و درودهای بیکران
        حقیقت رو عرض نمایم مدت مدیدیست
        شعرها را فقط می خوانم و دردنیایی که همه چیز هست و
        همه چیزنیست به اکنون بیندیشیم به زندگی ودرآن
        جاری واینکه برای تمام دوستان برای همه ی انسان ها
        آرزوی بهترین ها رو داشته باشم .
        بسرایید به مهرونوروعشق همیشه خندانک خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۵:۵۱
        درود به به منیژه خانوم قشایی مهربان و ادیب.
        به عقیده ی من هم گذشته و آینده مفهومی جز اکنون در زمان خودشان نداشته و نخواهند داشت،تنها با اکنون است که به معنی زمان پی خواهیم برد و زندگی تنها زمانیست برای وقوع
        امیدوارم از فرصت زندگی لذت ببرید و به خانواده سلام مرا برسانید،خصوصا دو فرشته ی کوچک و زیبایتان. خندانک خندانک
        خوش آمدید و سپاسگذارم
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۶:۵۸
        سلامت باشید مهربان دلت آرام و بر مدار لحظه های مهربانی برقرار شعادتمند باشیدو برقرار همیشه .ممنون خندانک
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۸
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۰۱
        قرص آرامبخشی به نام منیژه خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۲
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۷:۰۰
        درود بر شما
        چون سروده های پیشین شما ،برایم جالب بود
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۱۱
        درود سرکار خانوم کاسیانی،خیلی خوش آمدید،سپاسگذارم از شما و چنان همیشه لطف داشتید خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۸
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۰۱
        از خوبهای سایت خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۲
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۲۰:۲۶
        درود جناب قلیچ خانی بزرگوار
        زیبا بود
        صفحه تان با بحث های داغش جالب است
        پایدار باشید
        خندانک خندانک خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۴۳
        درود سرکار خانوم گودرزی خیلی خوش آمدید و سپاس از شما خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        يکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۱۸:۴۸
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۰۰:۰۱
        فعال و پویا و نجیب خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۲
        ❤️🧡💛💚💙💜🖤🤍🤎
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۵۶
        وقتی باران در نگاهت
        سفیر سلام فروردین است
        چه از نگاه من می ماند
        جز رنگین کمانی در ستایش خورشید؟

        درود و عرض ادب و احترام خدمت دوستان ناب و برادرم خندانک خندانک

        زیستن در دنیایی که هر مفهومی در آن است به تعداد تمام انسانها تعبیر و معنی دارد، کمی سخت می نماید. دنیایی که هر انسانی در آن، مرکزیت و محوریت خاص خود را دارد و به تعبیری دنیا مراکز متعدد دارد.
        اما ورای این نوع نگرش به دنیا و انسان ها خوشبختانه امری جلوه گر است که بر کسی پوشیده نخواهد ماند و اشتراکی موجود است که محدود به فرد نیست و آن حقیقت است. و آنچه مهم است، پذیرش حقیقتی ست که فارغ از جهت گیری انسان ها مسیر خویش را به درستی می پیماید و ابایی از موجودیت ندارد.
        آنچه سبب ترفیع روحانی و شخصیت سازی در انسان ها میشود در واقع در قدرت پذیرشِ حقیقت است. و میبینیم که این پذیرش از سوی شاعری عالی رتبه چون جناب قلیچ خانی چگونه منجر به شناخت حقیقت شده است.
        و آنچه که در آثار ایشان بارز است، شعر بازتابی از شعور و بصیرتی ژرف است. نه به رخ کشیدن معلومات است و نه تلاشی برای بودن.
        شعر جناب قلیچ خانی حقیقتی ست که از درون می جوشد نه ابزاری که ساخته می شود. نوری ست که می تابد و چشم را بینایی می بخشد. نسیمی ست که آرام می وزد اما تاثیراتش چنان عمیق است که روح و ذهن را با خود می برد و در هزارتوی معناها به روشنی راه می گشاید.

        سخن در باب معرفتی که در این شعر رخ می نماید بسیار است و مجال اندک.
        سپاس ها از جناب قلیچ خانی و عرض پوزش از حضور اساتید گرانقدر خندانک

        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۲:۳۲
        گل آلاله ام
        بودن و سرودنم از تو بود . همچنانکه هست
        پیش از آنکه به نوری که از آن آمده ام واصل شوم و از این زندان سکندر رخت به دیگر جا افکنم ، باید بگویم چقدر خوشحالم که خط تو رو اینجا خواندم .
        تا ابد دوستت دارم خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سامان ثنایی نسب
        سامان ثنایی نسب
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۷:۵۴
        سلام بانوی عزیز
        ممنونم از نگاه نافذتان و به گمانم نامی از بنده برده بودید که خواستم تشکر نمایم . اما در مراجعه مجدد دیدم ویرایش نمودید یا اینکه از ابتدا امر بر بنده مشتبه شده است
        به هر روی بابت نکات ارزنده ای که بیان فرمودید سپاسگذارم
        ارسال پاسخ
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۱۸:۱۲
        درود جناب ثنایی نسب ،در کامنتی در جواب نقد مانا هست که نام محترم شما برده شده است... خندانک
        ارادتمندم خندانک
        مجید قلیچ خانی
        مجید قلیچ خانی
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۵:۰۳
        هزار گل تقدیم خواهر فهیم و دوست داشتنی که راه حقیقت را همیشه برایمان روشن میکند خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0