شنبه ۳ آذر
بماند.... شعری از رامین خزایی
از دفتر رباعیات نوع شعر رباعی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۵ آذر ۱۴۰۰ ۰۳:۰۳ شماره ثبت ۱۰۵۰۹۳
بازدید : ۱۶۷ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب رامین خزایی
|
کاری نکن ای دوست که خویش از تو بماند
او آمده بودست که پیش از تو بماند
مانَد که لِسان لال و به سامان چو سَنانم
نگذار بگویم که چه ریش از تو... ، بماند
با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
رامین خزائی
|
|
نقدها و نظرات
|
با درود و احترام فراوان و عرض تشکر بخاطر التفات حضرتعالی به خط خطی های این بنده کمترین، با توجه به پرسشی که ایراد فرمودید، جملاتی را بعنوان درس پس دادن در حضور استاد به خدمت شما سرور گرامی عرض میکنم:
ای کسی که من دوستت دارم، کاری نکن که خویشاوندانت از تو دوری کنند. او (کنایه به کسی که بیشتر از تو ادعاهای آنچنانی داشت و حالا تو حرف او را گوش میکنی) فکر میکرد برای همیشه در دنیا خواهد ماند، و به همین دلیل فکری برای عاقبتش نکرد کاری به این نداریم که جلوی زبانم را گرفته ام و مثل آدمهای لال شده ام و حرفی نمیزنم و در این شهر و دیار، همچون سنان بن انس که آن گناه بزرگ را مرتکب شد، و در اواخرعمر دیوانه شد، خودم را گناهکار معرفی کرده ام، نه تو را (یعنی فداکاری کرده ام) به کارهای ناپسندت ادامه نده و کاری نکن که طاقتم طاق شود و زبان به گلایه باز کنم و بگویم که تا چه حدی دلم از تو زخمی و جریه دار است بیخیال. بهتر است این حرفها را ادامه ندهم که کار خراب میشود
سپاسگزارم ♥ | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.