جمعه ۲۵ آبان
استخوان کبود شعری از رضا چیرانی
از دفتر قدرمطلق نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۴۸ شماره ثبت ۱۰۱۸۵۳
بازدید : ۱۹۳ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب رضا چیرانی
|
دلواپسِ رویای شیرینی که زخمی شد
میان دود و آهن
پا به پای این شلوغی
لای تشویشِ خیابانهای بی وجدان
به هر سو مشت کوبیدم
ولی باز استخوان های خودم له شد
تنم مانند خوزستان
غریب و تشنه و خاموش
شب تا صبح را، لبریزِ نجوای "هدایت"ها
لبم را تلخ میبوسید
سیگاری که خشنود از تجاوز های بیگاهش، به نیشم میکشید هرشب
دلم میخواست قلبم را
میان ماسه های نرم ساحل، دفن میکردم
که با امواج، بوی زنده ماندن خاطرش باشد
دلم میخواست روی سینه ام
روی تمامِ استخوان های کبود از فقر
"تگ" میکردم انسانهای پاک و تازه را
شاید تمام کودکان کار را
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مطالب جدیدی هم داشت .
موفق و مؤید باشید .
در پناه حق.