سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
شعرت را چندین بار خواندم زیبا بود، قوی بود و استخوان دار
همان چیزی بود که از محمد جواد انتظار میرفت اما
نقدی را که میخواهم بنویسم برای خود خودت است چرا که محمد جواد را شاعری تشنه ی یادگیری و نقد پذیر و از همه مهم تر با ادب می دانم.
عهد کردم برای کسانی که در شعر و شاعری تاتی تاتی میکنند و
خودشان را خدای شعر میدانند و بی سوادی خودشان را قبول ندارند نقدی ننویسم چون وقت سایت وزین شعر ناب گرفته میشود و اطاله ی کلام است و مصداق بارز آیه ی
صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ هستند.
در خصوص ساختار شکنی و اینکه در بند آخر چهارپاره ات
مقید به قافیه نشده ای و وسط چهار پاره بیتی خارج از عرف آورده ای مطالبی را عرض میکنم.
محمد جواد عزیزم در شعر غزل های ناتمام سلمان عزیزم اشاره به این ساختار شکنی کردم چون نمیخواهم مطلب تکراری باشد از منظری دیگر این امر را واکاوی میکنم.
سوال آیا پزشکی که در عمل پیوند قلب، مغز را به جای قلب پیوند دهد درون قفسه ی سینه ساختار شکنی کرده و یا مرگ بیمار خود را رقم زده؟ و به جای آن پزشکی که بدون جراحی قلب باز با پرتو نگاری و یا اشعه درمانی رگهای مسدود را باز کرده کار کاریزما انجام داده؟ و نتیجه ی کدام موثر بوده است؟
در بحث ساختار شکنی در شعر هم روال همین است.
کدام بسامدها در شعرت را بالا پایین کردی، دامنه ی لرزش کدام واک ها را تغییر دادی که ادعای ساختار شکنی میکنی.
مگر غیر این است که بند بند شعرت روی نخ افاعیل و بحر تابیده شده. مگر نه این است همه ی بندهایت در قالب چهارپاره ای که دوبیتی های متصل به هم هستند و ربط و خط عمودی و افقی را در آنها رعایت کرده ای.
کدام رزونانس شاخه در شاخه ی شعر تغییر یافته که ما آن را ساختار شکنی قلمداد کنیم.
نیما اگر ساختار شکست سبکی در اندازه و قانون پدید آورد
اشل داد دست شاعران، قالب معرفی کرد که شعری را درون آن اگر جا دهیم یا جای می گیرد که میشود نیمایی یا جای نمیشود که هر اسمی میتوان بر آن نهاد
فرار از مسولیت و ناصحیح نوشتن و آخر شعر را به امان خدا رها کردن ساختار شکنی نیست.
دوستان سپید نویس و کلاسیک نویس هم هر وقت در پرداخت شعر کم می آورند قیود را رها کرده و ادعای ساختار شکنی دارند. اگر این روال ادامه پیدا کند و هر کس برای خودش سازی بزند چیزی از شعر و شاعری باقی نخواهند ماند
وقتی که قالب شعر در یک سبک ادبی طوری تغییر یافت که عین آن قبلاً وجود نداشته است به آن ساختار شکنی در شعر می گویند نه اینکه در قالب چهارپاره یا غزل شعری بگوییم و بعد قافیه ای را عمدا یا سهوا دستکاری کنیم و بعد مدعی ساختار شکنی باشیم.
دیکانستراکشن در ادبیات مقوله ای است که من خودم از آن استقبال میکنم و همیشه معتقد به پویایی هستم در هر حوزه ای اما قانون باید برای ساختار شکنی ارائه بدهی
بدون فرمولاسیون هیچ تغییری اثر گذار نخواهد بود و جز هرج و مرج وتباهی چیزی به ارمغان نمی آورد
ممنون که اجازه نقد دادی رفیق شاعر تمام جوان من
شعرت لایق تشویق ایستاده است
ارادتمند
سید هادی محمدی