سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 29 آذر 1403
    19 جمادى الثانية 1446
      Thursday 19 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۲۹ آذر

        صدای شکستن

        شعری از

        عنایت اله کرمی

        از دفتر پینوپروک (دفتردوم) نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۰ ۰۱:۲۰ شماره ثبت ۱۰۱۱۸۶
          بازدید : ۳۵۸   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        دیوارهای شهرِ من از دود خسته است
        حتی درختِ ناروَنَش دوده بسته است
        اینجا میانِ سارق و عاشق تمیز نیست
        امکانِ هیچ حرفِ دگر, جز مجیز نیست
        دروازه های شهر، فقط بهرِ بستن است
        تنها صدای رسا ، صدای شکستن است
        پل ها عریض و دایره ها تنگ گشته اند
        دل ها مریض و ناسره , یا سنگ گشته اند
        تبذیر و جام و زردیِ رخسارها ببین
        تزویر و دام و سلسله افسارها ببین
        نقشِ غریبِ خنده به دیوار می زنند
        خندق ، به راه و باورِ ابرار می زنند
        زنگیِّ مست ، راه خدا را بریده است
        تیغی دو دَم ، ز خادمِ بُت ها خریده است
        خنجر، به قلب و حنجرِ عشق و صفا زدند
        تیری ز کین ، به سینهٔ عهد و وفا زدند
        داغِ دغل ، به صورتِ انسان نشانده شد
        احساس را ، به ورطهٔ‌ حرمان کشانده شد
        از دسته های گل که فقط دسته مانده است
         گلدسته ، مثل غنچهٔ‌ گل بسته مانده است
        انصاف و داد ، در همه جا کیمیا شده
        حجّ و جهاد و ذکرِ خدا هم ، ریا شده
        اینجا کسی به کسی ، عطایی نمی کند
        نی ، شکوه از عذابِ جدایی نمی کند
        دیگر، دل از فِراق ، مکدّر نمی شود
        دیوارِ دل ، به لاله مصوّر نمی شود
        عشّاقِ شهر، پشت به حیلت نمی کنند
        شرم از خدای عشق و فضیلت نمی کنند
        آلاله ها ، به حسرتِ باران نشسته اند
        دلتنگِ رنگِ فصل بهاران نشسته اند
        دامانِ شهر، مدفنِ صدها شقایق است
        آه و فغان ، که شاهدِ قلبِ حقایق است
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۵۳
        درود استاد بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        مهرداد عزیزیان
        جمعه ۱ مرداد ۱۴۰۰ ۲۳:۵۴
        درود بر شما🌺🌺
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        جمعه ۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۳:۳۱
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2