شامگاه سرد زمستان

غزل بسیار بسیار زیباییست و در سریع ترین زمان ممکن جای خودش را در قلب پیدا میکند🌺🌺🌺👏👏👏👏👏
با توجه به وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
بنظرم بد نباشد یک دستی به سر مصرع ۱ و ۲ و ۵ بکشید جناب ابراهیمی و در مصرع آخر هم " ز" را جایگزین "از" کنید که وزن به نهایت سلامتش برسد.در آن ۳ مصرعی هم که عرض کردم با تغییرات جزیی میتوانید کیفیت وزن را ارتقا دهید🙏🙏

درودها جناب غریب

غزل بسیار دلنشینی است.

زهازه

پیرامون وزن مصراع پایانی، اگر بخواهیم همزمان از دو اختیار شاعری؛ یکی اختیار وزنیِ قلب و دیگری اختیار زبانیِ حذف همزه استفاده نکنیم، می‌توان مطابق با آن‌چه جناب عزیزیان ارجمند بیان نمودند، حرف اضافه‌ی (از) را به (ز) تبدیل نمود.

امّا درباره‌ی وزن مصراع‌های (۱) و (۲) و (۵) من مشکلی نمی‌بینم و احساس می‌کنم از اختیارات شاعری؛ به‌ویژه اختیار وزنیِ قلب استفاده نموده‌اید.

اختیار وزنی قلب بدین‌گونه است که اگر ضرورت ایجاب کرد، شاعر می‌تواند دو هجای بلند و کوتاه کنار هم را جابه جا کند: (─ ﮞ/ ﮞ ─ )

این اختیار وزنی بسیار کم کاربرد یافته است و در بین اوزان مختلف، در وزن رباعی از آن بیشتر استفاده شده است.

 البته در وزن‌های مفتعلن (─ ﮞ ﮞ ─) و مفاعلن (ﮞ ─ ﮞ ─ ) نیز از آن استفاده نموده‌اند.

هرگاه در وزن مفتعلن دو هجای اول را جابه‌جا کنیم به مفاعلن تبدیل می‌شود: ( ─ ﮞ ﮞ─ ← ﮞ ─ ﮞ─ )

 اگر در وزن مفاعلن دو هجای اول را جا به جا کنیم به مفتعلن تبدیل می‌گردد: ( ﮞ ─ ﮞ─ ← ─ ﮞ ﮞ─ )

چنانکه اشاره شد، در وزن رباعی (البته در رکن دوم) این اختیار بیشترین کاربرد را دارد که طی آن وقتی در وزن مستفعلُ هجاهای دوم و سوم را جابه‌جا کنیم، وزن، تبدیل به فاعلاتُ می‌شود: (─ ─ ﮞ ﮞ ← ─ ﮞ ─ ﮞ )


به هر حال بسیار به دلم نشست غزل زیبایتان.

شاعرانه‌هایتان برقرار

درود بزرگوار
بسیار زیبا و جالب بود

پنهان نشد از خاطر و پنهان نمی شود


سلام آدینه تان بخیر

غزلیات شما فرهیخته ی ارجمند شیواکلام و به زبانی امروزی و همه فهم و ادراک سوی است . نیز دراین غزل زیبا بامَطلع و متن و پایانی منسجم بیان ، مخاطب پسند است و دلنشین.

اصطلاح گُزینی و واژه چینی های معرفت آموزتان ، نشان از باوَری پاکنهاد و ظرافت نگر دارد .

امیدوارم همواره سلامت باشیدو شاد
سُراینده ی کمال ِ جمال اندیش

ولی هیچ رفتنی در شامگاه سرد زمستان نمیشود
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
درود بر شما


شعر زیبایی بود

🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀

بله گاهی نمیشود که نمیشود
مجددا خواندم و لذت بردم 🌺🌺

👏⚘👏⚘

درودها




⚘⚘⚘⚘⚘

سلام
ودرودها

درود

رفتن همیشه تلخ،ولی هیچ رفتنی
در شامگاه سرد زمستان نمی شود
بسیار زیبا

درود بر جناب ابراهیمی گرامی
لذت بردم
بسیار زیباست
🌺🌴

درود بی‌کران

موفق و پیروز

درودها حضرت دوست، محسن ابراهیمی عزیز
بسیار عالی است
قلمت زرنگار

مردی که دلش سنگ شد از لطف روزگار
دیگر حریف این همه فقدان نمی شود
رفتن همیشه تلخ،ولی هیچ رفتنی
در شامگاه سرد زمستان نمی شود

_____________________
___________

با سلام

جناب ابراهیمی گرانقدر
غزل با احساس را سروده اید که از دل بر آمده و به دل نشست

اما بهتر است در کنار وزن و عروض ردیف و قافیه
دو شناسه ی شعر
منطق شاعرانه و منطق علمی در غزل دل انگیز ات
آشکار باشد
چرا که غزل را از هر جهت غنی و تقویت میکند

لذت بردم

و برای شما موفقیت روز افزون را خواهانم

شاعرانگی هایتان مستدام

درود بر شما 🌷🌷

درود جناب ابراهیمی
زیبا سرودید
برگ زندگیتان همیشه سبز

سلام بر محسن غریب
اندیشه ای که پشت این شعر است بسیار زلال و بی آلایش بود
از تصویرپردازی خوبش هم نمی توان گذشت
علاوه بر آنچه مهرداد گفت بر روی دوگانگی زبان شعر تاملی کنید
تا بیش از بیش بهتر شود
با احترام

سلام و درود جناب ابراهیمی
زیبا سرودید
قلمتان مانا

جناب ابراهیمی عزیز

بسیار عالی بود لذت بردم
سوختن و داغ شدن با سرمای زمستان حس قشنگی است

درود برشما بزرگوار
زیباست
نویسا قلمتان وماندگار

سلام
دست مریزاد

سلام...چه دل انگیز وزیبا شعری دیدم از تو

درود فراوان
بسیار بسیار
زیبا و عالی
بود

سلام و درود جناب ابراهیمی عزیز
غزل زیبایی سرودید
بسیار آمدند وبسی می روند وهیچ
داغی شبیه داغ تو درجان نمی شود
تداعی کننده ی
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
پاینده باشید و سلامت

درودهاشاعرگرانقدربسیارزیباسرودید

رفتن همیشه تلخ،ولی هیچ رفتنی
در شامگاه سرد زمستان نمی شود

درودها

بسیار عالی بود

سلام درود برشما ....بسیار زیبا

در ود های فراوان وارادتی بی پایان جناب ابراهیمی استاد وادیب فاضل وگرانقدر
بسیار زیبا ودلنشین وموزون
قلمتان ماندگار
مسرور ومستدام
در پناه حق
ایام بکام
🌷🌷🌷

سلام محسن جان دوست داشتی
چند وقتی که نبودم چقدر تشنه خواندن بودم و دلتنگ شما و آمدم پای شعرت عرض ارادت و احترام
شعر زیبایی بود لذت بخش و جذاب نقطه قوت شعرت ارتباط و اتصال خوب مصاریع از مطلع تا مقطع
روز خوبی بود با خواندن شعرت

عرض سلام و ارادت شاعر ادیب و گرانقدر
چون همیشه خواندم و لذت بردم
عالی بود بزرگوار
قلم زرینتون همواره رقصان

سلام و درود جناب ابراهیمی عزیز
چقدر این غزلتان با دل ما بازی کرد

رفتن همیشه تلخ،ولی هیچ رفتنی
در شامگاه سرد زمستان نمی شود
تصویر برف و رد قدمهای ژرف تو
پنهان نشد ز خاطرُ،پنهان نمی شود
دستمریزاد استاد

سلام فکر کنم اثر از حیث صور خیال ضعیفست بیت ماقبل آخر از نظر دستوری اشتباه است بیت آخر اندکی به دل نشست لکن وزنش چنانچه اعزا فرمودند ایراد دارد و اشکال دیگر آنکه اگر قدم ژرف باشد عملا یعنی اینکه آن فرد سنگین وزن بوده است

درود بر شما
قلمتان ماندگار

⚘👏🌺

غزل بسیار شیرینی بود
تبریک میگم
درود

درود بر شما شاعر فرهیخته
غزل زیبایی بود
رفتن همیشه تلخ ،ولی هیچ رفتنی
در شامگاه سرد زمستان نمیشود

سلام پس اگر هر قدمی ژرف میشود آوردن صفت ژرف حشو محسوب میشود والسلام

بسیار زیباست.

باز هم خواندم و لذت بردم . بسیار عالیست