سه شنبه ۱۳ آذر
اشعار دفتر شعرِ گل یاس شاعر فرنگیس رزمی نژاد/فری/
|
|
انـتظارم ســر رسیده لــحظه ی دیــدار نــیست
یادِ تو مـانده هـمیشه در دلـم، انـکار نــیست
شه
|
|
|
|
|
مستفعل . مستفعل مستفعل. فع لن
از هجر تو یاییزم، و هر لحظه خزانم
نامت شده ، دائم برلب ورد زبانم
|
|
|
|
|
مستفعلن▪️. فاعل▪️ مستفعلن▪️ فعل
ای کاش در جوار تو پر وانه، می شدم
من باغبان باغ تو در خانه ،می
|
|
|
|
|
دنیا شده زندان برایم،تا بمانم
در این غزل می گویم از درد نهانم
آتشفِشان، غم شدم از شعله بر دل
ا
|
|
|
|
|
چه کردی تو بامن که بیمار عشقم
جوانی تلف شد ، گرفتار عشقم
|
|
|
|
|
اردیبهشت چه غمناک رفت
جهان را سپارد بدست خرداد
تا بخنداند اسمان ..
وشاد گرداند دلهایی که غبار درد
|
|
|
|
|
در جستجوی هیچ نیستم
فقط اندکی اکسیژن
ارامش .
در زندگی..
دل من فقط عاشق و شیدایتوست
|
|
|
|
|
در این عالم درد بسیار است امروز
دلها پر درد و گرفتار است امروز
|
|
|
|
|
غم انگیز است
نمی دانم کجای جهان
انفجاری رخ داده است
|
|
|
|
|
عشق به تو بخدا معجزه هایی دارد
جمکرانت بخدا حال و هوایی دارد
|
|
|
|
|
باتو..
من در یک کلبه ی زیبای چوبی
کنار دریای جنوب
وسط باغ بزرگ نخلستان
دلم
بوی نم نم باران عطر
|
|
|
|
|
چقدر عذاب اور است
بعضی از ادم ها زبانشان قـــویترین و خطر ناکترین اسلحهی دنیاست.
.
|
|
|
|
|
عشق مولا آمد و شبهای تارم شد سپید
بعد از آن لحظه ، همه ساعات من گردید عید
|
|
|
|
|
:
زندگانی بجز حسرت و غم فردایی نیست
ماهی مرده کنار ساحل و دریایی نیست
|
|
|
|
|
برگریزان و دردریای غم شناورم
می ریزد از بام خیال باران برابرم
|
|
|
|
|
نمی دانم
دلتنگی از کدامین ابر
بر ایوان دلم می بارد..
|
|
|
|
|
سلام سال نو مبارک
اگر شیشه دلت شکستند
|
|
|
|
|
خدایا..........
سایت سلامتی زبهرم فیلتر کردی..
نمی دانم بخاطر کدامین
سیب چیده گ
|
|
|
|
|
در دشت خشک چشمانم
اسیر و بی تاب
|
|
|
|
|
دلتنگم.. دلتنگم
حانان.. دلتنگم
نردبان جهان افتاد نیست...
|
|
|
|
|
بسوز ای دل که اربعین است
چهلمین روزعزای حسین است
بی وف
|
|
|
|
|
ه
که بی بی زینب داغ شش برادر
که بی بی زینب داغ شش برادر دیده بزن بر سرو
|
|
|
|
|
دلم دریایی از اندوه ودرد است
ز عشق و عاطفه خاموش وسرد است
|
|
|
|
|
برای دیدنت دل بی قرار است
دو چشمانم زگریه تار تا راست
|
|
|
|
|
فسفر سوزندیم کمیاب شدیم شاید زمین لرزه ای شود و آسمان دلی ابری اما غ
|
|
|
|
|
بهار دلم را غم پاییز کرد.... ***************** بندرِ غم است دلم در ساحل دریایِ
|
|
|
|
|
غروب غم انگیزم زرد همچون در ختان پاییزم مانده ام!! از اینهمه بی وفایی کا
|
|
|