يکشنبه ۲۴ فروردين
اشعار دفتر شعرِ قطعه های محال شاعر علی کشاورز قدیمی
|
|
هی تعصب هی تعصب عقل های پاره سنگی
پافشاری پافشاری بر قوانین کلنگی
عزم لشگر، فتح سنگر با خودی های ه
|
|
|
|
|
لایه لایه لایه لایه آدمهای چند لایه
زنده لای، مرده لای حرفهای بی مایه
خاک های، آب های، ماهیان گر گ
|
|
|
|
|
قطعهای که نمی سرایم
قسم میخورم پای هیچ کس درمیان نیست
|
|
|
|
|
رهزن مباش و قافلهها بگذار
این چند روز خسته کمی سرکن
چشم طمع به مال کسی نفکن
جانی نگیر و چشم کسی
|
|
|
|
|
نوروز به نماد رستاخیز می ماند
و لذت فقر را با طعم گس آزادی پیوند زده اند
|
|
|
|
|
چقدر بیهوده
در ابعادی اینچنین
با چشمانی نیمه باز
حتی نمی شود نفس کشید
انگار زنده ای!
روی تخت ر
|
|
|
|
|
در تار و پودی از نگاهت
نقشی است
بر قلب مرده ی من
ای فرزند سرنوشت
تو را چه سهمی از زندگانیست
که
|
|
|
|
|
فاصله ها کوتاه شده اند
از دل سخت ترین واژه ها
با خود می گریم
|
|
|
|
|
نصیب تو
درختهای انجیر سیاه وسفید که پیوند خورده
تا پایین تر از چینه های گلی باغچه
که روی آن بو
|
|
|
|
|
سرگرم دروغهایت میشوم
میشود تمام عمر من
و باز تو در فکر دروغ دیگری
|
|
|
|
|
چون قطره ای
به دریا پیوسته
درون صدفی
که مرواریدخواهی شد
|
|
|
|
|
شیهه ی فقرم از دهانه لگام
کیف خر می بری سواره به نعل؟
قانعم کردی وبه نان سگی
سگ خور بندگان شیخ
|
|
|
|
|
درک مفاهیمی که به هیچ می رسند
|
|
|
|
|
به صلیب میکشی
خود آزادی را
تا دروغهایت را عوام گونه باور کنم
|
|
|
|
|
بودی ،شدی ،زانگونه که معنا یافتی
|
|
|
|
|
در سرزمین خیال که باغی از وجود توست ،عاشقانه زیستن هم گناهی نابخشودنی است
|
|
|
|
|
به کوی همدم و جانان نفرستی ازچه نسیمی **** زبانگ نغمه ی ناقوس کشیده شیهه ی وایی
|
|
|
|
|
دانم که فردایی نباشد هیچ
عمری اگر باشد به غم مسپار
دیوارهای قلعه را بشکن
آوارهای غصه را بردار
|
|
|
|
|
یاد گل از آلبوم قطعه های محال
|
|
|
|
|
تندیس عشق از آلبوم قطعه های محال
|
|
|