سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ده فرمان

        شعری از

        علی کشاورز قدیمی

        از دفتر قطعه های محال نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۲۷ شماره ثبت ۱۱۹۸۱۹
          بازدید : ۲۲۳   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی کشاورز قدیمی
        آخرین اشعار ناب علی کشاورز قدیمی

        ده فرمان [1]
         
        من خداوند خالق تو هستم که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد ساختم
        1. تو را معبود دیگری جز من نباشد. هیچ تصویری از آنچه در آسمان یا بر روی زمین یا در آب است، نساز و آنها را پرستش نکن.
        2. نام خدای خالقت را بیهوده بر زبان نیاور (از آن سوء استفاده نکن)
        3. روز شنبه را یاد دار تا آن را مقدس بداری
        4. پدر و مادرت را احترام بگذار
        5. قتل نکن
        6. زنا نکن
        7. دزدی نکن
        8. شهادت دروغ نده
        9. چشم طمع به مال و ناموس همسایه نداشته باش  
         
         
        کس نیست نام تو نشناسد
        در گردباد و آتش و خاکستر
        آگه زحال بی‌خبران هر دم
        صاحب به فر و شوکت این دفتر
         
        شاهین عشق در مثلش شهپر 
         واصل به عشق در نظرش گوهر
         صاحب جمال و قادر و بی‌همتا
        تعظیم اوست برهمه واجب‌تر
         
        دستت اگر به کعبۀ جان افتاد
        درکوی عشق مست و خرابم کن
        بی‌خود بکن زخود که اسیرم من
        ساقی بیا و جام شرابم کن
         
        مام سخن به مهر دلت افزون
        آن مادری که نازتو می‌پرورد
        شب تا به صبح بر سربالینت
        بیدار ماند با دل خون پردرد
         
         
        آن کوه استوار پدر ای جان
        سرو حدیث قامت او اعیان
        در راه عشق لایق جان‌بازی
        سر می‌دهد که نشکند این پیمان
         
        آزاده‌ای ز بندگی دوران
        فرمان‌پذیر خالق خود یزدان
        از قیدهای بند و غل و زنجیر
        وارسته در نهایت و در ایمان
         
         
         
         
        آزاده‌ای زیند رها گشته
        از دست دیو و دد و اهریمن
        آواره‌ای به کوه و کمر جسته
        دیوانه‌ای زدست خودش ایمن
         
        سینه چون بر افروخته از آتش
        دوزخ سزای اهل هوس باشد
        مقصود در پرستش آب و گل
        ته مانده‌ای زحجم قفس باشد
         
        دیریست که راه بادیه پیمودی
        از سنگلاخ درد و جنون برگرد
        بی‌درد چون؟ چگونه روی آنگاه؟
        بی‌‌عشق چون؟ چگونه شوی دل‌سرد؟
         
        من از خیال عشق تو لبریزیم
        در کلبه‌ات به خشت توام بالین
        با هر مژه که صبح سحر آید
        رو می‌کنم نظر به مه و پروین 
         
         از هفتواد لحظه که بگذشتی
        برپای بوس خوان‌ملک بگذار
        پیمانه زن بر لب آب خضر
        باقی شوی به جانب حق دیدار
         
        رهزن مباش و قافله‌ها بگذار
        این چند روز خسته کمی سرکن
        چشم طمع به مال کسی نفکن
        جانی نگیر و چشم کسی ترکن
         
        نام خدای عز و جل سوگند
        آزاده زیست بی‌غم و بی‌اغیار
        واصل به عشق ترک ملامت کن
        خودکامگی است عاشق این بازار
         
        [1] اقتباس ازکتاب ده فرمان  حضرت موسی علیه السلام 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۵۵
        خندانک
        علی کشاورز قدیمی
        علی کشاورز قدیمی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۴۳
        سپاسگزارم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۰:۳۹
        شب بر شما روشن خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز قدیمی
        علی کشاورز قدیمی
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۲۸
        سپاس شاهزاده بانو خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز قدیمی
        علی کشاورز قدیمی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۴۳
        سپاس بانوی بزرگوار خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۵۱
        درود بر شما اقتباس بدیعی بود خندانک
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۳۲
        درود بر شما خندانک خندانک
        علی کشاورز قدیمی
        علی کشاورز قدیمی
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۰:۴۴
        درودها و نثارها خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۲۵
        درود بر شما خندانک
        موفق باشید خندانک
        علی کشاورز قدیمی
        علی کشاورز قدیمی
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۲۷
        سپاس بانوی بزرگوار
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۲:۳۱
        درود جناب کشاورز
        بسیار زیبا سرودید و ناب
        لذت بردم از سرودتون
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز قدیمی
        علی کشاورز قدیمی
        پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۲۸
        سپاسگزارم جناب کرمی بزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6