چهارشنبه ۲۰ فروردين
اشعار دفتر شعرِ بی نام شاعر فرزانه حسنی
|
|
قلبم فشرده میشود در حجـمِ یک قـفـس
سنگین شده دوباره نفـس پشتِ هر نـفس
رشـــدِ عجیبِ خـــاطره
|
|
|
|
|
در اوج نـا امـیــدی ، آغـاز خواهم آموخت
با دست و پـا زدن ها پرواز خواهم آموخت
|
|
|
|
|
در پس ِ این مرگ دگر معجزه ای نیست
مرده مهیاست ولی فاتحه ای نیست .....
|
|
|
|
|
آن رگـــههای مـرمـــــری
دانه به دانـــــه مـوی تو
من بــشوم فـــدایشـــان
محــو ِصـــدا و رو
|
|
|
|
|
پرواز می کردم شبی تا آسمان ها در خیال
بالِ پریدن داشتم ، حالی چو حالِ یک غزال
...
|
|
|
|
|
چـنــدمـیـن خـــزانِ دلــتنـگیـسـت
در فـــــراتـــــرْ کـــورســــویِ دلـم
...
|
|
|
|
|
آفتی زد به جهانت همه بر باد شدی ...
|
|
|
|
|
نگاه کن به اشـکِ من، که ظلم بی جواب نیست
نگـاه کـن به خـنـده ام، کــویر بـی ســـــراب نیست
|
|
|
|
|
اگر دل در وجودت هست ، دلت دلدار میخواهد
اگر دلدار و یاری هست، وفای یار میخواهد ...
|
|
|
|
|
رها کن منشا سرگشتگی را
رها کن این همه وابستگی را ...
|
|
|
|
|
در درونم دختری تنها نِشِست
صلح جو و مهربان ، نیکوسرشت
...
|
|
|
|
|
"مرگ قاصدک ها"
در پیچ و تاب ناشدن ها
بن بست را یادآوری کرد
...
|
|
|
|
|
برگی که افتاد از درختی
مرگی که پایانش طلاییست..
|
|
|
|
|
آسمانم، آسمانی دیگر است
نور می تابد، امیدی دیگر است
|
|
|