يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ غزل شاعر خدیجه زینالی ( مهربانو)
|
|
مهـــربانـو ! از چه می نالی ؟ چنین زار و حزین
|
|
|
|
|
مولای من حال عجیبی دارم امشب
در حنجره بغضم شده دیوارم امشب
|
|
|
|
|
مادرت سیبی که خورده به زنان خرده مگیر
شوق آدم ؛ بر لقای ......نفس را ترسیم کرد
|
|
|
|
|
من اسیر شب و زنجیر و قفس در بغلم
از عـقـوبات خودم شعله کشان ، مشتعلم
عاشق روی تو ؛ آواره ی کوه
|
|
|
|
|
دیگــر نیــامــد ؛ از تـو حتی یک نشـانی
بعد از تو ماند این فاطمه در اشک زاری
|
|
|
|
|
موج ها جسم نحیفم می برند همراه خود
می روم تا ناکجا آباد و .......گاهی بیشتر
|
|
|
|
|
بر زمین افتاده را سنگ ملامت چه زنی؟
نزد او حرف از رسای قدّ و قامت چه زنی؟!
|
|
|
|
|
چهره ها رنگی نمانده ، سرخی سیلی ست این
ایـنــقــدر رگ ه
|
|
|
|
|
به نام خالق کلام در زبان شاعران
ساقیا باری....... بیا صهبای دیرینم بخوان
دُردی قهوه ببین و....
|
|
|