سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    هزار بار آز کوه قاف بالا رفتم!

    شعری از

    دانیال فریادی

    از دفتر نرگس های سوخته نوع شعر نیمائی

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۰۴ شماره ثبت ۹۹۶۳۵
      بازدید : ۳۴۰   |    نظرات : ۱۷

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر دانیال فریادی

    تمام روز در آینه خیره ماندم
    بهار پشت پنجره ام
    تکرار شب پیش بود
     
    دیگر نمی توانستیم
    دیگر نمی توانستم
     
    صدای عبور خون در رگهایم
    از انکار روحم خبر می داد
     
    و نگاه ی خسته ام
    انگار با همه تقویم های باطله
    نسبت داشت!
     
    هزار بار آز کوه قاف بالا رفتم
    هزار بار توبه شکست م
    آه های طویل این زن
    گوش هایم را پر کرده بود!
     
    معشوق من
    شاید آن مومیایی پنج هزار ساله ای باشد
    که در کفن عصمت و پاکی خود مدفون شد!
     
    تمام روز در آینه خیره ماندم
    تمام روز زیر آفتاب
    به سایه های از دست داده‌ام
    رشگ بردم
    تمام روز
    خواب هایم را برای باغچه تعریف کردم!
    و مادرم غرور م را
    به روی طناب رخت آویزان می کرد!
    و بادبادک های رنگی 
    از دستم جدا می شدند
    ومترسک های سر راهم
    شکل پیری من بود!
    و صدایی که هر لحظه تکرار می شد
    تو پیش نرفته ای!
     
    با تشکر دانیال فریادی
    با نقد خویش راهگشا باشیم
     
    ۵
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    سید هادی محمدی
    دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۵۳
    درود بر شما
    زیبا بود
    قلمتان نویسا
    خندانک خندانک
    سلمان مولایی
    دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۳۰

    سلام

    و

    چند سالی می شود که این قلم را می شناسم از همان آغازین روزهای نوشتن اش که نوید شاعری خوش قریحه و مسلط را می داد و خرسندم که هم چنان می خوانم اش و هر بار به آشکارا گام هایی بلند رو به جلو را در حرکت اش می بینم .
    قلمی که پیکر از سیطره و تاثیر مستقیم فروغ و شاملو و ... خارج شده است و دارد به مشخصه های اصلی شکل دهنده ی خود نزدیک می شود اگر چه راه بسیار دارد و کار ناکرده بی شمار ولی به قولی از راه رفتن بازیکن می شود فهمید چقدر فوتبال سرش می شود .
    اینجا نیز با شعری روبه‌رو هستیم که به واسطه ی چند فاکتور بسیار موثر بر دل و جان خواننده خوش می نشیند ؛
    1) شاید چندان کارساز به نظر نرسد ولی نحوه ی چیدمان سطور و حتی گذاشتن فاصله بین سطور و بند ها در شعر سپید می تواند اثری به سزا در ادراک خواننده و نیز آفریدن ریتم درونی داشته باشد که در این شعر به خوبی رعایت شده است .
    2) همواره بر استفاده از کلمات ساده و دم دستی تاکید می نمایم برای رسیدن به دورترین و زیباترین تصاویر و این شعر شاهدی ست خوش سیما بر این مدعا چرا که حتی یک کلمه در آن نمی توان یافت که نیاز به کنکاش بیشتر یا مراجعه به کتب دیگر باشد .
    3) اگر چه در ظاهر شاعر از به کار بردن اساطیر پر هیمنه که این روزها باب شده است روی گردان است و به درستی نیز این کار را انجام می دهد چرا که صرف دانستن تاریخ اساطیر و به کار بردن آن ها در شعر به صورت خام نمی تواند شعریتی به اثر اضافه کند بلکه نحوه ی دخل و تصرف شاعر است که شعر را رقم می زند . در همین شعر بدون آن که نامی برده شود که ذهن مخاطب را مشغول خویش دارد و حاکی از فضایل شاعر باشد به زیبایی به افسانه ی سیزیف اشاره شده است آن جا که سخن از ؛ بالا رفتن از کوه قاف است و ماجرا وقتی زیباتر می شود که می بینیم شاعر با در هم آمیختن چند اسطوره ی بومی و جهانی این قسمت از شعر را به زیباترین نحو ممکن آفریده است . کوه قاف و سیمرغ و حرکت به سوی کمال جنبه ی دیگر این ماجراست در حالی که خود کوه قاف در اساطیر ایرانی کاربرد فراوانی داشته است .
    4) استفاده ی شاعر از استعاره های بسیار مشهور به قدری به جا و دقیق است که حتی بدون قرینه های لفظی و معنوی این استعاره ها قابل ادراک هستند و به گونه ای می شود گفت از مرحله ی استعاری عبور کرده اند و تبدیل به سمبل و سپس نماد شده اند؛ آینه ، مومیایی ، شمع نذری ، باغچه، بادبادک و مترسک هر کدام کم و بیش در این مقال جای می گیرند که به هنگام بودن شان را می توان آن گاه که در طبیعت کلام حتی می گیرند به روشنی احساس کرد .
    5) شاعر در کنار صحبت از آن چه که به جامعه ی محل تکوین اش مربوط می شود بسیار آگاهانه و هوشمند به عقاید دینی رایج در این جامعه نیز اشاره می کند و با توجه به ممیزی ها و محدودیت ها ی سفت و سخت در حول این مقولات ، به مدد استعاره ها و نمادها و نیز دخالت دادن تجربیات شخصی و تعمیم آن ها این مرزها را دور می زند و بدون آن که کلام اش به تیغ سانسور گرفتار شود حرف اش را می زند .
    6) اگر چه به شخصه با استفاده ی نامتعارف از حروف اضافه و ربط در شعر اعم از کلاسیک و امروزی مشکل اساسی دارم ولی به ردیف شدن واوهای عطف در نیمه ی دوم شعر که می نگرم چاره ای جز تحسین شاعر باقی نمی ماند چرا که به درستی در جایی که طبیعت کلام حکم می کند چندین مصداق پشت سر هم ردیف شوند تا مفهومی را القاء نمایند شاعر از واو عطف سود جسته است و همین امر که در باقی شعر چنین کاری دیده نمی شود موید این مطلب است که بی دلیل این واوها به کار نرفته اند و قصد و غرض خاصی در پس هر یک نهان است .
    7) اگر سطور این شعر را یک به یک بررسی نماییم می توانیم به آرایه های لفظی و معنوی زیبایی اشاره کنیم که همین آرایه ها باری سنگین از آن چه که زیبایی و ماندگاری شعر را سبب می شود ، بر دوش می کشند اما از آن روی که پرداختن به آن ها به صورت جزیی شبیه به القای نظر نگارنده ی متن به دیگر مخاطبان خواهد بود از این کار همواره ابا داشته و دارم و این مهم را به چشم و دل دوستان واگذار می کنم تا دریابند و به ادراک لذت واصل شوند .
    8) ...

    حرف آخر اما این که آن چه تاثیری به سزا در روند تعالی شاعر و شعرش داشته است بی تردید جمله ی پایانی پی نوشت است که به فروتنی تقاضای نقد کرده است و همین که شاعر می داند که نیاز به راهنمایی دارد و آن را می پذیرد نصف راه آموختن را پیموده است و مابقی نیز در بین نقد و نظر های مخاطبان و حتی بازخوردهای متفاوتی که مشاهده می کند حاصل خواهد شد البته ناگفته نماند بازخوردها بیشتر در فضای حقیقی قابل رویت هستند و علاوه بر این ها تشنگی مدام روح شاعر برای جستن و یافتن و فهمیدن نیز در این بین نقشی اثرگذار دارد که بی گمان همه ی این موارد از « دانستنِ ندانستن » آغاز می شوند .
    دانیال فریادی
    دانیال فریادی
    دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۳۳
    سلام


    استاد گرامی



    ممنون از نظر لطف شما

    نقد شیرین شما کمال استفاده را نمودم


    ممنونم


    پاینده باشید و سلامت


    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک





    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
     موسی عباسی مقدم
    دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۱۳
    درود بزرگوار بسیار زیبا بود
    مترسکهای سر راهم شکل پیری من بود
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    دانیال فریادی
    دانیال فریادی
    دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۳۴
    سلام


    ممنون از لطف شما


    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    بهرام معینی (داریان)
    دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۲۶
    درود های فراوان جناب فریادی عزیز ادیب فاضل وگرانقدر
    بسیارشیوا ودلنشین
    کامیاب وتندرست
    قلمتان مانا
    در پناه حق
    ایام بکام
    🌷🌷🌷🌷
    دانیال فریادی
    دانیال فریادی
    دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۳۶
    خندانک خندانک خندانک خندانک


    خندانک و خندانک
    ارسال پاسخ
    دانیال فریادی
    دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۳۵
    سلام




    ممنون از لطف شما


    پاینده باشید





    خندانک خندانک خندانک
    ابوالفضل احمدی
    دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۵۳
    سلام آقای فریادی عزیز🌻
    از آن دسته شعر هایی بود که شاعر احساس روزمره خود را چنان با احساس نگاشته بود که میشد آن را فرض کرد و هرکس به اندازه ای بتواند درک کند
    درود بر شما
    🌻🌻
    🌻
    دانیال فریادی
    دانیال فریادی
    سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۰۳
    سلام دوست من


    ممنون از نظر لطف شما

    پاینده باشید


    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

    ارسال پاسخ
    ابوالفضل احمدی
    ابوالفضل احمدی
    سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۳۳
    🌻🌻🌻
    مجتبی شهنی
    سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۱۷
    درود

    🌹🌹🌹🌹
    دانیال فریادی
    دانیال فریادی
    سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۴۲
    سلام دوست گرامی


    ممنون از لطف شما



    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مسعود میناآباد  مسعود م
    سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۲۸
    سلام

    سروده ای زیبا ...
    مزین به نقد استادانه حضرت سلمان
    درود بر شما
    ------------------- خندانک خندانک خندانک
    دانیال فریادی
    دانیال فریادی
    سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۲۲
    خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    دانیال فریادی
    سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۲۲
    سلام دوست عزیز



    ممنون از لطف شما







    دانیال فریادی
    سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۲۳
    خندانک خندانک خندانک خندانک


    خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0