انتظار

درود استاد عزیز
غزلی ناب و زیباست

سلام جناب سلیمانی مقدم
بسیار زیبا با احساس و دلنشین بود
خدا کند همه انتظار ها به سر آید

درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب استاد سلیمانی ادیب فاضل ووارسته
بسیار شیوا وموزون ودلنشین
قلمتان مانا
مسرور ومستدام
در پناه حق
ایام بکام
🌷🌷🌷

درودها

درود شاعر
زیبا بود🌸🌸

درود استاد بزرگوار
بسیار
زیبا
بود

سلام استاد عزیزم
چقدر عالی و دلنشین مثل همیشه
الهی که زنده باشید به مهر

سلام حضرت دوست
بسیار زیبا و دلنشین بود
درپناه خدا

غزلی زیبا بود .
احسنت

سلام

چه سروده زیبایی است
مثل همیشه
درود بر شما جناب سلیمانی عزیز
------------

سلام و درود جناب سلیمانی مقدم
بسیار زیبا سروده اید
مثلِ یک مرداب، در آغوشِ گرمای کویر
دفن، دارم می‌شوم، زیرِ غبارِ انتظار!
پاینده باشید

درود
حال در پیرانه‌سر، نومید از دیدارِ او
مانده‌ام با لحظه‌های مرگبارِ انتظار
مویدباشید

سلام، بسیار عالی بود
موفق باشید و موید

سلام و درود استاد سلیمانی عزیز
بسیار زیبا و دلنشین مثل همیشه

سلام .... و چقدر این شعر چسبید ، برغم اینکه معتقد به این حرفها نیستم و رقم زدن پایان خوش برای تاریخ را نمی توانم معلول عملکرد یک شخص خاص بدانم ( با آنکه پانزده شعر با همین مضمون هم دارم ) اما زیبایی ها و چربدستی های شاعر را نمی توانم انکار کنم :

مانده‌ام یک عمر، آویزانِ دارِ انتظار
می‌کشم بر دوشِ دل، بیهوده بارِ انتظار

قبل از هرچیزی مجالست و تقافی قافیه و ردیف را باید در این شعر ستود ، که خود موسیقی ست مستقل و تک خوان و موجب گیرایی
ترکیب دوشِ دل اگرچه خود زیبا و غنی ست . اما وقتی آن را در مقارنه و مواجهه با " بار انتظار " می یابیم ، زیبایی کار دو چندان می شود .

در ادامه ی کار نیز شاعر همچنان با خلق ترکیبهای تازه و رعایت نظایر در تک تک ابیات ، انسجام شعرش را بیمه کرده است . آفریدن تصاویری مثل مرداب کویر و انتقال حس راکدی و پادرجایی آن به مخاطب و ارتباط آن به پیری و مرگ و حسرت دیدار " او " در ایستگاه بی پایان انتظار ، همه از چیرگی همزمان شاعر بر ارکان شعر و درک او از کلمات و معانی دارد .

هرگز از این صفحه دست خالی بیرون نرفتم . و سپاسمندم از شاعری چنین طناز و زبردست که فروتنی و بی ادعایی او نیز مزید بر علت شده تا بیش از پیش قلمش را نماز برده و دست دلش را ببوسم