سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        تنها تر از فانوس دریایی

        شعری از

        دانیال فریادی

        از دفتر نرگس های سوخته نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۳:۴۴ شماره ثبت ۹۸۸۹۳
          بازدید : ۲۵۳   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر دانیال فریادی

        تنها تر از فانوس دریایی
        در گوشه‌ای متروک
        من مانده ام اینجا
        تنها صدای آشنای من
        این موج سر گردان
        گاه می‌زند بر سینه ی این قایق خالی
        گاه می کشد دستی
        بر این پیکر خسته
        گاه میدود
        بر ماسه های سرد ساحل!
         
        تنها تر از فانوس دریایی
        با خاطرات گنگ و مهجو رم
        سوسوزنان از دور می پایم
        دستی
        نگاهی
        توشه ی ابری
         
        با تشکر
        دانیال فریادی
         
        با نظرات و نقدتان راهگشا باشید
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۹:۲۱
        درود بزرگوار
        جالب و زیباست خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۴:۴۶
        سلام استاد گرامی ممنون از لطفتون خندانک


        خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه افکن پور
        يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۳:۴۷
        سلام و درود
        بسیار زیبا قلم زدید🌻🍂
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۴:۴۷
        سلام


        ممنون از لطفتون


        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۴:۲۲
        درود های فراوان جناب دانیال فریادی ادیب فرزانه وگرانقدر
        بسیار شیوا ودلنشین
        مستدام وتندرست
        قلمتان مانا
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷🌷
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۴:۴۸
        سلام استاد شریف

        ممنون از لطفتون

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شهنی
        يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۱:۵۳
        درود فراوان بر جناب فریادی بزرگوار
        بسیار
        زیبا
        بود خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۲:۱۲
        سلام دوست من



        ممنون از شما را خندانک


        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        دوشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۳:۲۸
        بسیار عالی
        درود بر شما
        ------------
        خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        دانیال فریادی
        دوشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۳:۵۳
        سلام دوست من




        ممنون از شما خندانک خندانک




        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۱:۱۳
        درود گرامی
        قلمتان نویسا و اندیشه تان استوار خندانک خندانک خندانک
        دانیال فریادی
        سه شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۸:۰۷
        با سلام

        به استاد. گرامی
        و تشکر فراوان


        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبلِ دستانسرای عاشق را بباید از تو سخن گفتنِ دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
        شاهزاده خانوم

        دل های ما به صحن حرم خوش نمی شود ااا ما هم چنان کبوتر بی آشیانه ایم
        محمد حسنی

        م گفته ها را شنیدیم ناگفته ها را در بغضی فرو بردیم دیدیم رسیدن ز گفته ها نمی آید
        شاهزاده خانوم

        درویش ها به فقر خیانت نمی کنند ااا ما دست های پوچ به یک هیچ قانعیم ااا بیت دوست داشتنی بود بازم نوشتم
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        قلبم چنانش می تپد کز پیرهن بیرون جهد ااا آیَد کنار قلب تو عشق و سلام ات بر دهد ااا بخشی از یک غزلم ااا سپاس بدروددد

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1