جمعه ۲ آذر
سعدی شعری از پژمان بدری
از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۴:۱۰ شماره ثبت ۹۸۸۱۱
بازدید : ۱۳۲۸ | نظرات : ۹۲
|
آخرین اشعار ناب پژمان بدری
|
چنان نازک دل شده ام
از مرثیه ی چند جیرجیرک
برای عزلت شب
گریه ام می گیرد و
غوطه ور در اشک
لبِ ساحلی بیدار می شوم
که فیلم(Cast Away) را
اکران کرده
تا از حافظه ی نهنگیون
خودکشی پاک شود
طبیعت امّا
گوشه ای کِز نشسته بود
شماره ی باران را گرفت:
کی می رسی؟
میان دود و سرفه ی هوا
گیر افتاده ام
که فسیل ها
به نشانه ی اعتراض
قرارِ راه پیمایی گذاشته اند
سکانس بعد
خبر از آسمان رسید
ویزای مهاجرت مرغان دریایی
بر فرازِ چشمانَت آماده است
گفتم تو
پرده عوض شد
خانه
میزانسن را چید
کمد اعتراف کرد
دریا خیاط ست
که موج موج ماهی
درون پیراهنت
شنا می کنند
دیالوگِ آخر
کتابخانه گفت:
سعدی از بوستان
بیرون آمده و
دیوانِ نگاهت را
به گذشته برده
تا دلیلِ سرودنش باشی!!
سعدی
پژمان بدری
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام هادی جان یکی از کسانی که هذیانسرایی را دوست دارد خود بنده هستم . البته چند نکته را رعایت میکنم یکیشون حفظ انسجام موضوع و گم نشدن هدفه . و دوم مخاطب باید متوجه مغز مریض مولف بشود که به شیوه ی هذیان حرف میزند و سوم پرش های تصویر هرکدامشان باید اعتراض و آگاهی و روح کمال طلبی را منعکس کنند . و البته فقط سعی کردم بعید میدانم موفق بوده باشم . | |
|
سلام مانای عزیزم نه تنها مغز تو مریض نیست بلکه پویا و فعال است بوسیدنی است مغز و افکارت و همچنین شعور نابت حق نداری به مهرداد من توهین کنی
😡🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 | |
|
درود و عرض ادب خدمت شما استاد محمدی گرانقدر | |
|
سلام بر مانای مهربان که هم مغزش هم وجودش هم روحش، سالم و زلال است، مانایی که نمونهی بارز یک انسان وارسته و والااندیش هست و افکارش، شیوهاش، مسلک و مذهبش و... تماما در راستای رعایت ارزشهای والای انسانیست و آنجاست که مانا آرام میگیرد پس چطور میشه به این انسان گفت مغز مریض و...؟! تا اینجاش رو خیلی جدی گفتم خط بعدیش رو با برادرم مزاح میکنم. خواهرتم حق آب و گل دارم عاشق مغز مریض و سر کچلتم داداش گلم | |
|
سلام هادی جان صفای وجودت قربان قدمت چاکرات که سپید نوشت مارو خوندی من این خط و ربط و از مطالعه ی دقیق اشعار کلاسیک تادهه ی قاجار یاد گرفتم نه کارهای پفکی امروزی که بیشتر نثرهای منظوم هستند همیشه هم به همه گفتم تا میتونید اشعار کلاسیک قدیم و مطالعه کنید بعد به شعر جهان رسیدم و دیدم الان طالب بیشتری داره این سپید نوشته ها... توی هر سبکی اگر قاعده و قانونها رعایت شه مورد پسند قرار میگیره چه کلاسیک (مث کارهای خودت) چه سپید چه دلنوشته چه داستان ولی غافل از اینکه به قول خودت انبوهی فکر میکنند با قطار کلمات طلا کاری شده ولی از داخل پوچ شعر سروده میشه منم با تو هم نظرم ابهام سرایی هیچی حرفی برای گفتن نداره درسته که از وقتی شعر زاییده شده ابهام هم پا به جهان گذاشته ولی ابهام از منظر چند برداشتی و کشف و شهود مورد پسندِ نه ابهامی که با هیچ کلیدی باز نمیشه
سرت و درد نیارم تاج سر گفته هامو با این شعر از گلستان شیخ اجل تموم میکنم گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم
| |
|
عرض ادب و احترام استاد استکی ارجمند | |
|
سلام پدر جان ممنون از تبریک عیدتان | |
|
درود امیر حسین عزیز | |
|
سپاس خواهر منيژه 🙏🏻 | |
|
درود بر امیرحسین عزیز، شاعر و منتقد خوشقلم شعر ناب | |
|
سلام ممنونم ارزو جان خواهرم | |
|
سلام امیر الفراستی عزت الاعتراض سلطان قلبها😁
مقابل این همه تیزبینی باید سجده کرد و نماز آورد به دانشت رفیق گلم...
متشکرات ویژه که وقت گذاشتی و نوشتی و از جنبه ی فیلم شناسی به شعر سپید پرداختی
داداشِ بزرگترم آبژه که مقابل سوپژکتیو قرار میگیره و بحث مشاهده گر و مشاهد کننده رو پیش میکشه در شعر سپید خیلی حائز اهمیتِ چون با صورخیال گره خورده عموم اشعار کلاسیک امروزی از این امتیاز عقیمند یعنی شاهد هیچ اتفاقی درخور ابیات اونها نیستیم صرفا فقط بازگو کننده ی حسهای خود شاعرِ اما در اشعار تصویرگرا میشه ردپای تفکرات عمیق و پیدا کرد شاعر باید تصاویر و طوری بیان کنه که انگار روی صندلی سینما نشستی و پاپ کورن میخوری نه اینکه وسط کار بلند شی بری
تصور من از اشعار کلاسیک امروزه(متون قافیه دار) فیلمهای ایرانیِ اما شعرای خوب تصویرگرا فیلمهای هالییودی که هر غریزه ای و برآورده میکنه
و از فرم و محتوا به نتیجه میرسه نتیجه یا پایان بندی که مخاطب و میخکوب کنه
متاسفانه در اشعار کلاسیک امروزی بحث تصویر به کل فراموش شده که درصورت تمایل و عاری از هر حس شخصی راجع بهش حرف میزنیم
ممنون که نوشتی. | |
|
سلام داداش عزيزم ستون، متون قافيه دار ١٠٠ درصد لايك داره بايد بگم تمام قد حرفتو قبول دارم، اشعار كلاسيك ضعف صور خيال و تصوير مشكلي جديه حتما راجبش حرف ميزنيم، خواهش ميكنم وظيفم بود در مقابل اين سپيد قوي حرف بزنم. | |
|
سلام شیخ مانا به قول امیر یاور همیشه مومن ممنون بابت ایجاد این فضای سبز که باعث رفع آلودگی ها میشه و تشکر از اوردن اسم عزیزانی که حق برادری و خواهری بر گردن این صفحه دارند حقیقت شیخ به نکته ی خوبی در باب آشنایی زدایی نحوی اشاره کردی و دقیقا هدف منم همین بود که بیش از حد از جمع های فارسی عربی استفاده نکنم بلکه تلفیقی از آنها باشه... راجع به تفکر پشت این کلمه با اجازه اول دست این همه دانشتو میبوسم دوم اینکه دوستت دارم سوم هم دوست دارم بازم ممنون که نوشتی تفسیرات همیشه قسمتهایی از ذهن شاعر و به خوبی لایه روبی میکنه متشکراتم | |
|
سلام و افرين سحر، سوال خوبي پرسيدي منم راجع به فيلم حرف زدم البته | |
|
سحر جان | |
|
سلام شیخ سحر دلایل زیادی واسه خودکشی نهنگها برشمرده شده یکیش همینه که تو گفتی یکیش هم فرکانس های زیردریاییِ یا هر وسیله ی امروزیه که باعث اختلال در جهت یابی نهنگها میشه این اسباب مدرنیته اس که روز به روز داره طبیعت و ویران میکنه و برداشتت از این بند یکی از برداشتهای موجودِ فیلم سراسر امید بود و امید ضدِ خودکشیِ چاکریم | |
|
عرض ادب استاد بانو طالب زاده گرانقدر | |
|
درود بانو قشقایی گرانمایه ..تقدیم مهر و احترام🌷 | |
|
سلام بانو طالب زاده ممنون از لطف همیشگی شما مچکراتم مخلصین | |
|
طوبی بانو جان | |
|
سلام بانو اهنگران ممنون از یادگار که بر دیوار این صفحه نگاشتید | |
|
عرض ادب استاد | |
|
درود بر مانای مهربان برادر خوبم | |
|
سلام شیخ چاکریم اجازه ی ما هم دست شماست | |
|
درود بر منیژه عزیزم | |
|
سلام بانو قشقایی به وسعت نامتنهای خاکم | |
|
سلام بر مریم عزیزم | |
|
سلام حصرت مریم سپاس از مهرت تاج سری | |
|
درود بر شما شاعر خوب | |
|
سلام جواد نازنین و نیک سرشت از مهربانی تو هم جز نیکی هیچ برداشتی نمیشه کرد خاکم | |
|
سلام مجتبی ترین ممنونم | |
|
درود بر آرزوی عزیز | |
|
سلام بر نامدارترین سپاس گذارم | |
|
سلام بر آرزوترین لصفت مستدام خاک پای مرامت ممنون که خواندی | |
|
سلام جناب میناآباد شکرگذار وجودتان هستیم عید هم بر شما مبارک | |
|
سلام بر مصلح ترین ممنونم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
نوشته ات را بارها خواندم
خط و ربط واژه هایت بسیار زیبا در هم تنیده شده بود
استعاره ها و مراعات النظیر ها، تشبیه ها همه فوق العاده بود
داستان از من به تو رسیدن بود در جریان واژه ها
که رگه هایی از پسامدرن در سراسرش موج میزد
تنها نکته ای که باید بگویم نهایت پسامدرن و اشعار نو
مرگ مولف است و نتیجه را به مخاطب واگذار کردن
البته خیلی ها شعر پست مدرن را با دادائیسم و مبهم انگاری
اشتباه میگیرند و فکر میکنند کلمات بی ربط و کمی خوشگل را کنار هم چیدن میشود شعر پست مدرن اما مبهم انگاری مورد تایید من نیست مبهم انگار مغزش مریض است
اما قلم تو از این جریان مبری است.
لذت بردم از بند بندش
قلمت نویسا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹