سلام و عرض ادب مجدد خدمت سعید صادقی عزیز:
و اما بعد: این سروده و غزل زیبای تو باز هم برگرفته از روحیه خاص و منحصر بفرد خود توئه و همون فضای دوست داشتنی که ازقلم تو انتظارداریم رو تداعی میکنه، و در ذهن مخاطبت همون کنجکاوی و ابهام ذاتی شعر تو رو شکل میده. این اثر بر وزن سنگین و زیبای \"مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن\" سروده شده و جز یکی دو مورد اشکال جزئی، وزن بخوبی رعایت شده، اولین مورد مصرع دوم بیت اول\" مسیر روشن وصل پگاه میخواهد\" که اگر واژه ؛وصل؛ را با \"وصلت\" و یا \"راهت\" جابجا کنی درست میشه.
و دوم مصرع اول بیت پایانی که از یک بخش اضافی در انتها تشکیل شده، و دیگه ایراد وزنی و عروضی نداره.
اما نقد اصلی بنده به کلیت شعر از لحاظ بیان و قرارگیری کلمات و چینش آنها در خود اثر معطوف میشه، جایی که باقرار گرفتن ناهمگون کلمات در کنار هم از انتقال پیام و مفهوم شعری کاسته شده و خواننده تا حدودی گنگ و دست خالیه.
به شکل بیت به بیت پیش بریم بیت اول شروع خوبی داره هر چند مصرع دوم به زیبایی مصرع اول نیست ولی در کل شروع خوبیه.
بیت دوم هر چند استفاده از واژههایی چون سوار و امیر و سپاه مراعات نظیر زیبایی رقم زده اما مفهوم نا رَساست. واژه \"کعب دل\" نامانوس و نامفهومه که اگه کعبه دل هم باشه باز رفع ایراد نمیکنه.
بیت سوم مصرع اول و \"مخمصه یوسف\" عالیه ولی مصرع دوم چاه غریب و پناه خواستن از یوسف در مخمصه افتاده باز ظرافت مصرع اول رو گرفته.
بیت چهارم مصرع دومش قشنگه و میشد مصرع اول هماهنگی معنایی بهتری با مصرع دومش برقرار کنه.
و بیت پنجم بجای ضمیر تو در آخر مصرع اول از ضمیر من استفاده بشه قابل درک تر و ملموستره و هم ایراد وزنی برطرف میشه مثلا \"دلم رمیده و با اشتباه ذاتیام\" دوباره قلب نجیبم نگاه میخواهد......
و اما سخن آخر سعید جان جوهره و جان مایه غزلت زیبا و دوست داشتنیه و من با اجازت سر فرصت یه دزدی شاعرانه ازش میکنم. چون شعرتو و خودتو دوس دارم هر آنچه به ذهنم اومدو بیان کردم. هدف آموختن متقابل از همدیگهاست. و در محضر اساتید درس پس دادن. باز منتظر شعرای قشنگت میمونم.
سلام و درود متقابل و دوباره: ممنونم سعید جان بابت تبریک سال نو و ببخش یادم رفت و منم سال نو و قرن نو رو به تو و خانوادهات تبریک میگم خیلی گلی و دوست دارم
عجب غزلی بود سعید جان یکدست و فاخر و مغرور صفت آخری توی اغلب کارهات هست این غزل کمتر امضاتو داشت میدونی امضات چه جوریه ؟ مثلا این : از شکر دزدیِ در وصف لب ا لب خواندم عیش مان منتظر یک غزلِ قند نبود
سلام به به جناب فرشید خان به گزین جدیدا به گزینی میکنید یا به کارهای ما کم لطفی میکنید؟
خدا رو شکر که زیبا دیدید و البته مغرور؟ متوجهش نشدم امضا رو نمیدونم راستش سبک من بیشتر اصفهانی یا هندی میشود در غزل شاید برای همین امضای من و مشخصه ی من میشود
درودها جناب سعید گل توانمند در شعر موسیقی در انتشار اولیه پستتان نظری نوشتم وباز به همین نظر پایبندم وشاید بیشتر ازقبلنظر قبلیم را هم کپی پستمی کنم محضر شریفتان
سلام وعرض ادب خدمت جناب سعید خان عزیز هم شعر را دوست دارم و هم موسیقی انتخابی برای زیر متن شعر زیبایت
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
غزلی ناب و زیبا بود
دستمریزاد