سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 14 ارديبهشت 1403
    25 شوال 1445
    • شهادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام، 148 هـ ق
    Friday 3 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      جمعه ۱۴ ارديبهشت

      آب نداریم!

      شعری از

      حامد بیدار کهنمویی

      از دفتر طنزونه نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۱۹ شماره ثبت ۹۵۱۸۳
        بازدید : ۵۸۲   |    نظرات : ۲۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حامد بیدار کهنمویی

      انقدر نپیچان که دگر تاب نداریم
      خشکیده به نوریم دگر آب نداریم
       
      گر در برِ خود کوزه نداری ز چه آیی؟
      کن کوزه پر از آب که ما خواب نداریم
       
      گر آب نشد شربت و نوشابه بیاور
      با ساندیس و سن ایچ که آداب نداریم
       
      نوشابه اگر پر ز ضرر هست ولاکن
      رو دوغ بیاور که در این قاب نداریم
       
      آب است که روشنگر ما بخت بدان است
      بی آب نه ما روز و نه مهتاب نداریم
       
      این مغز چو بی آب شود یاوه ببافد
      همچون دِهِ ماییست که ارباب نداریم
       
      زان روز که قطع است جهان زیر و زبر هست
      بر شیرِ سرِ دوش که جوراب نداریم
       
      حتی نشود شست لباس و موکت و فرش
      آبی اگرم وصل شود فاب نداریم
       
      هر بار شود چیز جدیدی گم و ماها
      برنامه جامع که درین باب نداریم
       
      یه روز دکل روز دگر ماسک و اتانل
      ما در دِه خود میل به القاب نداریم
       
      سیلی زن و دلسوز و به خط ویژه رو و مرد
      یک شخص بزرگی که در احزاب نداریم
       
      باران که ببارد بشود سیل ، دریغا
      خیر است و مبارک ، نه که سیلاب نداریم
       
      هر منظره زیباست ولی منظره ی سیل...
      اشکیست به چشم و رخ شاداب نداریم
       
      گیتار و دف و تنبک و تنبور کجا رفت؟
      چندیست درین قافله مضراب نداریم
       
      دلسوز بگفتند که در بورس صفا کن
      صد شکر که ما دوست ناباب نداریم
       
      عمریست گران مایه تر از آب که رفت و
      مویست سفیدک زده، سرخاب نداریم
       
      بیدار، دگر بس کن و خاموش قلم باش
      آبیست ، بر این شمع که اعصاب نداریم
       
       
       
      ۷
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۰۳
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و بجا ست
      مبین مشکلات جامعه
      دستمریزاد خندانک
      حامد بیدار کهنمویی
      حامد بیدار کهنمویی
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۲۷
      متشکرم استاد 🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۵۹
      سلام جناب بیدار
      غزلی بسیار موضون
      سروده اید دورود بر شما
      حامد بیدار کهنمویی
      حامد بیدار کهنمویی
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۲۸
      درود خانم آهنگران
      متشکرم🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۵۹
      خندانک
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۵۹
      خندانک
      مجتبی شهنی
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۳۹
      درود فراوان جناب بیدار
      بسیار
      زیبا
      بود خندانک
      حامد بیدار کهنمویی
      حامد بیدار کهنمویی
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۲۸
      متشکرم جناب شهنی 🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      مجتبی شهنی
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۳۹
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      علیرضا بنایی
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۴۶
      احسنت
      زیبا و دلنشین
      خندانک
      خندانک
      حامد بیدار کهنمویی
      حامد بیدار کهنمویی
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۲۹
      متشکرم جناب نایی🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      محمد فاضلی نژاد
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۴:۰۱
      سلام عزیز،عالی بود اما به نظر من کمی ناموزونی داره که قابل رفع شدنه خندانک خندانک
      حامد بیدار کهنمویی
      حامد بیدار کهنمویی
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۳۰
      ممنونم جناب فاضلی نژاد
      قطعا همینطور هست
      متاسفانه بنده عروض و قافیه بلد نیستم ولی سعی می کنم یاد بگیرم و رعایت کنم🌹🌹🌹
      این شعر هم بداهه و طنز بود البته ☺️
      ارسال پاسخ
      بهروز عسکرزاده
      سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۱۰
      سلام بر شاعرِ جوان، حامد بیدار کهنمویی
      شعرتان از این نظر که مشکلاتی از جامعه را بیان کرده است، بسیار ارجمند است و جا دارد که از شما سپاسگزار باشیم. چون این‌گونه شعر باید ساده و رسا و همه‌فهم و بی‌پیرایه باشد، پس هیچ گله‌ای نمی‌توان کرد که مثلاً چرا جلوه‌هایِ شاعرانگی در آن کمرنگ است. اما در رعایتِ وزن و رساییِ بیان می‌توانستید دقیق‌تر از این که بوده‌اید، باشید.
      وزن:
      "ساندیس و" را مجبوریم که /ساندِس و/ بخوانیم تا از وزن بیرون نرویم؛
      "خطِّ ویژه" را ناچاریم که /خط۫‌ویژه/ بخوانیم؛
      "دوست" را ناچاریم که مثلاً /دوسِتِ/ بخوانیم یا بر رویِ سینِ آن مکثِ بیشتر کنیم: دوس۫ تِ؛
      "خط‌ویژه" را به‌نوعی می‌توان پذیرفت اما دو موردِ دیگر را نه.
      و بیان:
      می‌توانستید بجایِ "یه"، /یک/ بگذارید که هم با زبانِ شعرتان سازگارتر است و هم با وزن؛
      "اگرم" را بجایِ /اگر هم/ ، و "فاب" را احتمالاً بجایِ /فابریک/ برده‌اید. اینها اگرچه ایرادی ندارد ولی با زبانِ شعرتان ناسازگار است. اگر در همۀ اجزایِ سروده همین بیانِ محاوره‌ای (یا مردمی و یا خیابانی و کوچه‌ای) را بکار می‌بردید، غیر از این می‌آمد، ناسازگاری داشت؛
      بجایِ "ماییست" = مایی‌ست، می‌توانستید /ما هست/ بیاورید: همچون دهِ ما هست که ارباب نداریم؛
      و...
      با اینکه می‌توانستید این سروده را با اندکی درنگ و حوصله، در شکلی سزاوارتر ارائه کنید، اما ارجمندی‌اش به‌اندازه‌ای هست که این سروده را با احترام بخوانیم و به سراینده‌اش هم ادای احترام کنیم زیرا زبانِ مردم است؛ مردمی که نظر و رأی آنان همیشه میزان و معیار است، ولی در این دوران و ایّام حکایت طوری دیگر است.
      قلمتان روزافزون نویساتر.
      خندانک
      حامد بیدار کهنمویی
      حامد بیدار کهنمویی
      چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۵۴
      درود بر شما جناب عسکر زاده
      بسیار خوشحال و‌ممنونم که منت بر سرم گذاشته و انقدر کامل و ریز بینانه و فنی بنده را راهنمایی کردید
      حتما تلاش میکنم در نوشته های بعدی رعایت کنم
      فقط یک چیز که منظور از فاب همان پودر لباس شویی بود 😅
      و تلفظ دوست و خط ویژه دقیقا همان بود که فرمودید ، بهتر بود که اعراب می‌گذاشتنم، کلمه یه هم اشتباه تایپی می باشد که همان یک درست است

      درود فراوان بر شما
      مانا باشید 🌹🌹🌹🌹❤️❤️❤️❤️
      ارسال پاسخ
      آرمان پرناک
      چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ۰۸:۳۹
      جناب کهنمویی
      درود فراوان بر شما و شعر زیبایتان

      نکته ی بورس رو خوب اومدین خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      حامد بیدار کهنمویی
      حامد بیدار کهنمویی
      چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۴۸
      متشکرم جناب پرناک 😅🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      یدالله عوضپور    آصف
      چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۰۹
      بیداد عزیز درود برشما
      خندانک خندانک خندانک
      حامد بیدار کهنمویی
      حامد بیدار کهنمویی
      چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۴۸
      متشکرم از شما 🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      آذر مهتدی
      پنجشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۴۲
      سلام و درود بر جناب بیدار
      طنز زیبا و انتقادی گوشزدانه بجایی بود
      قلمتان حق گو
      🌺🍃🌺🍃🌺🍃
      حامد بیدار کهنمویی
      حامد بیدار کهنمویی
      سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ ۰۴:۳۵
      ممنونم ، سلامت باشین🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0