يکشنبه ۲ دی
پریشان شعری از سجاد بحری
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۲۴ شماره ثبت ۹۴۴۹۹
بازدید : ۳۰۷ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب سجاد بحری
|
پریشان تر از اشفته ایم که
دل به دیوانه پریشانی ببستم
من همانم که در قصه عشاق
به انتظار لیلی بنشستم
کم مانده بود برسم به تو که ماهی
در قلب ما رد پایی بگذاری
چشمان تو خانه خرابم میکند
ویرانه منم تو اباد بمانی
تو ناز کنی من خریدارت شوم
با نگاهی ویرانت شوم
سر در گمم در این دو راهی
به تو برسم تو که ماهی
دیوانه منم که شدم عاشق تو باز
کبوتر با کبوتر باز با باز
سر گشته ام از عشق تو یار
مرا با عشق خود کم بیازار
غرق تو ام تو که دریای عشقی
نفس جان منی عاشقم باش
دریای طوفانی عشق بلندت
تو پیشم بمان نفسم باش
موج موهای روندت
رنگ خرمایی موهای قشنگت
منو درگیر شکن های تو کرده
عقل و دلم از جا که بکنده
دیوانه منم که شدم عاشق تو باز
کبوتر با کبوتر باز با باز
سر گشته ام از عشق تو یار
مرا با عشق خود کم بیازار
امیدوارم که از متن ترانه لذت ببرین
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته زیبایی است
آهنگ و حال و هوای ترانه نداشت