سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        کول بر

        شعری از

        سجاد بحری

        از دفتر شعرناب نوع شعر قطعه

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ ۱۸:۱۷ شماره ثبت ۹۴۳۵۳
          بازدید : ۴۳۵   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سجاد بحری

        کوله بر درد میشکد در جای بار
        نان بازو میخورد ای رهسپار
        عزتش تا اسمان ها میرود
        (سر) خم‌ نکرده پیش هر بی بند و بار
        منت کس نکشد،تا به نانی برسد
        او خطر ها میکند،تا خوشی ای بچشد
        شب و در ظلمتِ تاریکِ شهر
        جان بر کف دست و او میرود
        سوزِ سرما میزند،سیلی سرخک نما
        تازیانه میزند باد های تندِ پا
        میزند مشتی بر ان،درد های بی امان
        او توکل میکند بر خدا اسمان
         
        پ ن: شعری کوتاه خدمت همه کول بر های عزیز که با سختی های بسیار مواجه هستند و تلاش میکند نان حلال سر سفره شان بیاوزند.
        با غیرت تر از شما چشمانم ندیده است 
        یا همه بی غیرتن یا شما کوه غیرت 
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۰۸:۲۱
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        سجاد بحری
        سجاد بحری
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۲۸
        شما عزیزین استاد. لطفا شما هم ایراد شعر رو بگین همش تعریف میکنین شرمنده میشم
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۲۲:۲۶
        بسیار عالی بود تلاش شمابرای نشان دادن .سختی کار برخی اقشار جامعه ستودنیست. خندانک گل تقدیم شما. خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۴۰
        کوله بر جان میکشد بر کول بار
        نان بازو میخورد ان رهسپار
        عزتش تا اسمان ها میرود
        (سر) خم‌ نکرده پیش هر بی بند و بار
        منتی هرگز نداند،تا رسد برتکه نانی
        او خطر ها میکند تا خرده های استخوانی
        شب و در سرداب کوهستان و دشت
        جان در دست پای لرزان عمر پست
        سوزِ سرما میزند،سیلی سرخک نما
        تازیانه سوز و سرما زخم های تندِ پا
        میزند مشتی شبیه درد های بی امان
        او توکل میکند بر خالق رنگین کمان
        سلام
        چون درخواست نقد دادی بدون نقد یکم با اجازت تغییرش دادم شعرتو چون خیلی مشکل داشت میدونم خوب نشد خواستم تم اصلیت حفظ بشه
        همیشه توی قافیه عروض وزن و آهنگ دقت کن خیلی شعرزیاد بخون
        فقط حس انسان دوستی کافی نیست رفیق
        باید با هنرت حس رو منتقل کنی نه اینکه حسی رو تحمیل کنی به هر طریقی
        حتما شعر زیاد بخون با اصول و قواعد شعر آشنا شو از اساتید عزیز میخوام بهت کمک کنن
        و تیک نقدم زدم تا بدونی ما فقط دعوا بلد نیستیم و دوستت داریم
        و دمت گرم بابت این معرفتت و نگاهت به این قشر مظلوم خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۵۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سجاد بحری
        سجاد بحری
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۲۷
        سلام مرسی از شما واقعا مازیار جان داداش بزرگترم خیلی ممنونم که ایراد شعر رو گفتین‌. من بابت اون روز هم بازم معذرت میخوام جوونیه دیگه ادم خطا میکنه.
        الان دیگه شعر مال شما شد عوضش کردین دیگه🌷😂
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۴۲
        شعر مال خودته داداش جون
        فقط خواستم یکم بهتر بشه مهم و سختش همون شروع شعره که تو کار سخت‌تر رو انجام دادی منم کار راحتشو
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۱۱:۱۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۲۹
        سلام رفیق دمت گرم خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۳۴
        خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۳۶
        خندانک
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۵۵
        از آنجا برخی از دوستان و آشنایانم کولبر هستند و خود نیز تجاربی دارم ، به نمایندگی از همه آنها بابت دلسوزی ات سپاسگذارم . در مورد پیشنهادات مازیار هم البته میدانم فکر خواهی کرد و به کار خواهی بست خندانک
        سجاد بحری
        سجاد بحری
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۲۸
        عزیزین شما برادر بزرگمی. چشم به دیده منت سعی میکنم بهتر بنویسم
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۰۵
        خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۳۸
        سلام بزگوار
        سرودبسیار زیبایی بود
        درودبر اندیشه نابتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شهنی
        يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۴۸
        💫درود
        بسیار
        عاااااا ااالی
        و زیبااااا💫💫💫💫💫💫💫💫💫
        💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
        💫💫♥️♥️♥️💫💫💫♥️♥️♥️💫💫
        💫♥️♥️♥️♥️♥️💫♥️♥️♥️♥️♥️💫
        💫♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️💫
        💫♥️♥️ 💔 💔 💔💔💔♥️♥️♥️💫
        💫💫♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️💫💫
        💫💫💫♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️💫💫💫
        💫💫💫💫♥️♥️♥️♥️♥️💫💫💫💫
        💫💫💫💫💫♥️♥️♥️💫💫💫💫💫
        💫💫💫💫💫💫♥️💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۰۰
        دورود برشما
        بسیار زیبا
        و دل نشئن
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6