پنجشنبه ۶ دی
صحرای یمن شعری از طوبی آهنگران
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۰۱ شماره ثبت ۹۳۱۶۷
بازدید : ۳۶۴ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب طوبی آهنگران
|
باد غیرت می وزد از صحرای یمن نیست بیداری هنوز
غچه در خواب پرشان پی نامست هنوز
شیشه پر شد ز خون سوسنان
دست نسرین ز هوا داری گل کوتست هنوز
نرگسان در خواب غفلت مرده پرورمی شدند
کوه یخ در دل بالا نشینان نست هنوز
از دل صحرا گیاه گل را می خواندبه اصل
دست بر عره بود که شاخ بررست هنوز
گفت گل حکایت زآن باد خزان
شاخ کندی چرا غنچه که در دامان مادرست هنوز
گفت گل زین حکایت رنجی نیست رفیق
ما از ریشه ایم و ریشه در خاکست هنوز
گرچه بوی خون سوسنان کرد پریشان باغ گل
دست پرویزی هوا دار غلامانست هنوز
گفت غم ندارم زباد گرچه معمور خزانست
این عمل از گنه نیست چوندر دام شیطانست هنوز
ابن نزا سلطان بین پیچکان امریست جدا
پیچکان بی ریشه اند از چه گل خوابست هنوز
می دانم می شنودمرغ آمین ندای عاشقان هر صبح و شام
می رساندبر گوش سلطان که بر ما نظر دارست هنوز
گفت با بادصبا غصه متربانچه داردعجب
گفت م دانی متربان با اذن صاحب خانه دررقست هنوز
۹۹۹۱۹
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.