سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گــــــل و گــــــلاب

        شعری از

        نصرت یوسفی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۱:۰۳ شماره ثبت ۹۳۱۴۲
          بازدید : ۳۵۴   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نصرت یوسفی

        گل و گلاب
        بلبلی خوش بودو خوش درمرغزاری می چمید
        عاشق گل بود وازشاخی به شاخی میپرید
        آسمان شاداب وگل شاداب وبلبل نیز شاد
        باغبان این این بزم شادی رابه صدجان میخرید
        فصل گل پایان شد وگلچین نشسته درکمین
        اشکهای حسرت از چشم  گلستان می چکید
        آسمان گریان و گل گریان و  بلبل اشکریز
        فصل گل ریزان رسیدو باد پائیزی وزید
        بسته ها ازشاخه های گل ز بستان بسته شد
        غنچه ها پوسیدو بلبل از گلستان ها رمید
        غنچه ها پژمرده گل پرپرگلستان شد خموش
        باغ خالی باغبان لب بسته از گفت و شنید
        دربهاران بار دیگرغنچه ها گل می شوند
        باز خندان میشود بلبل به باغ از این نوید                              
        می نوازد بوی گل درگوش نصرت این پیام
        خیز و شادی کن بهاران چتر گل برسر کشید

        از اساتید محترم برای چندمین بار استدعا دارم درصورت ملاحظه
        هرمورد انتقاد یا پیشنهادی وحتی اعتراض بسیار.بسیارتشکر میکنم اگراعلام کنید
                                                       با تشکر فراوان
                                             
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4