سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        بحر احساس (۲۰ تک بیت)

        شعری از

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        از دفتر چند قطره تراوش احساس نوع شعر تک بیتی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۳۴ شماره ثبت ۹۰۸۷۶
          بازدید : ۱۲۳۵   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        به نام او که سرایش آموخت!
        بیست تک‌بیت از لابلای شاعرانه‌هایم، پیشکشِ زلال احساستان که بیستِ بیست هستید، همیشه:
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱
        یک لحظه بگیر،
        دستِ قلبم را وُ،
        یک لحظه بخوان،
        نوای احساسم را!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۲
        هنرمند است، 
        قلبِ من، 
        که مهرت را گزیده‌ست؛
        کسی جز «تو»، 
        درونِ سینه‌ی پاکش،
        ندیده‌ست!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۳
        در نگاهم،
        برقِ شادی می‌زند،
        چشمک ز نو؛
        چشمه‌ی دل می‌زند،
        برق از تو چون،
        دریای شید!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۴
        ثبت شد،
        تصویرِ تو،
        در قابِ نابِ عاشقی!
        بهترین سوژه،
        تو هستی و،
        بهین عکّاسِ من!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۵
        شورشِ احساسِ من،
        تصویرِ نابت،
        قاب کرد،
        روی دیوارِ دلِ تنهاییِ همواره‌اش!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۶
        صفحه‌ی شطرنجِ دل، 
        شاهِ رخت را می‌تپد؛
        نقشِ مهرت را ببین! 
        افتاده خود، 
        در تاسِ من!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۷
        با صفحه‌ی دل، 
        گفتگو دارد وجودم؛
        وقتی که نقشت،
        در دلِ هر تاس،
        پیداست!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۸
        ابرو تُرُش، 
        بر روی من، 
        دیگر نکن!
        شیرین نما، 
        کامِ مرا، 
        با شورِ مهر!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۹
        چون ندادی، 
        کامِ شیرینی به من،
        تلخ شد،
        لحظه،
        به لحظه،
        زندگیم...
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۰
        تلخ می‌نوشم تمامِ روزهایم را وُ سخت،
        می‌گزاید قهوه‌ی غم، کامِ رویای مرا!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۱
        مرا با مهرِ احساسِ تو الفت‌هاست؛
        بیا وُ،
        باز،
        گرمابخشِ قلبم باش!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۲
        تسلیمِ قهرت می‌شوم؛
        زیرا که قلبت،
        سرشارِ احساساتِ پرمهرِ نهانی‌ست...
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۳
        گفتی که تو را خواهم،
        هر جور که باشی؛
        آه...
        ناجور شدم تنها؛
        این‌گونه مرا خواهی؟
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۴
        دردا که قلبم مرده وُ،
        این را نمی‌داند کسی؛
        کاو بود، 
        روزی،
        همدمِ 
        احساسِ قلبِ خسته‌ام!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۵
        بی‌تاب شد سرتاسرم،
        بی‌مهرِ روی تو؛
        با دل مدارا کن؛
        دلم،
        بسیار دلتنگ است!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۶
        نگاهی کن،
        به خونِ جامِ قلبم که:
        شده، 
        میگون‌ترین مِی، 
        بهرِ احساسم!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۷
        باده‌ای، 
        از جامِ احساسی، 
        نمی‌یابد دلم؛
        شد عطش،
        سهمم کنون؛ 
        بی مِی،
        کنارِ ساغرم!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۸
        یکی باید بیاید تا بفهمد،
        پیامِ شعرِ احساسِ دلم را...
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۱۹
        بخوان شعرِ مرا،
        با بحرِ احساس؛
        که جز موجِ محبّت،
        نیست در آن!
        …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
        ۲۰
        دلا نشکن سکوتِ مبهمت را؛
        چو می‌دانی که قَدرت را ندانند!
        زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
        سپاس از نگاه مهرانگیزتان بر شاعرانه‌هایم!🙏❤️🙏
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۹۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        بهرام معینی (داریان)

        ،

        شریف شریفیان

        ،

        امید کیانی (امید)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        درویش حسین ندری

        ،

        ابراهیم آروین

        ،

        فاطمه رضایی برما(آینه عدم)

        ،

        اصغر ناظمی

        ،

        سعیده برزو(سپیده برزویی)

        ،

        م فریاد(محمدرضا زارع)

        ،

        علیرضا بنایی

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        مهدی محمدی

        ،

        رامینه خوشنام

        ،

        مهدی سالارطایفه

        ،

        سحر غزانی

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        مجید ساری

        ،

        قربانعلی فتحی (تختی)

        ،

        صادق کیانی (صادق)

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        بهروز عسکرزاده

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        نانا شه دوست

        ،

        احسان کریمیان علی آبادی

        ،

        زهرا مددی

        ،

        سید حاج احمدی زاده(ملحق)

        ،

        علی رفیــــعی وردنجانی

        ،

        مهدی فروزنده

        ،

        علی معصومی

        ،

        فاطمه الله مرادی

        ،

        محمد علی نعمتی (حقیر)

        ،

        سید اسلام سادات حسینی

        ،

        منیژه قشقایی

        ،

        محمد امیری

        ،

        فاطمه کیانی(میترا)

        ،

        حمید غرب

        ،

        معصومه خدابنده

        ،

        (م) وفائی

        ،

        مریم رامجردی

        ،

        مهرداد مانا

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        بابک قدمی و اریانی (ققنوس)

        ،

        حسن مصطفایی دهنوی

        ،

        سمانه عسکری ،پروانه

        ،

        فاطمه عزیزی (یاس صحراء)

        ،

        فرشاد اقبالی

        ،

        نسرین حسینی

        ،

        حسن لطفی

        ،

        غلامرضا مهدوی (مهدوی)

        ،

        یونسی یونس

        ،

        آرمان پرناک

        ،

        کیمیا طولابی

        ،

        رسول علی محمدی

        ،

        ابوالفضل زندیه شاهین

        ،

        مجید قلیچ خانی

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        سیده شهربانو حاتمی

        ،

        رحیم نیکوفر ( آیمان )

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        مهدیس رحمانی

        ،

        سمیه قیاسی

        ،

        علی مزینانی عسکری

        ،

        مینا فتحی (آفاق)

        ،

        کبری یوسفی

        ،

        سیاوش اسفندیاری

        ،

        فرید امیدی

        ،

        اسما سلطانی رضایی سیر

        ،

        مهدی داودی مفرد

        ،

        سیلویا اسفندیاری

        ،

        سيد هادی حسینی(هادی)

        ،

        محمد رضا خوشرو

        ،

        حوریا.د (شاهزاده خانوم)

        ،

        مجید آبسالان

        ،

        مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

        ،

        مسعود آزادبخت

        ،

        رضا سعادت نژاد

        ،

        علی شاهی تخلص(محزون)

        ،

        فلاح رمضانی(عاشق)

        ،

        علیرضا شفیعی

        ،

        علی آقا اخوان ملایری

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        هدایت کارگر

        ،

        سعید صادقی (بیدل)

        ،

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        ،

        سید هادی محمدی

        ،

        آرزو عباسی ( پاییزه)

        ،

        مهرداد عزیزیان

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5