سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        راز بودن

        شعری از

        اصغر ناظمی

        از دفتر پله ی عروج نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۸:۲۲ شماره ثبت ۹۰۷۰۳
          بازدید : ۵۳۳   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اصغر ناظمی

        می توان نوشدو جهان را نیز
        نوبه نو  ، خود در آینه  کاوید  
        ذهن باید ، دگر شود در ما
        بعداز آن می توان جهان دیگر دید
         
        مازسمِّ خودیم چنین مفلوک 
        می زنیم تیشه بلکه بر ریشه
        نیستیم ما ، رها ازاین مهبط
        خاص وعامی یکی در این بیشه
         
        نفس هستی بود ولی جز این
        کم و کیفش مدام اگاهی ست
        هست سرچشمه اش بچنگ ما
        دست ما لیک از آن کوتاهی ست
         
        هرچه هست در من و تو هست مکتوم
        راز وسرّی  نه ، یک خطای محو
        کرده مارا همان  ،  کور و کر
        راهمان کرده کج ، بلای محو 
         
        چون دگرگون شود اساسِ ما
        عالمی نو کنیم ، دگر ایجاد
        صلح و آشتی در آن مکانِ ماست
        عالمی فارغ  از همه اضداد
         
        ذهن ما گشته خود زبن مغشوش 
        ننگریمش یکی در این مخمص
        گشته این سرزمین علم و نور
        گوشه گاهش به آدمی محبس
         
        زندگی ساحلی دگر دارد
        رخنه چون خود کنی به اعماقت
        می کند این حریم وجد و شور 
        درزمین ،  بِینِ همگنان طاقت
         
        ما به یک جزئ گشته ایم خرسند
        ننگریم کلِ این بلم در خویش
        قرنها گشته آدمی محتاط
        درفصایی که آن  بود تشویش
         
        هست در ما بلوغ دیگر هم
        آن همه عشق ومستی و شوراست
        نیست جدالی در آن  همی مشهود
        زندگی کشف و دم به دم نوراست
         
        کشف کن گنج مانده را در خود
        تا بیابی تو راز " بودن "  را
        دل بکن از شکنج افسانه
        یابی آنگه ، زگل شنودن را
         
        چند روز بهار سرمستیم
        وقت پیری ولیک ناشادیم
        گشته عمربشر همین افسون
        خرمنی نورو بلکه بر بادیم
         
        متنعم و یا گدا ، هریک
        گرد یک صحبتند در فرجام
        درکفی مبهم و غبار آلود
        هردو بینند ، خویشتن ناکام
         
        منعم پیرو مستمند ، هریک
        نقل یک قصه اند با تاخیر
        دورافتاده ای زاصل خویش
        درسرابی فتاده  در زنجیر 
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۰۳
        سلام و درود بر شما شاعر گرانقدر
        خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۳۱
        سلام
        وعرض ادب واحترام
        برشما بانوی گرامی
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۰۹
        درود فراوان استاد ناظمی ادیب فرزانه 🌷
        بسیار زیباوپر محتوا 🌷
        قلمتان مانا به مهر 🌷
        در پناه حق 🌷
        ایام بکام 🌷
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۳۱
        سلام
        دوست بزرگوار جناب بهرام معینی ارجمند
        ارسال پاسخ
        بهروز ابراهیمیان
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۵:۲۷
        سلام ودرود شاعرگرانقدرشعرزیبایی سرودیدقلمتان همواره پرتوان باد خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۳۲
        سلام
        سرور گرامی
        ممنون از حسن توجه شما
        ارسال پاسخ
        ایرج محرم پور(صوفی خموش )
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۲۴
        درودها خندانک خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۳۲
        سلام
        ودرود
        برشما بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۲۳
        سلام‌ها
        زیبا بود احسنت خندانک 👍🌺🌹 خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۲
        سلام
        وعرض ادب
        برشما بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۰:۱۸
        باعرض سلام
        خوش قلم میزنید شاعرواستاد بزرگوار
        بهره مند شدم
        بسیار عالی سرودیست
        درود درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۳
        سلام
        بردوست صمیمی و بزرگوارم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رامینه خوشنام
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۵۵
        سلام ودرود استاد ناظمی
        قلمتان همیشه نویسا🌹🌹🌹
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۱۶:۰۰
        سلام
        برشما بانوی گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        يکشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۹ ۱۷:۰۴
        درود بیکران
        خندانک خندانک خندانک
        اصغر ناظمی
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۹ ۱۷:۵۸
        سلام
        وعرض ادب
        برشماشاعربزرگوار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال
        نادر امینی (امین)

        نسیم عطر قرانی بهارم می کند هردم چو برخوانم یکی آیه زاسرابا دم وبازدم
        میر حسین سعیدی

        ماییم و هشتاد و دو اسرا به متن قرآن ااا چون با وضو بخواندی لمس کنش در جهان ااا آیه هشتاد و دو سوره اسرا بشارت شفا برای مومنان
        نادر امینی (امین)

        نازم به ناز طبیبی که سراسر بی نیاز است چو دست مرهم رسد به سرم هماره درسوز وگذازم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2