سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شمیم باران

        شعری از

        نسرین تیموربخش

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۰۰ شماره ثبت ۸۹۳۴۳
          بازدید : ۸۹۳   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نسرین تیموربخش

        شمیم روی انگشتت وضوی اب بارانی
        خم پرچین گیسویت پریشان روی پیشانی
        ب زیرپلک طرحی از هزاران قالی کرمان
        زده بر تاروپودجان سراپا نقش ویرانی
        انار گونه ات لطف شب طولانی یلدا
        نمایان است دورلب خطوط اصل ایرانی
        ستبر شانه ات گویی ک دنیارا ب کف دارد
        چه سرهایی دراندوهت همه مخمور شیدایی
        قدم بردارعیسی وارببین این شهردلمرده
        ب پیش گامهای تو ب رقص آید  ب زیبایی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۴۹
        غزلی ناب و زیباست
        دستمریزاد خندانک
        نسرین تیموربخش
        نسرین تیموربخش
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۰
        ممنون از توجهتون استاد خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۴۲
        خندانک
        درودبانوی عزیزم
        بسیارزیباست خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        پژمان بدری
        دوشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۳۰
        سلام
        چون زیاد علاقه ای به بند دست وپاگیر عروض ندارم تشریح این کارو به عهده ی دیگر اساتید میسپارم

        در خوانش اول متوجه میشم گوش ِ کلمات شما با آهنگ آشناست ولی من بیشتر میخوام به ترکیب سازی های شعر بپردازم

        مصرع اول:
        شمیم روی انگشتت وضوی آب بارانی
        شمیم به معنای رایحه ی خوشه
        حالا نسبت این کلمه با وضوی آب بارانی در چیه؟؟؟
        در ضمن باران خودش اشک اسمونه دیگه نیازی نیست به مایع بودنش اشاره شه...
        شاید وضو و اب باهم مراعات داشته باشند ولی چه استفاده ای ازشون شده؟؟؟
        هیچی انگار چند کلمه ریتمیک کنار هم چیده شده

        مصرع دوم
        خم پرچین گیسویت
        خم یا با اصطلاحی شاعر خواسته جعد مو رو به پرچین تشبیه کنه
        اما باز موفق نبوده
        پرچین از شاخه درست میشه و تشبیه خوبی برای لطافت گیسو نیست تنها میشه انبوهشو با موی یار در نظر گرفت...

        در بیت بعد
        تار و پود و قالی کرمان نقش مراعات نظیر دارند
        و تشبیه چشم یار به زیبایی قالی کرمان و چشم نواز بودنش کار قشنگی بود
        اما یه اثر زیبا آدم و میسازه ویرونش نمیکنه
        توجه نکردن به تناسبات معنایی اصولا شبیه موریانه پا بست شعر و میجوه و لذت ساخت ترکیبات خوب و رو سر خواننده خراب میکنه
        به این مسئله بیشتر توجه کنید...
        بیت سومت
        سرخی لب معشوق با خوردن انار شب یلدا چه ربطی به خطوط ایرانی داره؟؟؟
        اصلا منظور از خطوط ایرانی چیه؟؟؟

        خطی میخی خط نستعلیق یا ....؟؟؟

        و بهترین ابیات همین دو بیت آخر هستند
        که در پیوند بدون طلاقی از هم قرار دارند
        اغراق شانه هایی که به اندازه ی جهان است
        و تلمیح به داستان حضرت عیسی که مردگانو زنده میکرد
        البت این دل مرگان و زنده میکنه که بسی آدم شیدا میشه از خوانش این بیت...
        و حرف اخر
        بارانی پیشانی ویرانی ایرانی با شیدایی و زیبایی هم قافیه نیستند

        مخلصات
        ممنون که اجازه ی نقد دادید خندانک خندانک خندانک
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        سه شنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۴۸
        چند نکته:

        ۱_رعایتِ فاصله یِ میان واژگان، مابینِ حروف ربط و غیره که همان خطِ فاصله است، در گیرایی و خوانش و زیبایی و پارناسِ شعری، بدون تردید نقشی ساده اما مهم بازی میکند... مثلا: در شعر شما: تارپودجان... منظورتان در تار و پودِ جان است که مطابق قواعد ویرایش و نگارش بایست به نحو صحیحی آورده شود تا مخاطبتان، دِلْ کِیف شود و همینطور جاهای دیگری که میتوانست جذابتر بارگزاری شوند

        ۲_وزن شعرتان:

        مفاعیلن مفاعیلن / مفاعیلن مفاعیلن ( هزجِ مثمنِ سالم) هستِش.

        این وزن که از اوزانِ پُر کاربرد و زیبا و آهنگینِ عروضی است، همواره مورد اقبال شعرا و دوست دارانِ ادبیات محسوب میشود
        وزن شعرتان ایرادی ندارد و از اول تا مصرعِ دومِ بیت آخر به نحو صحیحی بکار گرفته شده است ( جز یکی دو مورد اختیارات که آنهم به جا و قابل قبول است)


        ۳_ مهمترین و اساسی ترین بحث این نقد، رعایت قوافی و بکارگیری روّی ها و واک و واج و هجا و تقطیع و رعایت شاکله یِ شعری است که آن موارد را واگویه مینمایم:

        پیشانی، شیدایی، زیبایی... هم قافیه یِ بارانی و ویرانی و ایرانی نمیشوند و ایراد دارند چرا که روّیِ کُلیتِ شعر بر روّیِ ران مستحکم و پایدار گردیده... یعنی متشکل از ر ا نون مثل: ویران... ایران... باران..( هرچند باران خودش دارای ایراداتیست). مصوت بلند « ی» به تنهايي حرف قافيه قرارنمي گيرد.مثلاً واژه ي «بازی» با« معنی» قافيه نمي شود.پس در شعر فوق،پیشانی... شیدا... زیبا... هم قافیه نیستند در این خصوص شما را به خوانشِ کتب عروض و قافیه یِ دکتر شمیسا و دیگران دعوت می نمایم.

        بعنوانِ نمونه، منوچهریِ دامغانی، خالقِ مسمط،در شعری که ذیلا می آورم بر همین روال بدون رعایت این سلسله مراتب و روّی و از سویی توجه به حروف متصله،مبادرت به خلق این شعر نموده که خالی از اشکال نمیباشد

        گاه توبه كردن آمد از مدايح وز هجي
        كز هجي بينم زيان و از مدايح سود،ني (منوچهري)

        که بین هجی و نی قافیه برقرار نمیگردد با توضیحاتی که در بالا اشاره نمودم.
        هج _ نی ،تنها در حرفِ متصل ی مشترک هستند نه اینکه هم قافیه باشند،فلذا ایراد دارد...هرچند شاعرش مولانا،حافظ،منوچهری یا دیگران باشند


        در آخر اینکه می توانست با رعایت این موارد، شعری بسیار زیبا خلق گردد (البته محتوا و صور خیال و آرایه های مورد استفاده، قابل ستایش هستند)

        درود بر شما


        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۲۰
        بردل ما نشست
        همیشه سرافراز باشید
        درود بیکران
        خندانک خندانک خندانک
        نسرین تیموربخش
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۳۷
        ممنون استاد خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۲
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۱۳
        درود بر شما مهربانوی ادیب و بزرگوار
        بسیار زیبا بود خندانک خندانک
        مانا باشید به مهر خندانک خندانک
        نسرین تیموربخش
        نسرین تیموربخش
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۳۵
        ممنونم از خطاب زیباتون بانوی ادیب
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۰۳
        زنده باشید و باز بسرایید
        نسرین تیموربخش
        نسرین تیموربخش
        چهارشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۲۲
        سپاس استاد خوب خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۳۶
        این غزل را قبلا خواندم و چون پژمان نقد کرده بود به احترام ایشان منم لایک کردم . و البته غزل شیرینی ست
        رضااشرفی فشی
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۱۲
        درود زیبا بود،قافیه مصراع اخر رو چک کنید خندانک خندانک
        نسرین تیموربخش
        نسرین تیموربخش
        يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۸
        مممنونم از توجهتون جناب فشی خندانک
        چشمو
        درست میفرمایید
        ارسال پاسخ
        آرمین آرمیده
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۱:۵۱
        مزین به نقد اساتید ست
        اکتفا میکنم به اینکه در تصویر سازی بسیار عالی و مقتدر عمل کردید
        قلمتان مانا خندانک
        ابوالفضل زندیه شاهین
        يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۴۳
        درودتان بانو
        بسیار زیبا با وزنی کاملا سالم‌ و موزون
        شعر زیبایی بود تبریک میگم
        پیروز و پایدار باشید خندانک خندانک خندانک
        سیدحسن خزایی
        شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۳۳
        غزل زیباببست با خیال پردازی خوب که کمی پر وبال میخواهد موفق باشید
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۸ بهمن ۱۴۰۱ ۰۳:۴۷
        دورد برشما زیبا بود 🌺🌺🌺
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7