پنجشنبه ۶ دی
بصیرت شعری از اصغر ناظمی
از دفتر سایه نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۲۵ شماره ثبت ۸۸۰۹۳
بازدید : ۸۰۶ | نظرات : ۸۴
|
آخرین اشعار ناب اصغر ناظمی
|
نه من پیامبرم
وعصای معجزه ام دردست
ونه ، دراین روزگارِ فرصت گریزِ غبار گرفتهِ زبیخ وهم آلود
چو باران رسالتی ست مرا
من آن نوای سپیده دمم
که شور صد ترانه همیشه با من است
به خویشتن اما
زیک انقلاب شگفت پرده بر می دارم
چه هست یا که چه نیست آن ؟
نیست آسان که شرح ماوقع دهم لیکن
حیرت فزوده ام به خویش
ازآنچه هست و....... نیست
با گشودن چشمی که هرچه هست
این چشم ودیده نیست
چشم بصیرت است ؟....
آن ...هرچه هست ...هست
نوراست و
تیرگی و هرپرده ی ظلمت
محوو دگرگون می شود از آن
ودراین غیبت ظلوم
سپیده دم . نور. روشنی
آب . چشمه . دریا
رهایی . آزادی ست.
در آسمان نگاهم بارش کلمه نیست
عمیق و ژرف اگر نگاه کنید:
نه رگبارو برف و تگرگ
بلکه بارش معناست
گریز ازاین مفاهیم رنج جاودانه ی ماست
این قصه نیست و حکایت که بشنوی
تا بی نهایت . تا به غایت . تا فرجام
عشق است و . نورو روشنی
لیکن :
از خویشتن اگر رها شوی
جز آن دگر
باقی حدیث وفسانه است و هیچ نیست ......
|
نقدها و نظرات
|
درودو سلام استاد بزرگوار باتشکر از شما | |
|
بصیرت
نه من پیامبرم وعصای معجزه ام دردست ونه ، دراین روزگارِ فرصت گریزِ غبار گرفته چو باران رسالتی ست مرا من آن نوای سپیده دمم که شور صد ترانه همیشه با من است به خویشتن اما زیک انقلاب شگفت پرده بر می دارم چه هست یا که چه نیست آن ؟ نیست آسان که شرح حادثه دهم لیکن حیرت فزوده ام به خویش ازآنچه هست و....... نیست با گشودن چشمی که هرچه هست این چشم ودیده نیست چشم بصیرت است ؟.... آن ...هرچه هست ...هست نوراست و تیرگی و هرپرده ی ظلمت محوو دگرگون می شود از آن ودراین غیبت ظلوم سپیده دم . نور. روشنی آب . چشمه . دریا رهایی...... آزادی ست. در آسمان نگاهم بارش کلمه نیست عمیق و ژرف اگر نگاه کنید: نه رگبارو برف و تگرگ بلکه بارش معناست گریز ازاین مفاهیم رنج جاودانه ی ماست این قصه نیست و حکایت که بشنوی تا بی نهایت . تا به غایت . تا فرجام عشق است و . نورو روشنی لیکن : از خویشتن اگر رها شوی جز آن دگر باقی حدیث وفسانه است و هیچ نیست ...... | |
|
سلام استاد گرامی ممنون از نقد شما اصلاحش می کنم بزرگوار | |
|
باسلام وعرض ادب برشما بانوی گرامی که با چشمی ژرف نگر ، دلسروده را خواندید | |
|
سلام ودرودها بردوست بزرگوارم | |
|
درودها شاعر ارجمند وگرامی | |
|
سلام وممنون از حسن نگاهتان | |
|
سلام دوست بزرگوار ممنون از نظر لطف شما | |
|
سلام بزرگوار زیبایی در حسن نگاه شماست | |
|
سلام وعرض ادب وارادت ممنون از الطاف شما | |
|
سلام دوست گرامی جناب شریفیان ممنون از لطف سراسرمهرتان | |
|
سلام شاعرگرامی ممنون از شما | |
|
سلام ودرودها ممنون از حسن توجه شما | |
|
سلام وعرض ارادت دوست بزرگوارم | |
|
بله استادِ نیک اندیشم بی شک همین گونه ست که می فرمایید
آگاهی ..، خودآگاهی.. ، خویشتنِ خویش ، خدا ، و ...
افسوس هزاران سوال است در این راه و همه بی جواب
دوری که در او آمدن و رفتنِ ماست او را نه بدایت نه نهایت پیداست کس می نزند دمی در این معنی راست کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
خیام | |
|
سلام دوست خوبم می فرمایید : هزاران سوال است دراین راه و همه بی جواب ..... آره تا آدمی پاسخ واقعی هر پرسش را در خودش نیابد ، همیشه پرسش های او ، همچنان بی پاسخ و همچنین آزار دهنده باقی خواهد ماند . ما هر کدام برای خود دایره المعارفی هستیم که تمام پرسش های خودرا باید درخود جواب ببابیم ، ته به یمن و برکت آن پاسخهای واقعی و حقیقی به آرامش برسیم ، وهیچکس حتی عالم و فاضل ترین افراد پاسخِ واقعی و آرام کننده و آرامش بخش مان نخواهند بود ، بلکه متقن ترین پاسخ آن ها نیز برای ما پاسخ حقیقی مانیست .... | |
|
مشکل واقعی انسان وپیامدهای ناشی از آن که دنیای غیر قابل تحمل فعلی را برای وی ساخته ، همه ناشی از عدم اگاهی هرکسی از ذات وسرشت و اصل واقعی خویشتن است ، وناشی از آن که هرکسی پرسشِ های خودرا از دیگری جواب گرفته وهیچ گاه به پاسخ واقعی در خود چنگ نیانداخته که نتیجتا افراد ، سرگشته و ناآرام و دچار تنش و اضطرابند . تنها راز رسیدن به آرامش هرکسی آن است که پرسش خودرا حال هرکس ودرهرموقعیت و مقامی هست ، خودآگاهانه در خویشتن خود بیابد . چون راه دیگری برای رسیدن به آرامش برای انسان وجود ندارد . | |
|
سلام دوست بزرگوارم پاسخ حقیقی برای هرپرسشی را باید دردرون خود جست وراه دیگری نیز وجود ندارد وانسان بطور کل زمانی که پرسش های خودرا در خود پاسخ بیابد ، بعداز آن است که زمین مکان صلح و آشتی و برابری خواهد بود . تاریخ ، فرهنگ ، باور وعقاید ودل بستگی ها هستند که پاسخ هرکسی را به وی می دهند ، وتمام این پاسخ هاست که سرزمین و کشورو جامعه ی متشکل جمعی را ساخته و پرداخته است . ازروزی که پرسش در ذهن ما بوجود می آید ، پاسخ آن را در کتابهای متعدد پیرامونمان می جوییم ویاازدیگران می شنویم ، اما این پاسخ حقیقی وواقعی پرسش های ما نیست... و یافتن همین پاسخ های نیم بند مارا درظاهر نه بلکه در عمق و معنا ازپرسش های مجدد و از نگرانی و اضطراب ها دور نمی کند ، چون ما (بطورفردی) می بایست پاسخ حقیقی را در خود بجوییم ، تااز نگرانی و دغدغه و اضطراب و چالش های درونی کاملا رهایی بیابیم ود ر کمال آرامش و فرخندگی زندگی کنیم .... | |
|
سلام وعرض ادب دوست بزرگوارم | |
|
درودها گرامی | |
|
سلام برشمابانوی گرامی باحسن توجه تان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
حکیمانه و زیبا بود