سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        بکش تا زنده بمانی

        شعری از

        محسن کاویانی

        از دفتر شعرناب نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ ۰۲:۵۹ شماره ثبت ۸۷۴۲۹
          بازدید : ۳۳۹   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محسن کاویانی

        مَفاعیلُن فَعَلاتُن
        چه وزنی! محکم و مُتقَن
        بزن چاقو به تَنم.. آه
        تَتَن تَن تَن تَتَتَن تَن

         
        ببین بیزارم و خسته
        بزن با تیزیِ سَردت
        خودم یارَت شده ام تا
        شوی پیروزِ نبردت
        بزن در سینه ی من تا
        رَوی تا عمقِ درونم
        من آن خندیدنِ زخمَم
        من آن یکرنگی خونَم
        من آن تیغم که دمادم
        فقط دنبالِ غلافم
        خلافِ میلِ دلم گشت
        همه دورانِ خلافم
        من آن شیرم که زِ هَر جنگ
        کمی پا پس نکشیدم
        دگر دلخسته ام از آن
        تعصب ها که کشیدم
        مرا راحت کن از این شهر
        که من عاری ز نِقابم
        که من در اوجم‌ و تنها
        که من همواره عُقابم
        اگر من را نکُشی پس
        تورا من میکُشم امشب
        شرابی کُن تَنِ من را
        به این مِی دلخوشم امشب
        بزن جانانه و محکم
        بزن تا جان بِرَهانی
        بُکُش تا من نکِشَم تیغ
        بُکُش تا زنده بمانی
        پُرَم از داغی مرداد
        بیا و ماه دی ام دِه
        بزن بر قلبِ غمینم
        سپس یک جامِ مِی ام دِه
        بزن آن سان که وجودم
        شَوَد همرَنگِ عقیقم
        بیا ای دشمنِ خوبم
        بزن مانندِ رفیقم
        شرف داری تو به یاری
        که خنجر زد به من از پُشت
        مرا چاقوی تو هرگز!
        مرا همسفره ی من کُشت...!

        محسن کاویانی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4