دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر سیلویا اسفندیاری
آخرین اشعار ناب سیلویا اسفندیاری
|
هر روز در این آشپزخانه ی کوچک
پشت این میز
آشوب مغزم را در کاسه ی جمجمه ام
با دور تند همزن، هم می زنم
و رخت چرک های دلشوره را
که دلم خوب چنگشان زده
به باد می دهم...
غروب،
شاه توت های تازه ی شعر را
در کاسه ی بلورین دل
روی میز می چینم
با دو فنجان گفتگوی داغ
برای این هوای سرد...
و هرشب وقتی ماه در آسمان
سرخی اش بالا می زند
با عطری شیرین
و لبخندی آتشین
در پیراهنی سفید که خانه را جارو می کشد
شبیه ملکه های مومیایی مصر باستان
به انتظارت
چشم به دهان زنگ زده ی قفل می دوزم...
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و سپاس از لطفتون دوست عزیزم | |
|
سلام بر دوست عزیز و ادیبم قدردان حضور پرمهرتون بانو | |
|
سلام و درود بر شما جناب شریفی به مهر خوانده اید | |
|
سلام و سپاس جناب آقای شاد به مهر خوانده اید | |
|
سلام و درود بر جناب غلامی ممنون از وقت ارزشمندی که برای این سروده گذاشته اید هر چند منظورتون رو از ساده سازی متوجه نشدم | |
|
سلام و سپاس جناب انصاری | |
|
با سلام خدمت خانم جمالی عزیز ممنون از توجهتون به این سروده هرچند بالشخصه هیچ شتاب زدگی در شعر نمی بینم شاید خدای نکرده شتاب زدگی در خوانش روی داده که باعث شده متاسفانه به بعضی از نکات کلیدی در بند دوم و سوم توجه نشود | |
|
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوارم حسن نظر و لطف سرشار استاد گرانسنگی چون شما افتخاری است بس بزرگ که امیدوارم لایقش باشم در پناه خدا شاد و سلامت باشید و سایه پرمهرتان بر سر شاگرد کوچکتان مستدام | |
|
سلام و سپاس جناب راجی گرامی سپاسگزارم | |
|
سلام و درود بر شما جناب آقای زارع حسن نظر شما مایه فخر و دلگرمی است | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
با آرزوی بهترین ها برایتان