سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        گوش کر

        شعری از

        باقر رمزی ( باصر )

        از دفتر دفترچه بغلی سیاه مشقهای من نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۱:۲۳ شماره ثبت ۸۴۸۵۱
          بازدید : ۶۷۲   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        گوش کر
         
        شب به خیالت ای صنم ار که شود سحر مرا
        سوز درونم آب شَد چون که بود ثمر مرا
         
        طاقت خویش باختم در شب جانگداز تو
        سر به سجود می نهم تا که رسد اثر مرا
         
        عاقبت از کدام سو می رسی بر من فقیر ؟
        نان ز کجایِ برکت و با چه دهی تو زر مرا ؟
         
        باغ و مُل است و جویبار وعده آخرین تو
        بهر مطاع آخرت کرده ای گونه تر مرا
         
        من ز خلوص می زنم سجده نه بهر عافیت
        دانی عدو شکسته است پا و دل و کمر مرا
         
        ای که به دل شکستگان فرصت داد می نهی
        گوشه چشم ات آب داد سینه پر شرر مرا
         
        پیگرِ من چو خوار شد موی تو هم چو دار شد
        دار بقاء فانی ات کرده ابوالبشر مرا
         
        شکر خدای را که شیخ رفته کنون ز پیش ما
        گر چه خدای بهر او داده دو گوش کر مرا
         
        شانه ی خسته ام کجاست تا که زنم به موی تو ؟
        شِکوِه ندارم ای عزیز ار شکنی تو سر مرا
         
        بر در خانقاهِ  دل « باصر » ما چو میم شد
        بهر سماع عارفان دف شده بال و پر مرا
         
        باقر رمزی باصر
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۸:۰۵
        غزلی ناب و زیباست خندانک
        زینب بویری (خزان)
        دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۴۸
        دروداستادبزرگوار خندانک
        بسیارزیباست خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۴:۱۳
        قلمتان سبزجناب دورود لر شما
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۶:۵۶
        درود استاد باصر
        زیبا و دلنشین
        همچون همیشه 🌹
        علی اصغر اقتداری (حرمان)
        دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۷:۲۸
        درود بر شما
        مضمون خوبی ست ولی بیشتر ابیات از لنگش وزن رنج می برند
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۰:۳۱
        سلام و عرض ادب
        شعری بسیار زیبا و از جنس دل بود
        وبردل نشست
        بسیار مستفیض شدم
        هزاران درودتان باد
        استادگرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی شهبازی
        سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۳:۴۰
        درود برشما بسیارزیبا سرودید خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۴:۱۵
        غزل گوش کر زیبا بود
        درودها استاد باصر عزیز خندانک
        دیوان نابی دارید خندانک خندانک
        سپاس خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ساسان نجفی

        همه چی آرومِ شاهزاده خانم اا حرف حساب بی جوابِ شاهزاده خانم
        طاهره بختیاری

        در این دنیای فانی چرا ناگزیری جواب پس دهی خودت باش عزیزم خودت ولاغیر اهمیت نده
        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید
        مدینه ولی زاده جوشقان

        یک چند پی دانش و دفتر گشتیم کردیم حساب اا یک چند پی زینت و زیور گشتیم در عهد شباب اا چون واقف از این جهان ابتر گشتیم نقشی است بر آب اا ترک همه کردیم و قلندر گشتیم ما را دریاب
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ترنّمِ صَفای جان صداقت است و راستی ااا شُکوهِ اعتبارِ حق صلابتِ بَهاستی اا سلام بداهه ی

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0