سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        گچ‌های سرگردان

        شعری از

        روح الله آبتین سروش

        از دفتر فوژان نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۴:۴۷ شماره ثبت ۸۴۵۴۹
          بازدید : ۲۰۷   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر روح الله آبتین سروش

        چادر شب که گسترده می‌شود
        به تخته‌ی سیاه کودکی‌ام بر می‌گردم
        به گچ‌های که در جبر و هندسه ضرب و جمع می‌شدند
        به واژه‌های آب، بابا، توت و...
        وقتی گچ‌های سرگردان
        واژه‌ی "صلح" را که می‌نوشت
        زیرش سه خط اضافی وجود داشت
        انگار تقدیرش همین بوده
        "صلح" و خط زدن /"صلح" و خط زدن
        وقتی کودکِ خواب‌آلود بازی گوش 
         به سخره‌اش می‌گرفت
         محو می‌شد
        انگار اصلن وجود نداشت
        و جنگ؛
        این واژه‌ی لعنتی 
        همیشه در پیشانی بلندِ تخته‌ی سیاه درشتی می‌کرد
        وقتی واژه‌ی جنگ را می‌دیدم
        مسیر صلح در ذهنم مردود می‌شد
        این مسیر تا حالا هم در ذهن من
        مردود است
        روز هائیکه
        جنگ در تمام قصه‌های مردم دهکده‌ی ما رخنه کرده بود
        زمان گیج و گنگ به دورش می‌چرخید
        پوچ و خالی با جنازه‌ی قاصدک می‌رقصید
        وقتی چادر شب گسترده می‌شود
        دست‌های که برای صلح
        دراز می‌شوند
        بی اندازه سیاه و فسرده می‌بینم
        رنگ پریده
        شرمنده و خجل
        به کرونا می‌اندیشم 
        در سرگردانی‌هایم
        کرونا را به ارنست همینگوی نسبت میدهم
        به ماشین‌ تایپ رنگ و رو رفته اش
        به ماشین‌های تایپ قدیمی
        به گچ‌ها و تخته‌ی سیاه کلاس
        فحش می‌دهم
        که همیشه جنگ را درشت‌تر از صلح نوشتند
        کرونا با بازی‌های جدید سیاسی که ترکیب می‌شود
        خاطرات مسیر درازی صلح را یاد آوری می‌کند
        لاس زدن  سر میز صلح خسته‌تر از جنگ
        و ریش کثیف سیاسیون بی‌مغز
        منعکس‌ام می‌کند
        چادر شب که گسترده می‌شود
        به تخته‌‌ی سیاه کودکی‌ام بر می‌گردم
        که هیچ وقت با واژه‌ی "صلح"
        ارتباط خوبی نداشت. 
        آبتین سروش 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۳:۵۴
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۰:۳۵
        قلم توانا
        شعرزیبا
        همیشه برقرارباشید
        شاعر گرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        يکشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۰:۵۴
        درود بر شما
        شاعر گرامی
        عالی بود🌹
         علیرضا غلامی متا
        دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۳۷
        سلام
        زیباست
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3