سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سپیدها ۰۷

        شعری از

        سعید فلاحی

        از دفتر جوانهٔ عشق(اشعار سپید) نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۰۵:۵۱ شماره ثبت ۸۴۰۶۰
          بازدید : ۵۸۴   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ♥ محبوب من:
         
        محبوب من
        به یاد بیاور 
        سوگواری‌هایم را برای چهارشنبه‌
        در پنجشنبه های خاکستری
        در خیابان‌های سردِ بی تو بودن را 
        که بارها از آن عبور کرده‌ام
         
         محبوب من
        به یاد تو شعرهایم را 
        در باغچه
        در صحرا
        در دشت می‌کارم
        و نام مقدست را بر تن تمام سپیدارها
        حک کرده ام
        و با باد می‌رقصم
        با رود می‌خوانم
        و با لک‌لک ها پر می‌گیرم
         
         محبوب من
        بی دلیل دلتنگ تو می‌شوم
        بی‌دلیل گریه می‌کنم
        بی‌دلیل به کوچه می‌زنم
        قلب من به شکستن‌های بی‌دلیل عادت دارد
        نگران نباش!
        تو مقصر نیستی!
        من بی‌دلیل به پر و بال دل
        گیر داده ام.
         
         محبوب من
        من بی‌بهانه عاشق می‌شوم
        بی بهانه دوست می‌دارم
        جوانه می‌زنم
        رشد می‌کنم
        و می‌شکنم
        از پژمردن گلبوته های لبخندت
        از ندیدن های مکرر
        از نشنیدن ناگهان صدایت
         
         محبوب من
        به یاد داشته باش
        من عاشق‌ترین مرد روزگار تو هستم.
         
         
         
        ♥ مبتلا:
         
        تو مبتلا به دوستت دارمی شده ای کشنده
        بر لب های کبودِ مردی مسلول
         
         اما باور کن
        تو را 
        با همه دوری ات
        که قِدمَتِ درد است
        دوست دارم! 
        ای سکوت لاجوردی مسموم،
        تنهایی چُنان ضخیم،
        میان آغوش کوهی از غربت
         
         باور کن
        چشم های من هرگز
        به خمیازه کسل کننده ی روزهای هفته 
        اعتنا نکردند
        و هر روز مصرانه
        مشتاق دیدارت هستند
         
        کاش توان گفتنت بود
        و می‌گفتی،
        چگونه است 
        که دلْ تو را 
        مثل یک مادیان می دَوَد؟
        در میان خیل عاشقان هزار ساله ات
        اما تو دل به قاطری لنگ سپردی
        در مسیر سلاخ‌خانه!!!
         
         کاش باورت شود
        اندوه من،
        آن اندوه چند هزار سالهٔ من 
        هنوز قامت راست دارد
        و امیدم
        در گوشه ای از گورستان متروک شهر 
        فرو رفته است.
         
         
         
        ♥ عشق ممتد:
         
        کاش من و تو به جای زمین؟!
        در زهره،
        مریخ 
        و یا اورانوس زندگی می‌کردیم
        که به جای هفت سال عاشقی
        هفتاد سال
        هفتصد سال
        سال‌های سال می‌توانستیم
        عاشقی کنیم.
         
         
         
        ♥ پدرم شاعر نیست:
         
        پدرم شاعر است 
        گرچه از اوج غزل آگاه نیست  
        شعر او موی سپید 
        شعر او 
        تنی نحیف 
        خسته از تنهایی و غم
         پدرم شاعر نیست
        اما رنج هایش را
        بیت بیت گریسته
         
        پدرم شاعر نیست 
        اما 
        از وزن فراق آگاه است 
        او خودش می داند 
        درد با مرد 
        هم قافیه است
         
        پدرم حافظ نیست 
        گرچه که می داند
        خون دل 
        از شاخه ی گل می ریزد...
         
         
        سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۳۱
        بسیار زیبا و دلنشین بود ند خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۰۶:۵۱
        هر بند از این شعر زیبا بود استاد
        اما مبتلا حسش ورای احساسات معمولی بود
        خیلی دوستش داشتم ممنون از شما وقلم زیبا نویستون
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۳۰
        احسنت درود بر شما و این احساسات لطیف بسیار زیبا خندانک خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۳۰
        درود سعید عزیز
        عالی بود
        پدرم شاعر نیست
        بسیار عالی
        🌹🌹🌹
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۰۲
        سلام
        شاعرواستاد فرزانه
        پر احساس
        زیبا ولطیف
        هزاران
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سید فتح اله هاشمی
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۰۸
        سلام و درود
        خیلی عالی و زیبا
        حمید میرزانژاد
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۵۵
        بسیار زیبا بود استاد عزیز خندانک خندانک خندانک
        زینب بویری (خزان)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۵۸
        درودبرشماجناب فلاحی بزرگوار
        ازخواندن شعرهای شماهمیشه لذت میبرم وبسیار برایم دلنشین وخواندنی وزیباهستند بسیارزیبا قلم میزنیداز دل وبردل می نشیند احساس درشعرهایتان موج میزند
        وبسیاراحساس خوبی ازخواندن شعرهایتان میگیرم خندانک
        همیشه باشیدوبه زیبایی بنویسید خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۲۳:۱۸
        درود بر شما خندانک
        پراحساس و ناب خندانک خندانک خندانک
        زنده باشید خندانک
        رضا عزیزی (رهگذر)
        چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۰۰:۵۷
        درودهااا خندانک خندانک
        قلمتااان نویساااا خندانک
        هدیه جعفری تفرشی(هدیه)
        جمعه ۲۹ فروردين ۱۳۹۹ ۰۲:۰۸
        سلام دوست بزرگوار....لذت بردم...زییا و دلنشین....ممنون
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8