سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        مرگ برگ

        شعری از

        محمود گندم کار وحید

        از دفتر چشمه ماه نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۳۱ شماره ثبت ۸۳۸۸۵
          بازدید : ۶۳۷   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمود گندم کار وحید

        مرگ برگ
        امشب به لوح خاطرم نقش غم و عزاست
        دیریست قصه های شکاران به انتهاست
        باز این خزان برگ مرا تازیانه زد
        وقتی خبررسید که آن کوره ها بپاست
        وقتی خبر رسید که آن بیشه های سبز
        پامال هر غریبه و دزد و برهنه پاست
        آنجا که نقش عشق به جنگل کشیده ام
        در دشت ناز کهنه چناری مرا سراست
        اکنون که شرح قصه از آن دشت میکنم
        این بازتاب خاطره ای تلخ و نارواست
        قصدم بیان سوز دل از ساز سازش است
        ذهنم شده مشوش و فکرم به ماوراست
        در نقطه ی تلاقی کرمان و یزد و فارس
        آنجا که جلوه گاه بهاران باصفاست
        آنجاست انتهای گل و سبزه و نسیم
        زان پس دگر کویرغم و خشک و مرگزاست
        آتش به جان سبزه و جنگل فکنده اند
        گویا زبانه های عظیمش به دل مراست
        نفرین دشت و سبزه بر آن دست ریشه زن
        آن تیشه زن که در نظرش بیشه در فناست
        این جنگ جنگل است و تبرها و آتشست
        نعش ذغال سوخته دل پایان ماجراست
        آنکس که ساقه ای فکند قعر کوره ها
        درفکر پایمال متاعی گرانبهاست
        چون در قبال سبزه سیه راخریده است
        این جنگ نابرابرو این کار نابجاست
        گودال قتلگاه درختان به کوهسار
        برپهنه ی دهارچه بدیمن و بد صداست
        این درد جانگداز که برجان جنگل است
        گویا نمادی از سرطانست یا وباست
        هرچوب تر که دست سیه بخت ما شکست
        دوزخ شود شراره ومشعل به روح ماست
        هر شاخه از درخت که برافراشت در فضا
        دستی شود که غرق مناجات با خداست
        والنجم والشجر به حقیقت به سجده اند
        این آیه در کتاب خدا نقل اولیاست
        روئیده بیشه زار بر اندام صخره ها
        از ما که کود و آب وپرستار را نخواست
        آن ابر اشگ زا که روانست سوی دشت
        مفتون جنگلست و چو دیوانه در فضاست
        کوه دهار خوشدل از اینست در بهار
        تاجی زند زبرف به سر بیشه اش قباست
        کی میتوان شناخت بهای درخت را
        آن سبز جامه مادر اکسیژن هواست
        آنکس که نام حافظ جنگل بخود نهاد
        حتی خبر نداشت که آن دشتها کجاست
        مولود دشت لوت چه داند درخت چیست
        میراث خوار جنگل و در فکر خونبهاست
        اکنون که واژه واژه ی جنگل سروده شد
        هیهات! در مقابلش آیا چنین سزاست؟
        این بیشه ماندگار ز دهها هزاره است
        تنها به عهد ماست که از وسعتش بکاست
        فردا که نسل نو ز بیابان گذر کنند
        نفرینشان حواله ی ما و من و شماست
        باید که عشق بیشه و جنگل به دل نهیم
        تا جسم در نظاره و جان با تن آشناست
        20خرداد80
        سروده شده  بر صخره های دهار 
        درسوگ جنگلهای از دست رفته ی دره سیاه و دره بید.
        آخرین بازماندگان  ذخیره ی زیست محیطی زاگرس در مرز کویر و کوهستان در چنارناز خاتم یزد 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۲۱:۳۰
        بسیار زیبا و دوست محیط زیست بود
        نفرین بر سودجویان سنگین دل خندانک
        کیمیاطولابی
        جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۱۹
        بسیارزیبا خندانک طبع تان جوشان

        موفق باشید خندانک
        سعید فلاحی
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۰۶:۰۶
        درود بیکران هنرمند ارجمند
        خندانک

        احسنت بر شما
        عالی و زیبا بود
        خندانک
        خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۰۷:۱۵
        خندانک خندانک خندانک
        درود ها خدمت شما شاعر عزیز
        دست طبیعت روزی انتقام سختی خواهد گرفت
        ما تاوان شکستن قد ایستاده ی درختان را خواهیم داد
        خیلی زیبا سرودید خیلی زیبا
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۱۱
        درود بر شما شاعر گرامی
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        سرشار از طراوت و زیبایی
        ممنون بابت شعر زیباتون خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7