سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        فصل سرد

        شعری از

        مسيحا الهیاری

        از دفتر صليب رنج نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۱۱:۵۴ شماره ثبت ۸۰۴۰۱
          بازدید : ۵۹۸   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسيحا الهیاری
        آخرین اشعار ناب مسيحا الهیاری

        هی فروغ چقدر گفتم از فصل سرد نگو 
        گوش که نکردی 
        التماس کردم اخوان بگذار کسی جواب سلامت را ندهد جهنم
        گوش نداری
        فریاد زدم سهراب الکی کفشهایم را بهانه نکن پشت دریا ها هیچ نیست جز بغض گاه به گاه نسیمی چند 
        چسبیدی به قایقت 
        هی گفتم هی گفتم ...
        حالا خورشید سرما خورده 
        و ماه آخرین سو سوی خود را به افق گره میزند 
        در کوچه باد که پیشکش فروغ توفانی از بغض میآید 
        مرده های شیک پوش متحرک در کره ای سرگردان و خاکی 
        در هم میلولند 
        هیچ کس شبیه خودش نیست 
        شاعران ساده لوحانه دروغ میبافند. تا شال گردنی از مرگ را دور گردن معشوق به طواف بنشینند 
        از آسمان باران معادله های دو مجهولی می بارد 
        پلکم مدام میپرد
        کلاغ سفید شانه مترسک را پاتوق کرده 
        نمیدانم چه کسی مرا به آسمان پرتاب کرد
        زمین چه حقارت ناچیز ی دارد از این بالا
        و من کارم تمام است 
        ."پدرم میگوید 
        از من گذشته است
        من کار خود را کرده ام
        و در اتاقش صبح تا شب یا شاهنامه میخواند
        یا ناسخ التواریخ"
        کسی به فکر گلها نیست و حیاط خانه ما
        در انتظار بارش ابری ناشناس
        شب ها کوچه ها بوی سیگار تفتیده میدهند 
        دنیا انگار قبل از ما به بیهوده دوران خویش ایمان آورده 
        در کوچه باد میآید و این ابتدای ویرانیست دیگر هیچ مردی زنده نیست
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۱۳:۰۰
        درود بزرگوار
        خندانک
        سید احسان موسوی ( سام )
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۲۵
        بسیار خوب مسیحای دوس‌داشتنی خندانک
        مینا یارعلی زاده
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۰۹
        خندانک خندانک خندانک
        ابراهیم آروین
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۰۶
        درودبرمسیحا‌
        دیگرهیچ‌مردی‌زنده‌نیست
        زیبا خندانک خندانک
        مسعود میناآباد  مسعود م
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۲۱:۲۰
        سلام :

        درود بر شما ...
        -------------------------- خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۲۱:۲۳
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        علی معصومی
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۳۴
        درود و ارادت
        مسیحای نازنین
        ...
        دلت را غم مبادا جای گیرد
        الهی فصل ناشادی نگیرد
        ...
        عاقبت افتادی در وادی ادبیات و چه خوب
        ....
        از این پس
        واژه هارا تو باید بچینی سر جایشان
        تا هارمونی عشق بسازند
        خندانک خندانک خندانک
        اعظم قارلقی
        شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸ ۰۲:۱۴

        عرض احترام جناب مسیحا
        درود بر شما خندانک
        هزاران درود خندانک خندانک خندانک


        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4